بسم الله الرحمن الرحیم
انسان اخلاقیاتی دارد و بر اساس اخلاقیات، اعمال و رفتاری دارد. خلقیات ما، بهوجودآورندۀ رفتار ماست. البته بالعکس، رفتار هم میتواند مؤثر در اخلاق باشد؛ مهم اینست که ما اخلاقمان را بهصورت اخلاق یک انسان کامل تنظیم کنیم. و این مجاهدت و تلاش میخواهد. تغییر صفت، کار دشواری است و همت و تلاش و تدبیر میخواهد.
حضرت عیسی ع: اگر شنیدید یک اتفاق بزرگی افتاده، تعجب نکنید، اگر شنیدید کسی روحیه و اخلاقش عوض شده، تعجب کنید.
خشم یکی از صفات ماست. وقتی از دست کسی ناراحت میشوید، یکسری اعمال و رفتار خاصی از شما سر میزند؛ چون ناراحتم، چهرۀ درهمکشیدهای دارم و این واکنش را انجام میدهم. ولی اگر در عین ناراحتی، در حوزۀ رفتار و عمل، رفتاری انجام دادید که بر اساس خشم نبود، در واقع، روحیۀ شما همان روحیه ناراحتی است ولی رفتار شما یک رفتار کنترلشده! و برعکس، ممکن است شما عصبانی نباشید، ولی طوری برخورد کنید که طرف مقابل گمان کند شما ناراحتید.
پس بین اخلاق و رفتار هم تفاوت است و هم تعامل. روحیه است که رفتار را شکل میدهد ولی انسان میتواند رفتاری بر خلاف اخلاقش داشته باشد.
فهرست مطالب
اخلاق پایه
برخی خلقیات، اخلاق پایه هستند، یعنی اگر در کسی بهوجود آیند، خلقیات دیگری را نیز در او بهوجود میآورند. منجمله: «خلق شکرگزاری»، اگر بخواهیم به یک انسان ایدهآل تبدیل شویم، حتما باید روحیه سپاسگزاری را در خود بهوجود آوریم. باید در برابر لطف و نعمت دیگران، منظور داشته باشیم و بیتفاوت نباشیم.
اجمالا، برخی صفاتی که تابع صفت شکرند و شکر، پایۀ آنهاست:
قناعت؛ انسانهای ناسپاس، افراد قانعی نیستند، طمّاع و پرتوقّعند؛
رضایت؛ کسانی از زندگی راضیند که شکرگزار باشند، رضایت، بعد از حالت شکر پدید میآید؛
محبّت؛ انسانهای ناسپاس، مهرورزیشان به دیگران، در حدّاقل قرار داره؛
بیمنتی: انسانهای ناسپاس، اگر محبتی به کسی داشته باشند، بیش از آن مقدار، بر آنها منت میگذارند. تفصیلش باشد برای آینده.
پس شکر، از صفات پایه است و اگر سعی کنیم روحیه شکرگزاری را در خودمان بهوجود آوریم، خواهیم دید که خیلی روحیات خوبی به تبع آن در ما بهوجود میآید؛ لذا بحث شکر بحث مهم و پرفایده است و رسیدن به این حالت، بسیار برای انسان سودمند است.
امام سجاد علیهالسلام در یکی از دعاهای صحیفه: خدایا ممنونم که نعمتهایت را به ما معرفی کردی و به ما فهماندی که در برابر نعمتهایت سپاسگذار باشیم، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَهَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَهِ، وَ أَسْبَغَ عَلَیْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَهِ، لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یَشْکُرُوهُ. وَ لَوْ کَانُوا کَذَلِکَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّهِ إِلَى حَدِّ الْبَهِیمِیَّهِ فَکَانُوا کَمَا وَصَفَ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ: «إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا»
اگر صفت شکر، از ما منها شود، بُعد مهمی از ابعاد وجود انسانی از ما گرفته شده است. اگر خواستید ببینید یک انسان، انسان کاملی است، ببینید واکنش او نسبت به لطف دیگران چگونه است. و خواهیم گفت که چه مشکلاتی بر اثر کفران نعمت برای انسان بهوجود میآید.
فلسفه دستورات الهی
خیلی از وظایف و دستورات و احکام دین، برای اینست که ما به یک انسان کامل تبدیل شویم، ما باید تکالیف را در همان حدود خواستهشده انجام دهیم تا به یک نقطۀ اوجی برسیم و تغییری در اخلاق و روحیات ما بهوجود آورد، و ما را از یک انسان ناقص به انسان کامل تبدیل کند.
شکر از آن صفاتی است که خدا برخی دستورات را بر عهدۀ ما قرار داده تا به حالت شکرگزاری برسیم. خدا میخواهد ما به آن حالتی برسیم که واقعا محبت را محبت ببینیم، و قدردان خدمات مردم باشیم، نه اینکه صرفا در برابر احسان دیگران تشکر کنیم ولی در دل بدانیم که محبتی از او سراغ نداریم، یک گفته صوری بود، تعارف کردیم.
روزهگرفتن
یکی از تکالیفی که به هدف شکر بر عهدۀ ما قرار داده شده، روزه است.
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ. بقره۲، آیه۱۸۵
خدا میفرماید: ما سختی برای شما نمیخواهیم، اگر روزه برایتان ضرر داشت، نگیرید، تکالیف ما در واقع، تأمینکنندۀ منافع شماست، نمیخواهیم شما را اذیت کنیم! سود شما را تضمین میکنیم. ولی در عین حال، باید دستور بهطور کامل انجام شود. هر روزهای تأمینکننده اهداف نهایی آن نباشد، و برخی را به آن هدف نرساند. در جای دیگر فرمود: برای اینکه به تقوا برسید. روزهگرفتن، یک ماه تمرین مقاومت و ایستادگی در برابر هوای نفس است. برای اقتدار روح شما، برای اینکه اسیر هوای نفس نباشید.
تقوا
وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّهٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ. آلعمران۳، آیه۱۲۳
تقوا داشته باشید تا شاید به حالت شکر برسید. تقوا هم باید من و شما را به آن حالت برساند و از ما یک انسان شاکر بسازد و بفهمیم که این همه نعمت از جانب پروردگار است.
شکرگزاری بر سر سفره غذا
روایت: وقتی شخصی بر سر سفره مینشیند و غذا را بدون بسم الله شروع و بدون حمد خدا پایان میدهد، ملائکه: عجب بندۀ ناسپاسی بود، از منعم خود یاد نکرد، گویا نعمت را نتیجۀ تلاش خود میداند. اگر خدا، ذرهای از نعمت را بگیرد، آنوقت میفهمیم که چه داشتیم. در هر حرکت ما، چقدر نعمت وجود دارد؟!
رابطه تقوا و شکر
چطور تقوای الهی ما را به حالت شکرگزاری میرساند؟ خدایی که این نعمتها را داده، گفته: چشمت رو حفظ کن، گوشت را کنترل کن، از زبان درست استفاده کن.
امیرالمؤمنین علیهالسلام: أَقَلُ مَا یَلْزَمُکُمْ لِلَّهِ [سُبْحَانَهُ] أَلَّا تَسْتَعِینُوا بِنِعَمِهِ عَلَى مَعَاصِیه. نهج و غرر
اگر نمیتوانیم عبادتهای کذایی داشته باشیم، کمترین وظیفۀ ما اینست که اگر میخواهید معصیتش کنید، با نعمتی که او داده، با او مخالفت نکنید.
امام حسین ع در دعای عرفه: … فَبِأَیِّ شَیْءٍ أَسْتَقِیلُکَ یَا مَوْلَایَ أَ بِسَمْعِی أَمْ بِبَصَرِی أَمْ بِلِسَانِی أَمْ بِیَدِی أَمْ بِرِجْلِی أَ لَیْسَ کُلُّهَا نِعَمُکَ عِنْدِی وَ بِکُلِّهَا عَصَیْتُکَ …
اگر آنچنان که در اعمال دیگران ریز میشویم، یک روز اعمال خودمان را بسنجیم، خواهیم دید که چقدر ناسپاسیم.
امام سجاد علیهالسلام: … إِذَا رَأَیْتُ مَوْلَایَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ …
اگر واقعا دقت کنیم که روزانه چقدر حوادث برای افراد عالم اتفاق میافتد که هر کدام از اینها امکان داشت برای ما اتفاق بیفتد، باز هم اینقدر معصیت میکنیم؟! اگر توجه به اینهمه نعمت داشته باشیم و باز هم معصیت کنیم، خیلی از حدود انسانیت دوریم، داریم با ابزار خدادادی او را معصیت میکنیم.
گاهی خدا میخواهد وجدان ما را بیدار کند، میفرماید: «أَ فَأَمِنَ الَّذینَ مَکَرُوا السَّیِّئاتِ أَنْ یَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَیْثُ لا یَشْعُرُونَ» نحل۱۶، آیه۴۵
کی به شما تضمین و امنیت داده که منِ خدا، در اوج بیخبری و غفلت، در هیجان لذت و گناه و معصیت، نعمتم را از تو نگیرم؟! امنیتی دارید؟ به قدرت دیگری وابستهاید؟ چرا غفلت؟ خدا از برخی افراد گرفته!
یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ. فاطر۳۵، آیه۱۵
یک میکروب، یک حادثه، یک زمینخوردن، یک سرما و گرما، افراد نیرومند رو زمینگیر میکند که نتوانند تکان بخورند. باید در برابر نعمتها، نعمت رو بشناسید، نعمتدهنده رو بشناسید و در برابر او شکرگزار باشید.
بندۀ شاکر، بندهایست که غفلت نمیکند، خدا را فراموش نمیکند، معصیت نمیکند، از خدا دور نمیشود، در برابر حکم خدا تسلیم است و چونوچرا نمیکند!
روایت: پستی است که انسان در برابر نعمت منعم سپاسگزار نباشد.
منبع: درایتی
۰ دیدگاه