ارتباط با امام زمان(علیه‌السلام)

توسط | اردیبهشت ۲۴, ۱۳۹۲ | منبر درر

وَ مَنْ أَعْرَضَ‏ عَنْ‏ ذِکْری‏ فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمى‏. طه۲۰ (۱۲۴)

در جهان، برخی امور به اختیار ماست، ولی یک سری امور هست که لایتغیر است و به اختیار ما نیست؛ بینش ما آنها را عوض نمی‌کند. که تعبیر می‌شود به سنت‌های الهی.
بدون شکّ ما در زندگی دچار مشکلات فراوان هستیم؛ هیچ‌کس نیست که از ابتدای عمرش همه چیز بر وفق مرادش محقق شده باشد؛ چیزهایی را می‌خواستیم، اما به آنها نرسیدیم! چیزهایی را نمی‌خواستیم اتفاق بیفتد ولی اتفاق افتاده! دنیا هنوز به وفق مراد کسی نچرخیده!
اگر قرار بود، دنیا بر وفق مراد کسی باشد، لایق‌ترین شخص، پیغمبر خاتم بود، لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ. بلد۹۰ (۴) برنامه اینه که انسان در این کورۀ زندگی، پخته بشه؛ پتک بخوره و آب‌دیده بشه
خدا سنتی دارد و به آن عمل می‌کند؛ گوشش بدهکار حرف من و شما نیست.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ بِمَنْزِلَهِ کِفَّهِ الْمِیزَانِ کُلَّمَا زِیدَ فِی‏ إِیمَانِهِ‏ زِیدَ فِی بَلَائِهِ. کافی، ج۲، ص۲۵۴
ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَلَاءُ وَ مَا یَخُصُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْمُؤْمِنَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً فِی الدُّنْیَا فَقَالَ النَّبِیُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ‏ فَالْأَمْثَلُ‏ وَ یُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بَعْدُ عَلَى قَدْرِ إِیمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ فَمَنْ صَحَّ إِیمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِیمَانُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ. کافی، ج۲، ص۲۵۲

تازه این گرفتاری‌ها برای خوبان بیشتر است؛ در کتاب «المؤمن» (..اسحاقی از اصحاب حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادی علیهم‌السلام) ۵۰ روایت در این زمینه؛ اولین باب کتابش: باب شده ابتلاء المؤمن. مجلسی در بحار، بابی به همین عنوان دارد. کتابی به‌نام «التمحیص» یعنی شدت گرفتاری و خالص کردن مؤمنین در بوته امتحان و آزمایش نوشته شده.
چرا امتحان می‌کنن؟ چون اگر امتحانی نباشد، همه ادعاها می‌کنند؛ وقتی امتحان شدند، می‌فهمند که نه… می‌فهمن که کسی نیستن سرشون رو می‌اندازن پایین. دیگه متکبر نمی‌شم.
عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ‏ الْبَیْتِ‏ فَلْیَسْتَعِدَّ عُدَّهً لِلْبَلَاءِ.
مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَلْیَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَابا.
نمیشه خدا مفتی به کسی چیزی بدهد؟ گر یکی معذور از این امتحان میشد چه میشد؟
این عالم عالم تکلیف است و تکلیف بدون امتحان نمی‌شود، هرکه چیزهای بهتری بخواهد، طبیعتا باید امتحان سخت‌تری هم بدهد. ما دنبال سرمایه محبت امیرالمؤمنین هستیم، حب علی علیه‌السلام مجوز صراط است؛ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ جَوَازٌ وَ جَوَازُ الصِّرَاطِ حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب‏.
مثل امیرالمؤمنین، مثل قل هو الله احد است.
مؤمن ادعای بزرگی می‌کند، می‌گوید محبّ امیرالمؤمنین هستم، مؤمن ادعا می‌کند که من ایمان دارم، این بزرگترین سرمایه در عالم هستی، خوب باید امتحان سختی هم بدهد. امتحان در مورد خانواده، بچه‌ها، مغازه، آبرو، شخصیت و شئون مختلف زندگی‌اش. در هر امتحانی شکست خوردیم، بدانیم که به همان اندازه ایمانمان ناقص است. امتحان برای اثبات ادعای ایمان است. به صرف ادعا که نمی‌شود.
ا حسب الناس ان یترکوا…

راه حل مشکلات / برای رفع گرفتاری
قرآن کریمی که تبیان کل شیء است، علت گرفتاری و راه حل آن را بیان کرده
در سوره انفال، یک خطاب عمومی به مؤمنین دارد: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ‏ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ. انفال۸ (۲۴)
آی مؤمنین، اونای دیگه رو ول کنید، اونا از همون اول راهشون رو جدا کردند، رفتند دنبال ابوبکر؛ ابوبکر علم دارد؟ نه؛ تقوا دارد؟ نه؛ سابقه درخشان؟ خیر. در هیچ جنبه‌ای قابل مقایسه نیست. دعوت خدا و رسول را اجابت کنید، دعوتی که اگر اجابت کنید، زنده می‌شوید، در چه زمینه‌ای؟ آیه مطلق است، در همه زمینه‌ها نارسایی‌ها را از بین می‌برد. آنچه مایه حیات است، ولایت امیرالمؤمنین است…
بعضی‌ها وایستادن که همه مشکلاتشون حل بشه تا بعد با خیال راحت برن سراغ زندگی آخرت؛ مشکلات همیشه هست، مشکل اصلی ما، جهل ماست.

علی‌بن‌مهزیار اهوازی، اول نصرانی بودند، بعدا خودش و پدرش از شیعه‌های مورد تأیید شدند، کارش به جایی رسید که نامه نوشت به جوادالائمه که وقع مالی من بد است، شما دعا کنید که خدا روزیم را زیاد کند؛ حضرت در جواب: بسم الله… علی بن مهزیار، آنقدر دوستت دارم که می‌خوام همیشه بهت بگم علی، خدا رزق تو و هر که تو در حقش دعا کنی را زیاد کند.
مفاخر اسلام، دوانی، این جریان در جلد اول
در جواب نامه‌ای دیگر: امیدوارم فردای قیامت، خدا آنچنان تو را در سایه رحمتش قرار دهد که تمام مردم قیامت به مقامت غبطه بخورند. اگر بگویم در تمام عمرم کسی به عظمت تو ندیده‌ام، امیدوارم سخنی گزاف نگفته باشم.

نصرانی‌زاده است، چکار کرده به این مقام رسیده؟
حضرت در نامه‌ای: علی بن مهزیار، ما تو را در دو چیز آزمودیم، در هر دو نمره عالی آوردی؛ یکی در محبتی که باید نسبت به ما داشته باشی، یکی در اطاعتی که باید از ما داشته باشی.

جامعه: من احبکم فقد احب الله و من اطاعکم فقد اطاع الله. از مقام دوستی خدا مقامی بالاتر تصور می‌شود؟

امتحانش کردند و این‌طور براش نامه می‌نویسند. ما چه کرده‌ایم؟ در نوع امتحانات الهی شکست خورده‌ایم. نتوانسته‌ایم محبتی که ادعا می‌کنیم را به اثبات برسانیم.

مگه علی بن مهزیار در زندگی مشکل نداشته، ما منتظریم همه مشکلات حل شود بعد برویم دنبال محبت اهل بیت!

میگه رفتم کوفه پیش عبدالله ابن ابی‌عصفور، گفتم کاری نداری دارم میرم مدینه خدمت حضرت صادق علیه‌السلام؛ گفت: سلام مرا به حضرت برسان. رسیدم محضر حضرت، از کجا می‌آیی؟ از کوفه، چه خبر؟ عبدالله ابن ابی‌یعفور به شما سلام رساند، تا اسم عبدالله را بردم حضرت فرمود: صلوات الله علیه!

اینها همه کاسب بودند، گرفتار هم بودند، یقینا بیشتر از ما هم گرفتاری داشتند چون ایمانشان بیشتر بوده. چکار کردند؟ فکر ما رو نداشتند، شناخت اهل بیت را واجب می‌دانستند و صبر نکردند تا گرفتاری‌هاشان کم شود و بعد بروند سراغ معارف دین. پیامبر را راستگو می‌دانستند که فرمود: روز قیامت قدم از قدم بر نمی‌دارد مگر از چهار چیز:
عمره فیما افناه، عن شبابه فیما ابلاه، عن ماله من …..

تمام حرف: اینکه ما بنشینیم تا گرفتاری‌هامان تمام شود و بعد سراغ یادگیری معارف برویم، ما را عقب می‌اندازد، چنانچه انداخته.
مثلا همین دکتر حسابی (ت ۱۲شهریور۱۳۷۱) که امروز تشییع شده، دکترا و فوق دکترا، ۹۰ سال سن داشته، رفته بازی‌گوشی کرده وقتی بیکار شده رفته دنبال تحصیل علم؟!

یک نفر می‌خواهد دکتر خوبی بشود، مجبور است دکتری را سرلوحه خودش قرار دهد، خیلی جاها نرود، از خیلی تفریحات چشم‌گوشی کند و… به درسش برسد.

اگر می‌خواهیم به این ندای الهی پاسخ دهیم که یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ‏ لِما یُحْییکُمْ آی مؤمنین، خدا و رسول شما را فرا خوانده اند به ولایت امیرالمؤمنین ؛ باید همه امور زندگی‌مان را تحت الشعاع ولایت قرار دهیم.

آقا جمال خوانساری، شارح لمعه، زنش: من غذا اوردم، سرد شد، دوباره سه باره، جرأت نمی‌کردم به آقا بگم، بس که غرق مطالعه، تا اذان صبح، بلند میشد برای نماز صبح، می‌دید غذا اورم.

کسی که همتش، خانه و ماشین و… است، می‌تواند نزدیک شدن به مقام ولایت را سرلوحه زندگی‌اش قرار دهد؟! چقدر با معارف دین آشنا هستیم؟ قرآن را از رو می‌توانیم بخوانیم؟

فرزند سه تا حق به گردن پدر و مادرش دارد: یکی نام خوب انتخاب کند؛ یکی تربیت صالح؛ آموزش قرآن.

نهج: وقتی امیرالمؤمنین ضربت خورد، لحظه‌ای بهوش آمد، خطاب به حسنین: … اللَّهَ‏ اللَّهَ‏ فِی‏ الْقُرْآنِ‏ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُم‏. ارادت‌مندان به علی، مواظب قرآن باشید.

خطابش با من و شمایی است که علی رو دوست داریم. نکنه دیگران به قرآن عمل کنند و شما که دم از قرآن می‌زنید، لنگ بزنید.
فمن اتبع هدای، فلا یضل و لا یشقی
الا و انی اخبرکم بما فیه، خودتون بخونید متوجه نمیشید، معلم قرآن منم
و من اعرض عن ذکری، فان له معیشه
کسی که از ذکر من که ولایت امیرالمؤمنین است، دوری کند، در همه شئون زندگی زندگی درهم و برهمی خواهد داشت، منتظر اصلاح زندگی نباشد. در همه زمینه‌ها به شکست مبتلا خواهید شد. این سنت الهی است و تغییر بردار نیست.
پس چرا کسانی که دور هستند، وضع مالی‌شان خوب است؟ و سنستدرجهم من حیث لا یعلمون؛ پول زمانی خوب است که وسیله کمال باشد، در خدمت انسان قرار بگیرد، نه اینکه انسان برده پول شود. اگر مبنا پول باشد، به خاطر تعارض با پول، انسان حاضر باشد با پدر و همسایه و رفیق چند ساله و… این می‌شود بردگی پول، دوری از خدا. آیا دوری از خدا پیشرفت است؟ ملاک الامور خواتیمها.
انسانی که با محبت پول از دنیا رفته، آیا با پیشرفت از دنیا رفته یا با شکست؟
پول برای بعضی رحمت است و برای برخی بلا! رحمت است اگر در مسیر عمل به وظایف به کار گرفته باشد.

پس باید در لابلای همین گرفتاری‌ها به کمال برسیم، نه اینکه منتظر بمانیم تا گرفتاری‌هامان تمام شود. / دوم اینکه از قرآن و سنت شروع کنیم

بالا رود دود از در و دیوار خانه × قففذ ستاده پشت در با تازیانه
دستۀ در، سند ما شده است × که به خون فلک؟ امضا شده است
من نگفتم که چه آمد به سرم × کشته شد از ره کینه پسرم
من نگفتم که چه شد پهلویم × می‌روم با پدرم می‌گویم
هر چه امیرالمؤمنین سؤال کرد: فاطمه حال چطوره؟ عرض کرد یا اباالحسن، اگه شما خوبی، من هم خوبم آقا؛ خوشحالم که دارم شما رو سالم به خونه برمی‌گردونم!

منبع: خبازیان و…

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *