متن کامل قصیده ملا مهرعلی فدوی خویی
شعر زیبای «ها علی بشر کیف بشر» سرودۀ ملا مهرعلی خوئی همراه با ترجمه فارسی ابیات (بهصورت نثر و نظم).
دربارۀ تعداد ابیات قصیدۀ «ها علی بشر کیف بشر» اختلاف است و این قصیده از ۲۰ تا ۴۰ بیت نقل شده است که در این نویسه از سایت درر همۀ چهل بیت را با ترجمه نثر و نظم تقدیم میشود.
ترجمه منظوم این قصیده، سرودۀ مرحوم میرزا محمدرضا بصیرت شیرازی میباشد که توسط علی صدرایی خویی در کتاب ولایتنامه گردآوری شده و پس از اصلاحات در سایت درر قرار داده شده است.
کاملترین نسخه «ها علی بشر کیف بشر» با ترجمه منظوم
ها علیٌّ بشرٌ کیفَ بَشَر *** رَبُّه فیه تَجَلّى و ظَهَر
علی آمد بشر اما چه بشر! *** بشری کوست خدا را مظهر
هو و المَبدأُ شمسٌ و ضِیاء *** هُوَ و الواجبُ نورٌ و قَمَر
علی و حق چو ضیاء و خورشید *** علی و حقّ بهمثل نور و قمر
اُذُنُ اللهِ و عینُ الباري *** یا له صاحبُ سمعٍ و بَصَر
خود، علی گوش و علی چشم خداست *** ای عجب حقّ بوَدش سمع و بصر
ما هو اللهُ و لکنْ مَثَلا *** مَعَهُ اللهُ کَنارٍ و حَجَر
مَثَل حقّ بُوَد او نیست خدا *** لیک با اوست چو سنگ آذر
عِلّةُ الکَونِ و لولاهُ لما *** کانَ للعالَمِ عَینٌ و أثر
باشد او علت ایجاد دو کون *** گر نبودی نَبُد از خلق اثر
و له اُبدِعَ ما تَعقِلُهُ *** مِن عُقولٍ و نُفُوسٍ و صُوَر
خلقتِ آنچه به عقلت گُنجد *** بهر او شد ز عقول و ز صور
مَظهرُ الواجبِ! یا لَلْمُمکِن! *** صُورةُ الجاعلِ یا لَلمَظهَر
خود چه ممکن بود او کز عظمت *** آمده صورت حقّ را مظهر
جِنسُ الاجناس علیٌّ وَ بَنُوه *** نوعُ الانواعِ إلَی الحادي عشر
جنس الاجناس علی وَ ابْنائش *** نوع الانواع یک و ده بشمر
فلکٌ في فلکٍ فیه نُجُوم *** صدفٌ في صدفٍ فیه دُرَر
فلکی در فلکی پُر اَنجُم *** صدفی در صدفی پر گوهر
کلُّ مَن مات و لم یَعرِفْه *** مَوتُهُ موتُ حِمارٍ و بَقَر
هرکه او مُرد و علی را نشناخت *** مردنش مردن گاو آمد و خر
هو في الکلّ امام [في] الکلّ *** مَن ابوبکر و مَن کان عُمَر
در همه دور، امامِ همه اوست *** [پس که باشند ابوبکر و عمر]
لیسَ مَن أذنبَ یوماً بإمام *** کیفَ مَن أشرکَ دهراً و کَفَر
هرکه روزی گنه آرد نه سزاست *** به امامت، چه رسد کفر سِیَر
قَوسُه قوسُ نُزولٍ و عُروج *** سَهمُه سهمُ قضاءٍ و قَدَر
زو کمان، قوس نزول است و صعود *** تیر او، تیر قضا هست و قدر
ما رَمىٰ رمیةً الا و کفى *** ما غزا غزوةً الا و ظفر
تیر نگشود مگر خصم افکند *** جنگ ناورد مگر یافت ظفر
أغمَدَ السیفَ متى قابله *** کلّ مَن جَرَّدَ سَیفاً و شَهَر
کرد شمشیر به پیشش به نیام *** هر کجا بود شجاعی اشهر
حُبُّه مَبدأُ خُلدٍ و نِعَم *** بُغضُه مَنشأُ نارٍ و سَقَر
مهر او باعث جنّات نعیم *** کینِ او مورث نار است و سقر
خَصمُه بَغَّضَه اللهُ و لو *** حَمِدَ اللهَ و أثنى و شکر
دشمن او بَرِ حقّ مبغوض است *** گرچه حمد آرد و شکرِ داور
خِلُّه بَشَّرَه اللهُ و لو [إن] *** شَرِبَ الخمرَ و غَنّى و فَجَر
دوستش راست بشارت ز خدا *** [… … … … … … … … …]
و هو النورُ و أما الشرکاء *** فظُلامٌ و دخانٌ و شَرَر
او بود نور، ولی مدّعیان *** همچو تاریکی و دودند و شرر
مَن له صاحبةٌ کالزهراء *** أو سَلیلٌ کشُبَیرٍ و شَبَر
خود که را هست چو زهرا همسر *** یا دو فرزند چو شبیر و شبر
مَن کمَن هَلَّلَ في مَهدِ صَبیٰ؟ *** أو کمَن کَبَّرَ في عَهدِ صِغَر؟
که به گهواره بگفتا تهلیل؟ *** یا که تکبیر به ایام صغر؟
عَنهُ دیوانُ عُلومٍ و حِکَم *** فیه طومارُ عِظاةٍ و عِبَر
زوست دیوان علوم و حکمت *** واندر آن دَرج، بسی پند و عبر
بو تُرابٍ و کُنوزُ العالَم *** عِندَه نَحوُ تُرابٍ [سفال] و مَدَر
بوتراب است و همه گنج جهان *** نزد او پستتر از خاک گذر
ظَلَّ ما عاشَ بِجوعٍ و صِیام *** بات ما حيَّ بدمعٍ و سَهَر
بود در روز به روزه همه عمر *** بود در گریه به شب تا به سحر
کلّما أحزنه الدهرُ سَلا *** أینمَا اسْتَضْعَفَه القومُ صَبَر
تا غم افزود زمان، بُد بیغم *** صبر بنمود چو شد بییاور
ناقةُ الله فَیا شِقوةُ مَن *** ما رَعاها فتعاطی و عَقَر
ناقۀ حقّ بُد و آنکس پی کرد *** بس شقی بود که ننمود حذر
أیّها الخَصمُ تَذَکَّرْ سَنَداً *** مَتنُه صَحَّ بنصٍّ و خَبَر
برو ای منکر و برخوان خبری *** که صحیح است بر اهل خبر
إذ أتى أحمدُ في خُمِّ غدیر *** بعلىٍّ و عَلَى الرَحلِ نَبَر
باز چون گشت محمد به غدیر *** با علی شد به فراز منبر
قالَ مَن کُنتُ أنا مَولاهُ *** فعلىٌّ له مولا و مَفَرّ
گفت هرکس که منم مولایش *** هست مولا و امامش حیدر
قبلَ تعیینِ وصىٍّ و وزیر *** مَن رأی فات نبىٌّ و هَجَر؟
که چنین دید که یک پیغمبر *** بی وصی شد به سرای دیگر؟
آیةُ اللهِ و مَن یَجحَدُ مَن *** خَصَّهُ اللهُ بآىٍ و سُوَر؟
که بود منکر آن آیت حقّ *** که بود نَعتِ وی آیات و سور؟
مَن أتى فیه نُصوصٌ بِخُصوص *** هل بإجماعِ عوامٍ یُنکَر؟
آنکه مخصوص به نصّهاست چسان *** گردد از جمع عوامی منکر
أسدُ اللهِ إذا صالَ و صاح *** أبُو الایتامِ إذا جادَ و بَرَّ
شیر حقّ بود گهِ حمله به رزم *** وز کرم بر همه ایتام، پدر
وُدُّه أوجبُ ما في القرآن *** أوجَبَ اللهُ علینا و أَمَر
ز آنچه واجب شده اندر قرآن *** کرده حقّ مهر وِرا واجبتر
مُدّعي حُبِّ عَلىٍّ و عِداه *** مِثلُ مَن أنکرَ حَقّاً و أَقَرّ
دوستدارِ علی و دشمن او *** آن بود مؤمن و این یک کافر
یا علیّ، عَبدُکَ یَغدُو و یَرُوح *** مِن مَعاصِیهِ بِخوفٍ و خَطَر
یا علی، بندهات اندر شب و روز *** باشد از خوف معاصی به خطر
أتلفَ العُمرَ وَحیداً و حَصُور *** دَقَّهُ الدهرُ بشَیبٍ و کِبَر
عمر بگذاشته بیهمسر و جفت *** دهرِ دون کوفته او را به کبر
طالَ ما یَأمُلُ منکَ نَظَرا *** هل أتی مُرتَقِبٌ مِنکَ نَظَر
دیرگاهی است امیدش نگهی است *** از تو آیا رسد اینش آخر؟
لِذَراریکَ صَلوةٌ و سَلام *** شارقُ العالَمِ ما لاحَ وَ ذَر
باد بر آل کرامت صلوات *** تا که خور میزند از مشرق سر
لِحُماکَ نَفَحاتُ البرکات *** کلّما جاءَ نَسِیمٌ بِسَحَر
بر طرفدار تو بادا برکات *** میوزد تا که نسیمی به سحر
کتاب ولایتنامه؛ سایت ابوتراب
واقعا دمتون گرم. شعر که فوق العاده هست اینکه به فارسی به صورت منظوم درآوردید هم واقعا فوق العاده بود. دمتون گرم
سلام علیکم خداوند متعال توفیقاتان را روافزون فرماید و همیشه در خدمت اهل البیت سلام الله علیهم اجمعین باشید.
اعراب صحیح و ترجمه دقیق و شیوایی که به اشتراک گذاشتید بهترین تقدیر از اثر نفیس شاعر مرحوم ملا مهرعلی خویی است.
سلام علیکم
با سپاس از نظر لطف شما
در پناه امام زمان علیهالسلام محفوظ باشید
الله اکبر از این همه شکوه
الله اکبر از این همه مقام
با سلام واحترام عالی عالی تشکرازحمات شما
همنشین مولاباشی التماس دعا
الحمد لله من أول الدنیا إلى فنائها و من الآخرة إلى بقائها الحمد لله على کل نعمة أستغفر الله من کل ذنب و أتوب إلیه یا أرحم الراحمین
رومی نشد از سرّ علی کس آگاه
زیرا که کس آگاه نشد از سر اله
یک ممکن و این همه صفات واجب
لا حول و لا قوه الا بالله
مولوی رضوان الله علیه
دوست و محب او را از خداوند مژده بهشت داده اگر چه شرب خمر کرده و آواز خوانده و مرتکب فجور باشد.
کسی که امیرالمومنین را دوست داره مومن هست و ذاتش پاک است حتی اگر عملش بد باشه و کسی که بغض داره ذاتش پلیده
کسی که واقعا امام علی را دوست داشته باشد این اعمال را انجام نمی دهد، دوست داشتن که به حرف نیست به عمل است، خیلی ها امام حسین رو دوست داشتند که در کربلا ایشان را تنها گذاشتند
الحمدللهالذیجعلنامنالمتمسکینبولایهامیرالمومنین مولاناوشفیعنااسداللهالغالبعلیابنابیطالب و اولادهالمعصومینالمنتجبین
الحمد لله من أول الدنیا إلى فنائها و من الآخرة إلى بقائها الحمد لله على کل نعمة أستغفر الله من کل ذنب و أتوب إلیه یا أرحم الراحمین
ها علی خیر البشر…. و من ابا فقد کفر….
جزاکم الله خیرا انشاء الله در کنار حوض کوثر از دودست یدالله یعقوب الدین امیرالمومنین سیراب شوید
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن عدوهم من الجن و الانس من الاولین و الاخرین
بسیار قصیده ی زیبایی ممنون بابت ترجمه عالیتون
لذت بردم، خداوند روح هر دو بزرگوار شاعر و مترجم را شاد و عوامل سایت را حفظ و موفق بگرداند. ارادتمند حیدرزاده
لطف شما زیاد
در ظلّ الطاف حضرت ولیّ عصر پایدار و دلتان مملوّ از ولای امیرالمؤمنین باد
سلام علیکم
خیلی سپاسگزاریم که با ترجمه ابن اشعار زیبا را در اختیار علی دوستان قرار می دهید.
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین