زبان: ابزار انتقال معنی و دانستههای گوینده/ نویسنده به شنونده/ خواننده.
لایههای زبان: ۱. محاوره: زبان زندۀ گفتار روزمره ۲. معیار: زبان نوشتار طبقۀ متوسط فرهنگی.
مقایسۀ زبان و ادبیات فارسی
زبان فارسی: فصاحت؛ درستنویسی؛ زبان: ابزار؛ انتقال درست و سریع معنی.
ادبیات فارسی: بلاغت؛ زیبانویسی؛ زبان: هدف؛ پیچیدن معنا در آرایههای ادبی.
جایگاه ویراستار
ویراستار مانند ماما میباشد و فقط باید متن نویسنده را سالم تحویل بدهد و حق ندارد: جملات را زیباتر، ادبیتر، علمیتر یا بازنویسی و بازآفرینی کند.
ویراستار باید با کمترین تغییر ممکن و بیشترین استفاده از واژههای موجود در همان متن و در حدّی که مجاز است متن را تصحیح کند. ویراستار فقط میتواند غلطها را به درست تبدیل کند، نه اینکه درستها را بهگونۀ درست دیگری تبدیل سازد.
بایدهای ویراستارشدن
- گذراندن دورۀ کارگاهی معتبر و خواندن چند کتاب مرجع و ویراستارینمودن؛
- مطالعه زیاد کتابهایی با متن فارسی معیار (در معرض هر متنی قرار نگیرید که اثرپذیر میشوید)؛
- آموختن زیرساختها و دستور زبان: مکان استفاده فعل، فاعل، قید و…؛
- حساسیت ذهنی بر واژگان و عبارتها و ساختارها.
ویرایش محتوایی (ارزیابی علمی و داوری محتوایی) کار استادتمامِ آن رشته است.
ویرایش زبانی مهمتر؛ ویرایش صوری حساستر
فهرست مطالب
ویرایش زبانی
۱. واژههای ناآشنا و بیگانه:
تبدیل واژههای ناآشنا به آشنا واجب است، گرچه واژۀ آشنا، غیرفارسی باشد و تبدیل واژۀ آشنای غیرفارسی به آشنای فارسی بهتر است؛
۲. گژتابی زبانی (چند معنایی):
مانند: ابهام در مرجع ضمیر؛ خلاصهگویی؛ تنها+اسم ابهامزاست: یارانه تنها نیاز مردم محروم نیست؛
۳. خطای منطقی:
گرههایی که دشوارفهمی، مکث مفهومی یا برداشت متناقض میآفریند یا الفاظ بیمعنی؛
۴. حشو (زیادهگویی):
الف) مترادفهای بیجا: آنچه+را / +که
ب) درازنویسی: نسبت به… اقدام کنید
ج) ضمیرهای اضافی: من میتوانم به شما کمک کنم (گرته از I)
د) آیا+کلمۀ پرسشی: آیا چه اتفاقی افتاده است؟
هـ) یکِ غیر عددی: یا اضافی است یا بهجای ی نکره / هر و هیچ / یکی از
و) کلیشه: الفاظی دارای چندین واژۀ جایگزین که زبان را از تنوع میاندازد: بالا؛ نسبت به (در ۹۰درصد)؛ بهعنوان (۲۰درصد)؛ مورد (۹۰درصد)؛ داشتن (۹۰درصد در غیر معنی واجدیت)؛ قابل و غیرقابل (۹۹درصد).
نکته: البته باید دقت داشته باشید که مبتلا به حشوانگاری نشوید. نباید هرچه را که میشود حذف کرد، حذف کنیم؛ بلکه اضافههای مترادف باید حذف شوند.
۵. گویش غیر معیار:
متنهای محاورهای باید تبدیل به نوشتار معیار شود؛
۶. نارسایی آوایی (تنافی حروف):
تکرار «که»: ممکن است که لازم باشد که؛ به مکه که رفته بودم. ـرید / ـکی را؛
۷. ساختار دستوری بیگانه:
افعل تفصیل+تر/ترین؛ کلمات غیرعربی+تنوین/ +ـیّت/ +ه؛ کلمه فارسی/عربی سهحرفی+ات؛ جمعبستن جاندار با ین/ون؛ جمع مکسر یا جمعالجمع بستن کلمات فارسی: شئونات. پیرامون بهمعنی درباره، غلط است.
اصول حذف و تغییر فعل
وقتی دو فعل در عبارتی وجود داشت:
شخص یکی:
فعل هم یکی: حتماً فعل اول را حذف/تبدیل به صفت مفعولی (دمبریده)
فعل متفاوت: میتوان اولی را تبدیل به صفت مفعولی کرد
شخص متفاوت:
فعل یکی: حتماً هر دو کامل
فعل هم متفاوت: حتماً هر دو کامل
۰ دیدگاه