مخمس غدیریه | استاد میلانی

توسط | مهر ۱۹, ۱۳۹۳ | شعر

شعری زیبا به مناسبت عید سعید غدیر خم، عید امامت و ولایت

مخمس غدیریه

شب دراز هِجر را نموده نَک، سپیده دم
دمیده در غدیر خم، سرو و چمن قدم قدم

گیسوی حوری از نسیم او گرفته پیچ و خم
شبنم شوق کوی او نشانده دیده را به نم

قمری زار را بگو نوحه مکن که رفت غم

دل‌شدگان یار را رسیده گاهِ وَجد و شور
سروش غیب می‌زند به عرش، نغمۀ سرور

به شام تار عاشقان، دمیده نور کوه طور
دلا بِهِل ز سینه غم، ز تن توانی و فتور

که می‌زند به عرش حق، علی مرتضی عَلَم

باد بهار می‌وزد به موی حور در جنان
غنچه شکفته از زمین، طی شده موسم خزان

نغمه عشق او شنو ز عندلیب بوستان
مگوی راز حُسن یارِ من به مُلک مصریان

که کَس نمی‌خَرَد دگر، یوسف مصر یک دِرَم

به روی دست مصطفی، جلال کبریا ببین
به طور فخر انبیاء، تجلّی خدا ببین

به بازوی یَدُ اللَّهی، شعار لا فتیٰ ببین
جمال بی‌حجاب حقّ فتاده بر مَلا ببین

نسخۀ خطّ و خال او، به لوح دل بزن رقم

خدای را نمی‌شود به غیر مصطفی سفیر
نمی‌سزد رسول را به غیر مرتضی وزیر

به کائنات و انس و جنّ، نمی‌شود کسی امیر
مگر شهی که تکیه زد به مسند خم غدیر

جز این نبوده از ازل، کِلک قضای را رقم

قلم نوشته در ازل به ساق عرش این‌چنین
خداست واحد و بُوَد رسول، احمد امین

بر اولیا بُوَد ولیّ، علی امیرِ مؤمنین
ز خوف حشر رسته‌ام که دین من بود همین

حریم عشق مرتضی، خدای را بود حرم

غدیر راه و رهنما به خستگان راه‌جوی
نشین کنار خُمّ او، حدیث عشق او بگوی

خدای را ندیده کَس، برو رخ علی بجوی
ز بعد ذات مصطفی، به غیر راه او مپوی

به غیر او بگوی: لا، به او بگو: نَعَم نعم

ز موج فتنه زمان، علی است کشتی نجات
ز نار قهر کبریا، ولای او مرا برات

خوشا اگر سرم بود به دامنش دم مَمات
به خضر راه او بگوی: مجوی چشمه حیات

حیات جاودان بود، نوش لب شه قِدَم

استاد حسن میلانی

مخمس غدیریه را با صدای استاد میلانی بشنوید

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *