فهرست مطالب
معرفت حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)
سخنی ناچیز حول معرفت حضرت فاطمه و اشاره به برخی از رموز و اسرار حدیث «معرفت قرون اولی نسبت به حضرت صدیقه»
شرح حدیث هی الصدیقة الکبری
ابوبصیر از امام صادق(علیهالسلام): «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَمْهَرَ فَاطِمَهَ علیهاالسلام رُبُعَ الدُّنْیَا، فَرُبُعُهَا لَهَا وَ أَمْهَرَهَا الْجَنَّهَ وَ النَّارَ تُدْخِلُ أَعْدَاءَهَا النَّارَ وَ تُدْخِلُ أَوْلِیَاءَهَا الْجَنَّهَ، وَ هِیَ الصِّدِّیقَهُ الْکُبْرَى وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونُ الْأُولَى»
ترجمه: خداوند متعال یکچهارم دنیا را مهریه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) قرار داد و نیز بهشت و جهنم را، تا دوستدارانش را وارد بهشت و دشمنانش را وارد دوزخ سازد. و او صدیقۀ کبری است و بر مدار شناخت او قرون و اعصار اولیه دور زده و گذشته است.
معنای عبارت «علی معرفتها دارت القرون الاولی»
از این حدیث شریف برداشت میشود که معرفت حضرت صدیقه بر امتهای پیشین فرض و لازم بوده است و سعادت و شقاوت اهل هر زمان و هر دینی وابسته به معرفت و محبت حضرت صدیقه و ائمۀ اطهار است.
شبیه این مضمون را در زیارت جامعه کبیره و برخی احادیث داریم:
«حَتَّى لَا یَبْقَى مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا صِدِّیقٌ وَ لَا شَهِیدٌ وَ لَا عَالِمٌ وَ لَا جَاهِلٌ وَ لَا دَنِیٌّ وَ لَا فَاضِلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ صَالِحٌ وَ لَا فَاجِرٌ طَالِحٌ وَ لَا جَبَّارٌ عَنِیدٌ وَ لَا شَیْطَانٌ مَرِیدٌ وَ لَا خَلْقٌ فِیمَا بَیْنَ ذَلِکَ شَهِیدٌ إِلَّا عَرَّفَهُمْ جَلَالَهَ أَمْرِکُمْ وَ عِظَمَ خَطَرِکُمْ وَ کِبَرَ شَأْنِکُمْ»
و در صفت انبیاء اولوالعزم وارد شده که ایشان بهمنزلۀ قطب آسیاب هستند:
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «سَادَهُ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ خَمْسَهٌ وَ هُمْ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَیْهِمْ دَارَتِ الرَّحَى: نُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَى وَ عِیسَى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ».
و امیرالمؤمنین در خطبه شقشقیه خود قطب و محور سنگ زیرینِ آسیاب خلافت معرفی میفرماید:
«أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ أَبِی قُحَافَهَ وَ إِنَّهُ لَیَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْرُ»
گرچه این عبارت دربارۀ خلافت است؛ اما دَوَران و گردش همۀ عالَم هستی بر گرد محور وجود خلیفهالله است.
پس ائمۀ هدات مهدیین محور عالم آفرینش هستند و معرفت و شناخت ایشان بر همۀ مخلوقات لازم است.
معانی مختلف روایت «علی معرفتها دارت القرون الاولی»
احتمالات درباره «معرفت»:
- معرفت فطری: یعنی اشاره داشته باشد به معرفت فطری که خداوند در عالم ذرّ از مخلوقات نسبت به خود و چهارده نور مقدس اعتراف گرفت.
- معرفت وجودی: یعنی معرفت و ادراک وجود خارجی حضرت زهرا سلام الله علیها.
- معرفت هنگام مرگ: چنانچه انسان هنگام مرگ معصومین را مشاهده میکند.
ظاهراً در این روایت شریف معنای سوم اراه نشده باشد.
احتمالات درباره «دارت علی معرفتها»:
- عجز از شناخت: یعنی حضرت فاطمه سرّی است که قرون اولی نیز مانند این امّت، از درک مقام حضرت فاطمه عاجزند! چنانچه در لغت دار بهمعنای حار استعمال شده است. امام صادق(ع) در تفسیر «إنا أنزلناه في ليلة القدر» فرمود: الليلة فاطمة، و القدر الله، فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد أدرك ليلة القدر، و إنما سمّيت فاطمة، لأنّ الخلق فطموا عن معرفتها.
- دایرمدارِ پذیرش ولایت: یعنی قرون سابق نیز تشریعاً مکلّف به قبول ولایت ایشان بودند و برای صحت و قبولیِ اعمالشان میبایست به ولایت حضرت صدیقۀ طاهره اعتراف کرده و ولایتش را بپذیرند. این معنا بر این فرض است که معرفت بهمعنای ولایت باشد چنانچه در چندی از روایات به همین معناست.
- دایرمدار شناخت ولایت: یعنی خداوند تکویناً معرفت به ولایت تکوینیِ حضرت صدیقه و احاطۀ او بر عالم وجود را به نسلهای پیشین آموخت و گوشزد کرد، نظیر عبارت زیارت جامعه کبیره که بالا گذشت.
از بین این سه احتمال، احتمال اول بعید است و بعید نیست احتمال دوم پذیرفتنیتر باشد.
عبیدان قطیفی؛ ویرایش توسط درر
شئون و ابعاد معرفتی حضرت فاطمه زهرا (علیهاسلام)
معرفت اسم و لقب و حسب و نسب
نبی اکرم در این نقل به این قسم از معرفت اشاره کرده و میفرماید:
خَرَجَ النَّبِیُّ وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدِ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلَامُ، فَقَالَ: مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهَا فَهِیَ فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِیَ بَضْعَهٌ مِنِّی وَ هِیَ قَلْبِی وَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ، فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ.
معرفت فضائل و کمالات حضرت فاطمه
باید بکوشیم تا در حدّ فهم و توان، مقامات آن حضرت را بشناسیم و البته بدانیم که رسیدن به کنه مقام او ناممکن است.
چنانچه امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ، اللَّیْلَهُ فَاطِمَهُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَهَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»
در آیه «انا انزلناه فی لیله القدر»، لیله، حضرت فاطمه و قدر، الله است، پس کسی که حضرت فاطمه را بشناسد بهدرستی لیلهالقدر را درک کرده است. و او فاطمه نامیده شده زیرا مخلوقات از شناخت او جدا و قطع شدهاند.
ببینید: مقامات معرفتی حضرت زهرا(س)
معرفت حجت الهی بودن حضرت فاطمه
یکی دیگر از ابعاد معرفتی آن صدیقه طاهره، این است که او حجت الهی است و بدون ولایت او و برائت از دشمنانش، اعمال انسان پوچ خواهد بود.
در حدیثی منسوب به امام عسکری(علیهالسلام) میخوانیم: «نَحْنُ حُجَجُ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطمه حُجَهُ اللهِ عَلَینا».
معرفت مقام نوریه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
یکی دیگر از ابعاد معرفت حضرت فاطمه علیهاالسلام شناخت حقیقت نوریه آن مخدره به نحو شبح و مثال.
مانند تجلی بر حضرت آدم و حوا و… / ناقص
عالی بود
دارت اگر به معنی حارت باشد باید با عن متعدی شود: دارت عن معرفتها
ولی چون با عل متعدی شده: دارت علی معرفتها پس معنای ایجابی قضیه مد نظر است و الله العالم