یکی از دانشهای مطرح و ضروری، علم مذاهب و شناخت فرق و ادیان است.
فواید علم مذاهب
- نقد عالمانه سایر مذاهب: هر نقدی محتاج شناخت دقیق آراء و نظریات طرف مقابل.
- فهم بهتر متون دینی: اطلاع از نظریات فرق مخالف گاهی موجب ابهامزدایی و فهم بهتر کلمات ائمه میشود.
امام زمان عج در ضمن جریانی به شخصی فرمودند: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْعِشَاءَ إِلَى أَنْ تَشْتَبِکَ النُّجُومُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَدَاهَ إِلَى أَنْ تَنْقَضِیَ النُّجُومُ». الغیبه للشیخ الطوسی
ولی با دقت به مکاتب فکری آن زمان معلوم میشود که مراد حضرت، کسانی هستند که اعتقاد به فضیلت تأخیر داشته باشند، چنانچه حضرت صادق علیهالسلام در بیانی میفرمایند: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْمَغْرِبَ طَلَباً لِفَضْلِهَا، وَ قِیلَ لَهُ إِنَّ أَهْلَ الْعِرَاقِ یؤَخِّرُونَ الْمَغْرِبَ حَتَّى تَشْتَبِک النُّجُومُ، فَقَالَ: هَذَا مِنْ عَمَلِ عَدُوِّ اللَّهِ أَبِی الْخَطَّابِ»
لذا است که امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «حَدِیثٌ تَدْرِیهِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ حَدِیثٍ تَرْوِیهِ وَ لَا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ فَقِیهاً حَتَّى یَعْرِفَ مَعَارِیضَ کَلَامِنَا»
تعریف علم مذاهب
دانش ملل و نحل (گرایشهای فکری) یعنی: تبیین صحیح آموزههای اعتقادی فرق و مذاهب گوناگون.
این مباحث از قرن سوم شروع شد. بعضاً با تعصب و بهدور از واقعیت نگاشته شده و اهل بیت علیهمالسلام را آنگونه که باید به مردم معرفی نکردهاند.
لذا امام رضا علیهالسلام میفرمایند: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا»، راوی میپرسد: «وَ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ؟» حضرت میفرمایند: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ، فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا»
نیاز به زحمت زیادی نیست، کافی اهل بیت به دنیا شناسانده شوند، بیاناتشان در دنیا منتشر شود.
فرق اسلامی
نخستین عامل اختلاف: نزاع در مسئله تعیین جانشین نبی اکرم. گروهی در سقیفه بنیساعده جمع شده و بر سر تعیین خلیفه به نزاع پرداختند. ابوبکر حدیث «الائمه من قریش» را جعل کرد و عمر فوراً با او بیعت نمود.
دومین عامل: ایمان یا کفرِ فاسق که منشأ پیدایش خوارج و مرجئه شد (ناکثین، قاسطین، مارقین)
سومین عامل: عقلگروی و نصّگرایی که منشأ بهوجودآمدن اهل الحدیث و اشاعره و معتزله شد
امت حضرت موسی به ۷۱ فرقه تقسیم شدند.
امت حضرت عیسی به ۷۲ فرقه تقسیم شدند.
امت حضرت محمد به ۷۳ فرقه تقسیم شدند.
علل پیدایش فرق
یکسری اختلافات سیاسی، فقهی، اخلاقی، اعتقادی و… سبب پیدایش گروهها و نحلههای گوناگون شده و میشود.
- محدودیت قوای ادراک بشر: لولا الامام هر کسی به سمت حدس و گمان خویش میرود
- تعصبات قبیلهای: وقتی مسیلمه کذاب ادعای پیامبری کرد، برخی پیروانش گفتند: میدانیم که دروغ میگوید، اما دروغگویی که از قبیله ربعیین باشد بهتر از راستگویی است که از مضر باشد. بعد از رحلت نبی اکرم نیز کسی دلیلی از قرآن نیاورد، بلکه افراد هر گروهی فریاد منّا امیرش بلند بود و میخواست خلیفه از قبیله او باشد. انصار که مرکب از اوس و خزرج بودند با هم اختلاف داشتند، لذا مغلوب مهاجرین واقع شدند.
- هواپرستی و دنیاپرستی و لجاجت: امیرالمؤمنین پاسخ تمام شبهات خوارج را داد و خیلی از آنها توبه کردند، اما بازهم عدهای لجاجت کرده و در نهروان شمشیر بر علیه امیرالمؤمنین کشیدند.
- گسترش حوزه جغرافیایی اسلام: در نتیجه با ورود تفکرهای مختلف مواجه میشدند و طرح شبهات میکردند و کمکم یک مکتب فکری راه میافتاد. مانند ورود فلسفه یونان در اواخر حکومت بنیامیه.
۰ دیدگاه