اشعاری از ناصرخسرو

توسط | آذر ۲۵, ۱۳۹۳ | شعر

شعر «کدو و چنار» از ناصر خسرو

نشنیده‌ای که زیر چناری کدو بُنی
بر رست و بردوید برو بر به روز بیست؟

پرسید از آن چنار که «تو چند ساله‌ای؟»
گفتا «دویست باشد و اکنون زیادتی است»

خندید ازو کدو که: من از تو به بیست روز
برتر شدم بگو تو که این کاهلی ز چیست؟

او را چنار گفت که: امروز ای کدو
با تو مرا هنوز نه هنگام داوری است

فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست / که از ما دو مرد کیست

گنجور

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *