اهمیت کار و تلاش و آسیب‌های ترک تجارت

توسط | دی ۳۰, ۱۳۹۶ | اقتصادی

تأکید اسلام بر کار و تلاش

یکی از دستورات اقتصادی اسلام، تأکید بر کار و تلاش است که در این پست به برخی از ابعادِ این مسئله می‌پردازیم.

کار تلاش عمل

مؤمن کم حرف و پرکار و منافق پرحرف و کم کار


قال موسی‌بن‌جعفر(علیه‌السلام): «الْمُؤْمِنُ قَلِیلُ الْکَلَامِ کَثِیرُ الْعَمَلِ وَ الْمُنَافِقُ کَثِیرُ الْکَلَامِ قَلِیلُ الْعَمَلِ».

امام کاظم(علیه‌السلام) به هشام فرمودند: مؤمن کم‌حرف و پُرکار است و منافق پرحرف و کم‌کار است.


گزارش‌های تُهی در سیستم اجرایی

یکی از آفت‌های سیستم اداری و اجرایی (دولتی و غیر دولتی) این دور و زمان، خوشایندبودن گزارش‌شنوی است، مسئولین دل‌خوش به گزارش‌های عریض و طویل‌اند.

چون معاش‌شان در گرو آن گزارش‌ها است و مسئولینی مافوق، در انتظار همین گزارش‌ها هستند تا آنان نیز زحمت و رنج فراوان کشیده و این گزارشات را تجمیع کرده و به بالادستی‌ها برسانند و الخ؛ ازاین‌رو گزارش‌دهندگان زیادند و اهل عمل بسیار کم.

هزینه‌های زیادی صَرفِ همین گزارش‌گری‌ها، گزارش‌پردازی‌ها، گزارش‌نویسی‌ها، گزارش‌فرستی‌ها، گزارش‌خوانی‌ها، گردآوری گزارش‌ها، بایگانی گزارش‌ها و…شده و صِرفِ همین گزارش‌های تُهی نیز بودجه‌های هنگفتی را جذب می‌کند!

و این سنّتِ سیّئۀ گزارش‌دهی آنچنان مقبول واقع شده که اگر با جان و دل مایه بگذاری و تلاش کنی؛ اما گزارش‌نویسِ زبردستی نباشی، ره به جایی می‌بری که ترکستان است. سنتی که کاملاً در تضادّ با آموزه‌های دینی است. سنتی که توهّم تلاش و اشتغال کاذب را به‌دنبال دارد.


امام کاظم(علیه‌السلام) در روایتی دیگر می‌فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ یُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ». خداوند از بنده پُرخوابِ بیکار بَدَش می‌آید.

ابن‌ابی‌الحدید هم از نبی‌اکرم نقل می‌کند که: «أن الله یبغض الصحیح الفارغ لا فی شغل الدنیا و لا فی شغل الآخره».


از تو حرکت از خدا برکت

برکت در حرکت است، انسان باید به خودش تکانی بدهد و کار را از جایی شروع کند. فقط پول نیست که پول می‌آورد، کار نیز، کار می‌آورد. خدای رحمت کند علامه فانی را که به فرموده بود:

کار کن و کار کن و کار کن *** پشت به هر تنبل و بی‌عار کن
فرفره شو، فرفره‌بازی نکن *** کار کن و مسخره‌بازی نکن

آری سکون و فترت، مانع موفقیت و فتح قله‌های پیروزی است.


مذمّت ترک تجارت

کارنکردن عقل را تحلیل می‌برد؛ زیرا رهاکردن کسب‌وکار، کارنکشیدن از فکر و ذهن و ترکِ حشرونشر و هم‌نشینی را به‌دنبال دارد و کسانی که کم معاشرت‌اند، بعد از مدتی عقلشان تحلیل می‌رود.

نقل شده که شخصی تجارت را رها کرده بود. حضرت احوالش را پرسیدند. خبر دادند که وی عاقبت‌به‌خیر شده! حضرت فرمودند: چطوری عاقبت‌به‌خیر شده؟ گفتند: که طلب‌هایش را وصول کرده، بدهی‌هایش را پرداخته، با همه تسویه‌حساب کرده، الآن دیگر رو به عبادت کرده است.

حضرت فرمودند: «بئس ما صنع»، کار بدی کرده، سپس فرمودند «الیَّ به»، بیاوریدش پیش من. او را آوردند. حضرت فرمودند: چه کار کردی؟ گفت: خدا عاقبتمان را به خیر کرده، حالا دیگر استخوان سبک می‌کنیم، دیگر از کسی طلب  نداریم، به کسی بدهی نداریم و فارغ البال به عبادت مشغولیم.

حضرت فرمودند: بد کاری کردی. پرسید: چرا؟ فرمودند: نمی‌دانی که «أنّ عقل الرجل بالتجاره؟»، رشد و حیاتِ عقل انسان با تجارت است و ارزش عبادت انسان به مقدار عقل اوست؟

دو تا مطلب اینجا هست:

  • عقل ضریب ارزش عمل است؛
  • راه رشد عقل تجارت است.

چرا تجارت را می‌فرمایند؟ زیرا تجارت، اصطکاکِ انسان به انسان است، آن هم نه اصطکاک یک انسان به یک انسان؛ بلکه اصطکاک یک انسان به هزار انسان. آدمی که تاجر است باید صد تا تاجری که رقیب هست از وسط دست این‌ها توپ را در بیاورد. چه جوری بخرد، چه جوری بفروشد، چه جوری مشتری جذب کند.

پس مرتباً باید تدبیر کند. این حضور و فعالیت، به عقل رشد و نموّ می‌دهد. زمینه رشد عقل، اصطکاک دائم است. یعنی انسان به مجردی که اصطکاک را تعطیل کند، عقل و فهمش را تحلیل می‌دهد.

کسانی که کم‌معاشرت‌اند بعد از مدتی انسان احساس می‌کند عقلشان تحلیل رفته. هرچه که میزان معاشرت انسان کمتر می‌شود میزان حضور انسان در مسائل هم کمتر می‌شود. چرا؟ چون باید بیاید در میدان تا ورزیده شود.

چگونه است که وقتی انسان ورزش می‌کند قوه می‌گیرد؟ یعنی اضطرار پیدا می‌کند به نیرو داشتن. وقتی نیرو خرج نکند نیرو کسب نمی‌کند. باید خرج کند تا بتواند کسب کند. پس عقلش را باید به کار بیندازد، خرج کند. این می‌شود ورزش عقل. پس تکلیف شرعی ورزش‌کردن و ورزیده‌کردن عقل است. یعنی عقلش را همیشه ورزیده نگه بدارد.

منبع: درر؛ حائری شیرازی

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *