خطرات و تهدیدهای فراروی دختران مجرد
کرامت و حجب و حیای دختر اقتضا میکند که او خودش را عرضه نکند؛ بلکه خواستگاری از طرف پسر صورت بگیرد، گرچه در مواردی که خانواده دختر مورد مناسبی سراغ داشته باشند، میتوانند شخصی را واسطه کنند که دخترشان را به او معرفی کند تا به خواستگاری بیاید.
گاهی اوقات دختران تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفته که باعث مبتلاشدن به یکسری مشکلات میشوند، از هرزگی و تنفروشی گرفته تا عجله در انتخاب همسر. بحث فعلی ما مربوط به همین قسم آخر است.
فشارها
فکر و خیال بیشوهر بودن
خیلی از دخترها تا وقتی که سن کمتری داشته و خواستگار بیشتری دارند، ناز میآورند و چیزهای مختلفی مثل تصمیم به ادامهتحصیل و رسیدن به شغل مناسب و… را بهانه کرده و حاضر نیستند زیر بار شوهرکردن بروند؛ اما وقتی پا به سنّ میگذارند و مشتری خود را از دست میدهند، مسأله خواستگار خوب میشود خواب شب و فکر و خیال روزشان!
البته گفتم خیلیها؛ چون بعضی هم اهل ناز نیستند ولی دست تقدیر خواستگاران خوبی را به در خانهشان نفرستاده. خلاصه چه دسته اول چه دسته دوم را سرزنش نباید کرد، باید دنبال راهکار بود.
زخمزبان بیشوهری
برخی خانمها گویا زبانشان دست خودشان نیست، تا ببینند سن دختری از حدّ معمول بالاتر رفته و هنوز شوهر نکرده، لب به تمسخر باز کرده و با نیش و کنایه، گاهی هم با صراحت او را به باقیماندن در دبه و ترشیدن دعوت میکنند!
غافل از اینکه یک متلک و زخم زبانی که میزنند چه اثرات زیانبار و آسیبآفرینی در فکر و ذهن او ایجاد میکند. ممکن است در ظاهر بخندد یا برای اینکه کم نیاورد او نیز چند کلمه رویش بگذارد و بگذرد؛ اما قطعا گونههای او را در خلوتهایش از اشک چشمانش شور خواهد کرد.
و از این بدتر، زمانی است که دختر مبتلا به یک بیماری خاص هم باشد.
او مبتلا به سرطان سینه بود و شیمیدرمانی موهای سر و ابرو و مژههایش را ریخته بود و در چندمین عمل جراحی، مقداری از سینهاش را نیز برداشته بودند، داروهای شیمیایی یک کلیهاش را نیز تقریبا از کار انداخته بود! و…
اما دردناکتر از همه برایش این بود که خانم همسایه به او گفته بود: «خوب شد با آن خواستگارت ازدواج نکردی و او را هم بدبخت نکردی»!
خدایا به ما شعوری عنایت بفرما که باعث رنجش دیگران نشویم.
فشارهای عاطفی
یکی دیگر از مشکلاتی که بر گرد دختران مجرد حلقه زده، فشارهای عاطفی است. او دوست دارد یک نفر او را بهخوبی درک کند، به حرفهایش گوش بدهد، قربانصدقه او برود، از او تعریف کند، در برابر خلاقیتهایش تشویقش نماید و…
فشارهای جنسی
طبیعی است که علاوه بر مشکلاتی که گفته شد، فشار جنسی نیز او را احاطه میکند؛ اما خیلیها فشار جنسی را منحصر به پسرها میانگارند و گویا دختران عاری از غریزه جنسی آفریده شدهاند!
آسیبهای فردی
خودارضایی
اگر دختری از ناحیه نیاز جنسی تحت فشار باشد و از طریق شرعی این نیازش برآورده نشود چه میکند؟
حداقل آسیب و انحراف جنسی که به آن مبتلا میشود این خواهد بود که مبتلا به استشها شده و با دست یا اشیای خارجی نیاز جنسی خود را تأمین میکند. که در جای خود درباره اثرات زیانبار آن سخن گفتهایم.
ارتباطهای نادرست
گاهی نیازهای عاطفی دختران مجرد را بهسمت ارتباطهای پیامکی یا تلفنی با جنس مخالف میکشد که علاوه بر شکستهای عاطفی و ضربههای روحی، با توجه به شناخت ناقص از اهداف سوء پسران، گاهی به آسیبهای خطرناکتری نیز مبتلایشان میکند.
روابط نامشروع
برخی دختران نیز ممکن است در تأمین نیازهای جنسی به خودارضایی و ارتباط عاطفی اکتفا نکرده بلکه مبتلا به رابطه با جنس موافق یا مخالف شوند.
عوارض روانرفتاری
فشارهای ناشی از فوران غریزه جنسی از یک طرف و حرفوحدیث و نیشوکنایههای اطرافیان از طرف دیگر و دیدن همسنّوسالانی که شوهر کردهاند یا زن گرفتهاند و تشکیل خانواده داده و دارای فرزندانی میباشند از ناحیه دیگر، اینها دستبهدست هم داده و موجب پیدایش اختلالات روانی در دختر و پسر میشود که نتیجهاش را در افسردگی و رفتارهای تند و خشونتآمیز و بعضاً بچهگانه میتوان مشاهده کرد.
فالگیر و رمال
برخی دختران مجرد بهخیال اینکه بختشان بسته شده یا دعایی شدهاند یا شخصی ایشان را سحر و جادو کرده، بهسراغ دعانویسان و رمالان و فالگیران رفته و اسیر دامهای مادی ایشان شده و الکی پول خود را بهیغما میفرستند! و یا بدتر از این، گرفتار رمالان شیادی میشود که علاوه بر پول، عرض و پرده عفت ایشان را نیز میربایند و…
برخی هم فکر میکنند رمالها علمغیب دارند، پاسخ سؤالهای عجیبغریبشان را هم از ایشان مطالبه میکنند… من کی ازدواج میکنم؟ شوهرم چه شکلی است؟ چه تحصیلاتی دارد؟ من فلانی را دوست دارم، آیا او هم به من علاقه دارد یا خیر؟ چه کنم فلان پسر عاشق من بشود؟ و… رمال بیچاره هم برای اینکه گذران زندگی کند و درآمدهای میلیونیاش را از دست ندهد، تیرهایی به تاریکی میاندازد و حالا چه کسی آنور تاریکی است که ببیند تیرها به هدف میخورد یا خیر، خدا میداند 🙁
زود بله گفتن
بعضی از دختران مجرد نیز از ترس اینکه سرشان بیکلاه بماند و مبتلا به تجرد قطعی بشوند، یا بهجهت اینکه پیش همسنوسالان کم نیاورند، از سر عجله به اولین خواستگاری که آیفنشان را میزند بله گفته و بدون تحقیقات و شناخت کامل، خود را اسیر زندگییی میکنند که بهاحتمال زیاد سراسر جنگ و دعوا و شاید آخرش هم حاضر شوند جمله «مهرم حلال جونم آزاد» را بر زبان جاری کنند!
برخی هم نهایتِ تحقیقشان این است که یک استخاره هم میگیرند!
اما عشق به ازدواج و در خانه نماندن، آنچنان چشم و گوششان را کر و کور کرده که واقعیتهای اطرافشان را نمیبینند و حواسشان به این نیست مجردبودن بهتر از مطلقهبودن است!
آسیبهای خانوادگی
کاهش عواطف و نشاط
دورانِ ورودِ به سنینِ جوانی، لحظات اوجِ روابط عاطفی است؛ لذا هرچه دختر و پسر دیرتر همآغوش شوند، از عواطف و شادابی کمتری برخوردار خواهند بود و طبیعتاً زندگی ایشان سردتر خواهد بود.
تزلزل بنیان خانواده
وقتی پسر و دختر در سنینِ پایینتر ازدواج میکنند، توقعاتشان پایینتر، روحیه انعطافپذیری و سازگاریشان بیشتر و عیب و ایراد گرفتنشان کمتر میباشد؛ اما وقتی سنّشان بالا میرود، اطرافیان خود را با دقت بیشتری مینگرند، روی لیاقتها و کفایتهای افراد مختلف در جنس مخالف خود بیشتر دقت میکنند، سطح توقعاتشان بالاتر رفته و هنگام گزینش همسر، نقزدن و اعتراض به بیکفایتیهای همسرشان بیشتر خواهد شد.
در سنین پایینتر هرکدام از دختر و پسر وقتی عیبی از همسر خویش ببینند، راحتتر میتوانند با آن کنار بیایند با این امید که «بزرگتر که بشود، درست میشود» و در نتیجه این نقطهضعف همسر خویش را در گوشهای از ذهن خود بایگانی کرده و بهمرور زمان سعی میکند آن را اصلاح کند؛ اما وقتی با همسری مواجه است که حدود نیمی از عمر خود را گذرانده است، تحملپذیریشان کمتر خواهد بود و اعتراض خواهند کرد که مثلا: «تو با این سِنّت این مسخرهبازیها را رها نمیکنی! پس کی میخواهی بزرگ شوی و دست از این کارهایت برداری».
خلاصه اینکه زوجهایی که در سنین بالا ازدواج میکنند، بیشتر در معرض طلاق هستند؛ البته ممکن است بهخاطر ترس از آبرو و هراس از ننگِ وصله «طلاقگرفته» یا «طلاقداده»، بهزور با یکدیگر بسازند؛ اما سازش بین ایشان کمتر خواهد بود.
نمایه: آسیبهای اجتماعی
نمایه: همسرگزینی
آسیبهای اجتماعی
افزایش فساد
یکی از غریزههای طبیعی در نهاد انسان و حیوان، غریزه جنسی است، و اگر از طریق مشروع و قانونی به این نیاز پاسخ داده نشد، انسان به فحشا و منکرات مبتلا شده و بهسراغ روشهای نامشروع خواهد رفت و از بهوسیله راههای خطرزا خود را ارضا خواهد کرد. و کسانی میتوانند در این شرایط خویشتندار باشند که یا دارای باورهایی راسخ و ارادهای فوقالعاده قوی باشند یا اینکه مبتلا به جنون یا اختلال روانی یا مشکلات جنسی باشند.
تبعات جمعیتیِ جامعه
روشن است که وقتی پسر و دختری در سنین بالا ازدواج میکنند، عوامل مختلفی باعث میشود که کمتر به فکر فرزنددارشدن بیافتند.
- پس از گذشت ایام فراق، تازه هنگامه وصال فرا رسیده و دوست دارند سه چهار پنج سالی را به زندگی عاشقانه با همسر خود بپردازند و وجود فرزند را منافیِ لذتهای خود میدانند؛
- از طرفی هم شور و نشاط جوانی را از دست داده و حوصله نقونقهای بچه را ندارند؛
- از طرفی دیگر اگر بخواهند بچه بیاورند، خانم از نظر بدنی شرایط مناسبی برای بارداری ندارد و احتمال سقط بیشتر است؛
- و با توجه به اینکه سالهای سال بدون مسئولیت در راحتی زندگی کردهاند، ازاینرو تا اولین بچه متولد میشود، میگویند: «دیگر بس است»؛
- حالا ممکن است یکی دیگر هم از دست در برود و برفرض که آن را سقط نکنند، با دو فرزند عمر را سپری میکنند.
و در صورت بچهدارشدن، فاصله سنی فرزندان و والدین زیاد خواهد بود و در نتیجه یکدیگر را کمتر درک میکنند.
علاوه بر اینکه احتمال ناقصالخلقه بودنِ فرزندان نیز بیشتر میشود.
۰ دیدگاه