ویژه‌نامه حضرت خدیجه

توسط | مرداد ۹, ۱۳۹۱ | اعلام‌شناسی

شناخت حضرت خدیجه

پدر او خُوَیلد بن اسد و مادرش فاطمه بنت زائده است. تولّد حضرت خدیجه علیهاالسلام سال ۶۸ پیش از هجرت است. ازدواج مبارک خدیجه با وجود مبارک و نازنین حضرت محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله هنگامی بود که ۲۵ سال از عمر شریف پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و چهل سال از عمر حضرت خدیجه علیهاالسلام می‌گذشت. او از لحاظ نسب از همه زنان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به پیغمبر نزدیک‌تر است. او در ماه رمضان سال دهم بعثت و اندکی پس از وفات حضرت ابوطالب علیه‌السلام درگذشت. پیغمبر او را در «حجون» دفن کرد و خود، او را در قبر گذاشت.


فرزندان حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها

در تعداد فرزندان حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها، میان مورخان اختلاف است. به‌گفته مشهور: ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه، شش فرزند بود. ۱. هاشم؛ ۲. عبدالله به این دو «طاهر» و «طیب» می‌گفتند؛ ۳. رقیه؛ ۴. زینب؛ ۵. ام‌کلثوم؛ ۶. فاطمه.

رقیه، بزرگترین دخترانش بود و زینب، ام‌کلثوم و فاطمه به ترتیب پس از رقیه قرار داشتند. پسران خدیجه پیش از بعثت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، فوت کردند؛ ولی دخترانش، نبوت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را درک کردند. (+)


خدیجه در دوران جاهلیت

حضرت خدیجه علیهاالسلام در دوران جوانی با تشکیل کاروان‌های تجاری به کسب درآمد پرداخت. وی با مدیریت و درایتی قوی و به دور از رسم تاجران زمانه که رباخواری را از اصول ثروت‌اندوزی قرار داده بودند، به تجارت روی آورده بود.

تاریخ‌نگاران، بارها از او با عنوان‌هایی همچون «بانوی دوراندیش و خردمند» یا «بانوی عاقل» یاد کرده‌اند. حضرت خدیجه علیهاالسلام یکی از ثروتمندترین افراد مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانه‌اش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناه‌گاه نیازمندان بود. کرم، سخاوت، دوراندیشی، درایت، عفت و پاک‌دامنی، از وی بانویی پرهیزکار و مورد احترام ساخته بود. لقب «بانوی بانوان قریش» که در آن زمان به وی داده شد، نشان‌دهنده جایگاه او در میان مردم است.


نخستین بانوی مسلمان

خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به‌شمار می‌رود. او اولین زنی بود که به اسلام گروید؛ چنانکه علی‌بن‌ابی‌طالب اولین مردی بود که اسلام آورد. او اولین بانویی بود که همراه امام علی علیه‌السلام با پیامبر به نماز ایستاد و پیشانی بندگی بر خاک سایید.

تاریخ‌نویسان از عایشه نقل کرده‌اند که می‌گفت: من همواره از علاقه پیامبر به خدیجه در شگفت بودم؛ چرا که حضرت بسیار از او یاد می‌کرد و اگر گوسفندی می‌کشت، به سراغ دوستان خدیجه می‌رفت و سهمی برای آنها می‌فرستاد. روزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حالی که خانه را ترک می‌کرد، نام خدیجه را بر زبان آورد و از او تعریف کرد. کار به جایی رسید که صبر خویش را از دست دادم و با کمال جرأت گفتم: «وی پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را نصیب شما کرده است!»، گفتار من چنان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را متأثر ساخت که آثار خشم و غضب در چهره ایشان ظاهر شد. در این هنگام رو به من کرد و فرمود: «ابدا چنین نیست!… هرگز همسری بهتر از او نصیب من نشده است. خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در کفر و شرک به سر می‌بردند. او ثروت خود را در سخت‌ترین لحظات در اختیار من گذاشت. خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد.» عایشه گفت: با خود گفتم دیگر هرگز خدیجه را به بدی یاد نخواهم کرد.


خصوصیات حضرت خدیجه

او بانویی باگذشت، علاقه‌مند به معنویات، وزین و با وقار، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانی بود. همین شرافت برای او بس که همسر رسول خدا بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت.

خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» می‌گفتند. از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق‌العاده‌ای داشت و مهم‌تر اینکه حتی قبل از اسلام وی را «طاهره» و «مبارکه» و «سیده زنان» می‌خواندند.

جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌کشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علما، جویای نشانه‌های نبوت می‌شد. اشعار فصیح و پرمعنای وی در شأن پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می‌کند.

نمونه‌ای از اشعار خدیجه درباره پیامبر اکرم چنین است:

فلو اننی امسیت فی کل نعمه ××× و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسره

فما سویت عندی جناح بعوضه ××× اذا لم یکن عینی لعینک ناظره

اگر تمام نعمت‌های دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها و پادشاهان را داشته باشم، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی که چشمم به چشم تو نیافتند.

دیگر خصوصیت خدیجه این است که او دارای شم اقتصادی و روح بازرگانی بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود.

البته سجایای اخلاقی حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان آن ناتوان است. پیامبر اکرم می‌فرماید: افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم.

چه می‌توان گفت در شأن کسی که مایه آرامش و تسلای خاطر رسول خدا بود؟ در تاریخ می‌خوانیم: حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‌های ایشان محزون و آزرده می‌شدند، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی‌کرد مگر یاد خدیجه؛ و هرگاه خدیجه را می‌دید مسرور می‌شد.

ذهبی می‌گوید: مناقب و فضایل خدیجه بسیار است؛ او از جمله زنان کامل، عاقل، والا، پای‌بند به دیانت و عفیف و کریم و از اهل بهشت بود. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله کرارا او را مدح و ثنا می‌گفت و بر سایر امهات مومنین ترجیح می‌داد و از او بسیار تجلیل می‌کرد. به‌حدی که عایشه می‌گفت: بر هیچ یک از زنان پیامبر به اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر بسیار او را یاد کرد.


خدمات حضرت خدیجه به اسلام

حضرت خدیجه علیهاالسلام در ۲۴ سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. حمایت‌های مالی، روحی، عاطفی از حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله، تصدیق و تأیید پیامبر در روزگاری که هیچ‌کس تأییدش نمی‌کرد و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، گوشه‌هایی از این خدمات ارزشمند است. حضرت خدیجه علیهاالسلام پس از ازدواج با پیامبر، دارایی‌اش را به ایشان بخشید تا آن را هرگونه می‌خواهد مصرف کند. رسول گرامی اسلام در این زمینه می‌فرماید: «هیچ ثروتی به‌اندازه ثروت خدیجه علیهاالسلام برای من سودمند نبود.»

حضرت خدیجه علیهاالسلام، این بانوی بزرگوار نه‌تنها از عمق جان به رسالت پیامبر ایمان آورد، بلکه او را در برابر سختی‌ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد. تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سخت آید. هنگامی که رسول الله با باری از مصیبت و اندوه به خانه می‌آمد، خدیجه او را دلداری می‌داد و نگرانی را از ذهن و خاطرش می‌زدود.


آخرین مال

اموال حضرت خدیجه علیهاالسلام به‌عنوان ابزاری مناسب از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت. آخرین بخش از دارایی خدیجه توسط امیر مؤمنان علیه‌السلام در سفر هجرت به مدینه صرف شد.

پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله سه شبانه‌روز در غار ثور ماند، امیرالمؤمنین نیز، شبانه خود را به غار رساند و آذوقه و لوازم سفر را آورد. در آنجا حضرت، به علی علیه‌السلام فرمود: امانت‌های زیادی نزد من است، به بالای ابطح (تپه‌ای در مکه) برو و صبح و شب با صدای بلند بگو: هر کسی نزد محمد امانت و یا ودیعه‌ای دارد بیاید و تحویل بگیرد. یا علی! بعد از این با هیچ حادثه‌ای ناگوار مواجه نخواهی شد تا این که نزد من برسی. امانت‌های مردم را آشکارا تحویل بده. ای علی! تو را سرپرست دخترم فاطمه قرار دادم و خدا را مراقب شما.

از آخرین باقی‌مانده اموال خدیجه برای خود و فاطمه و هرکس از بنی‌هاشم که قصد همراهی با شما را دارد، شتر و زاد و توشه بخر و بعد از رد امانت‌ها، دیگر درنگ نکن…

ابوعبیده (نوه عمار یاسر) می‌گوید: فرزند ابی‌رافع این مطالب را به نقل از پدرش گفت. من پرسیدم: مگر رسول خدا مال و ثروتی قابل توجه داشت که دو شتر برای سفر خودش خرید و به امیر مؤمنان هم سفارش کرد زاد و توشه دیگر مهاجران را تهیه کند؟

ابی‌رافع پاسخ داد: پدرم گفت: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: هیچ مال و ثروتی برای من سودمندتر از اموال خدیجه نبود. ابی‌رافع افزود: پدرم گفت: از آخرین موارد مصرف اموال خدیجه خرید زاد و توشه برای مسلمانان مستضعف بود که قصد داشتند به مدینه هجرت کنند.

سفر اکثر مسلمانان با اموال خدیجه ممکن شد. آخرین آنها هم قافله‌ای بود که امیرالمؤمنین آن را سرپرستی کرد.


انی رزقت حبها | خدا محبت و عشق به حضرت خدیجه را روزی‌ام کرده است

منزلت حضرت خدیجه نزد پیامبر

پیامبر تا آخر عمر خدیجه را فراموش نکرد و هر از چند گاهی از او تقدیر و تمجید می‌کرد. عایشه گفته است: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از خانه بیرون نمی‌رفت مگر اینکه به‌نوعی از خدیجه یاد می‌کرد و از وی به نیکی ستایش می‌نمود.

هشام بن محمّد: رسول خدا خدیجه را دوست داشت و به او احترام می‌گذارد و در بعضی کارها با او مشورت می‌کرد … تا وقتی که خدیجه زنده بود، هرگز همسر دیگری برنگزید. تمام فرزندانش به‌جز ابراهیم، از خدیجه بودند.


مقام حضرت خدیجه در بهشت

از فضیلت‌های حضرت خدیجه علیهاالسلام، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبر اکرم نیز بارها این مسئله را به خدیجه بشارت می‌داد و می‌فرمود: «در بهشت، خانه‌ای داری که در آن رنج و سختی نمی‌بینی.»

امام صادق علیه‌السلام نیز می‌فرماید: هنگامی که خدیجه وفات یافت، فاطمه خردسال بی‌تابی می‌کرد و گرد پدرش می‌گشت و سراغ مادر را از او می‌گرفت. پیامبر از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون می‌شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه همچنان بی‌تابی می‌کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرضه داشت: «به فاطمه سلام برسان و بگو: مادرت در بهشت خانه‌ای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.» هنگامی که فاطمه سلام‌الله‌علیها این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی‌تابی نکرد.


وصیت حضرت خدیجه

حضرت خدیجه سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه؟ آنگاه از خدیجه دل‌جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به‌شکرانه خدمات او توصیف فرمود.

چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.

پیامبر فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به‌کار بردی. در خانه‌ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.

عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیرملایم و زننده‌ای داشته باشد.

اما وصیت سوم را شرم می‌کنم برایت بگویم، آنرا به فاطمه عرض می‌کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فرا خواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می‌گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می‌خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به‌تن داشتی، کفن کنی.

پس حضرت فاطمه از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر عرض کرد. پیامبر آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبر غسل و کفن وی را به‌عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به‌عهده بگیریم.


وفات حضرت خدیجه

حضرت خدیجه در سن ۶۵ سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت، خارج از شعب ابوطالب جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک می‌ریخت، دعا می‌کرد و برایش آمرزش می‌طلبید. آرامگاه خدیجه در گورستان مکه در «حجون» واقع است.

رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد (ص) احترام می گذاشتند و از آزار وی خودداری می کردند. (+)

منبع: حوزه.نت

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *