فهرست مطالب
مختصری در احوالات حضرت رقیه بنت الحسین علیهاسلام
حضرت رقیه سلاماللهعلیها یکی از فرزندان خردسال ابیعبدالله الحسین(علیهالسلام) بود که در جریان کربلا حضور داشته و جزو کاروان اسرا به کوفه و شام رفت و در شام به شهادت رسید.
آنچه مسلم است… ناقص
تعمیر قبر حضرت رقیه
نظر به اینکه حرم این علیامخدّره کنار نهر آب قرار گرفته بود، در طول تاریخ چند مرتبه آب وارد قبر شریف ایشان شده و قبر ایشان برای ترمیم، نبش و تعمیر شده است.
جریان تعمیر قبر حضرت رقیه در زمان مرحوم سید ابراهیم دمشقی
مرحوم ملاهاشم خراسانی (نویسندۀ منتخب التواریخ) مینویسد: مکه بودم عالم جلیل شیخ محمدعلی شامی را دیدم که نوۀ دختریِ مرحوم سید ابراهیم دمشقی (از نوادگان مرحوم سید مرتضی علمالهدی) بود. وی این جریان را دربارۀ جدّش برایم نقل کرد:
مرحوم سید ابراهیم تا سنّ ۹۰ سالگی سه دختر داشت. حدود سال ۱۲۸۰ق یک شب دختر بزرگ ایشان حضرت رقیه(علیهاالسلام) را در خواب دید و حضرت به او فرمودند: قبرم آب افتاده به پدرت بگو برای تعمیر آن اقدام کند و به والی بگوید! صبح خوابش را برای پدر بازگو کرد، مرحوم سید با توجه به اینکه حکومت دست اهلتسنن ترتیباثر نداد.
شب دوم، دختر دوم ایشان همان خواب را دید، بازهم ایشان اعتنا نکرد! شب سوم دختر کوچک ایشان همانگونه خواب دید و سید اقدامی نکرد.
شب چهارم خود سید حضرت رقیه را در خواب دید و آن مخدره فرمود: چرا والی را خبردار نکردی؟!
سید بیدار شد و صبح پیش والی شام رفت و خوابش را نقل کرد. والی علما و صلحای شیعه و سنّی شام را جمع کرد و گفت همه غسل کرده لباس پاکیزه بپوشند، قفل در حرم بهدست هرکس باز شد، همو نبشقبر کرده و بدن را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند.
همه آمدند اما قفل بهدست سید ابراهیم باز شد و پس از شکافتن قبر و برداشتن لحد دیدند بدن آن مخدره صحیح و سالم است و آب زیادی داخل قبر جمع شده است! پس سید بدن را بیرون آورد و روی زانوی خود نهاد و فقط وقت نماز بدن را روی پارچهای پاکیزه میگذاشت و نماز میخواند سپس روی پا قرار میداد.
تعمیر قبر سه روز طول کشید و از معجزه این مخدره، سید در طول این سه روز به غذا و آب و تجدید وضو نیاز پیدا نکرد و مداوم میگریست! هنگام دفن بدن که رسید سید دعا کرد خداوند به او فرزند پسری عنایت کند و دعایش مستجاب شد و خداوند در پیری به او پسری عطا فرمود و نامش را مصطفی گذاشت.
پس از این ماجرا، والی تفصیل جریان را برای عبدالحمید نوشت و او تولیت زینبیه و مرقد حضرت رقیه و حضرت امکلثوم و حضرت سکینه را به سید واگذار کرد.
ازآنپس دست سید شفابخش شد و حتی شفابخشی به نسل او منتقل شد، چنانچه سید هادی خراسانی در کتاب معجزات مینویسد: شبی در پشتبام خوابیده بودیم، ماری پیدا شد و دست یکی از خویشان ما را نیش زد. او مدتی محل گزیدگی را مداوا میکرد؛ ولی خوب نمیشد تا اینکه روزی جوانی به نام «سید عبد الامیر» نزد ما آمد، دست مارگزیده را به او نشان دادیم، دستی بر آن کشید و همان روز دست او خوب شد.
از او پرسیدیم: این کرامت از کجا به شما رسیده است؟ در پاسخ گفت: جدّ ما سید ابراهیم وقتی آب به قبر حضرت رقیه (س) افتاد، بدن مطهر آن حضرت را سه روز روی دست نگه داشت تا تعمیر قبر پایان یابد و بهسبب همین عمل، این کرامت به سید ابراهیم و فرزندان او داده شد و من یکی از نوههای او هستم و این کرامت از آثار و برکات حضرت رقیه (س) است که به ما رسیده است.
جریان تعمیر قبر حضرت رقیه در زمان مرحوم سید محسن امین
تکمیل شود…
برای مطالعۀ تحقیقی دربارۀ وجود مقدس حضرت رقیه سلاماللهعلیها کتاب مختصر و جامعِ «ریحانه کربلا» اثر جناب شیخ عبدالحسین بندانی نیشابوری را مطالعه بفرمایید.
۰ دیدگاه