حکمت دستورات خداوند حکیم
همه حلالها و حرامهای پروردگار متعال بر اساس مصالح و مفاسدی است که در نظام هستی وجود دارد که از آن به فلسفه احکام تعبیر میشود.
در واقع نظام تشریع بر محور نظام تکوین صادر شده است! اگر شارع مقدس به کاری امر میکند، معنایش این است که فایدهای در آن نهفته است و اگر نهی میکند یعنی در آن ضرری وجود دارد.
مثلا اینکه از طرفی میگوید دندانهایتان را به طول مسواک نزنید، شاید بدین جهت است که مینای دندان را نابود میکند و اینکه میفرماید به عرض مسواک بزنید شاید برای این باشد که شیارهای بین دندانها بهتر تمیز میشود.
قال علیبنموسی الرضا علیهالسلام: «اعْلَمْ یَرْحَمُکَ اللَّهُ، أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یُبِحْ أَکْلًا وَ لَا شُرْباً إِلَّا لِمَا فِیهِ الْمَنْفَعَهُ وَ الصَّلَاحُ وَ لَمْ یُحَرِّمْ إِلَّا مَا فِیهِ الضَّرَرُ وَ التَّلَفُ وَ الْفَسَادُ، فَکُلُّ نَافِعٍ مُقَوٍّ لِلْجِسْمِ فِیهِ قُوَّهٌ لِلْبَدَنِ فَحَلَالٌ». فقه الرضا(علیهالسلام)، ص۲۵۴
حضرت رضا(علیهالسلام) فرمودند: خدا تو را رحمت کند، بدان که: خداوند تبارک و تعالى هیچ خوردنى و نوشیدنى را حلال نکرده است مگر آن که در آن منفعت و صلاحى بوده و هیچ خوردنى و نوشیدنى را حرام ننموده مگر آن که در آ ن زیان و مرگ و فسادى بوده است، پس هر چیز سودمند و مقوّى براى جسم که باعث تقویت بدن است حلال شده است.
در برخی روایات دیگر فرمودهاند: «لَا شِفَاءَ فِی مُحَرَّمٍ» و «مَا جَعَلَ اللَّهُ فِی مُحَرَّمٍ شِفَاءً»، یعنی خداوند شفا و درمان و بهبودی را در حرام قرار نداده است. ممکن است شیئی حرام باشد و دارای یکسری خواص هم بوده و برای علاج برخی بیماریها مفید باشد؛ اما یقیناً راه انحصاری نیست و مداوای آن مریضی منحصر در آن حرام نیست.
چنانچه قرآن میفرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ، قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ، وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما»؛ یعنی ای پیامبر، از تو درباره شراب و قمار میپرسند. بگو: گناه شرابخواری و قماربازی بزرگ است. البته منافعی هم برای مردم دارند؛ ولی گناهشان بیشتر است از سودشان. بقره۲، آیه۲۱۹
حکمتهای عقلانی
گاهی برخی افراد برای دستورات الهی حکمتهایی مطرح میکنند که غیر عقلایی مینماید! مثلاً در بحث حکمت ورود به دستشویی با پای چپ، نیافتادن در دستویی هنگام سکتهکردن مطرح شده است که درصدِ وقوعش بسیار پایین است.
پس اگر میخواهیم با فکر بشری برای احکام الهی وجهی بیابیم، باید مسئلهای را مطرح کنیم که معقول باشد و عرف جامعه بپذیرد و اینگونه نباشد که بیان آن حکمت، دستآویز تمسخر احکام الهی قرار نگیرد.
در ادامه این نویسه و سایر پستها، به برخی از نمونههای فلسفه احکام (که به ذهن ناقص بشر خطور میکند) اشاره میکنیم.
حکمت و فلسفه روزهگرفتن
در برخی از روایات نسبت به حکمت روزه اینچنین نقل شده است:
- مساوات و یکسان شدن غنی و فقیر (در گرسنگی)
- چشیدن سختی گرسنگی و تشنگی توسط اغنیاء و ثروتمندان
- ایجاد روحیه ترحم و دستودلبازی در اغنیاء برای رسیدگی به فقراء و نیازمندان
- بالا رفتن صبر و تحمل انسان و جهاد با نفس
- خودسازی و توان مبارزه با شهوتهای نفسانی
- یادآوری گرسنگی آخرت و تلاش برای عاقبتبهخیری
عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ عِلَّةِ الصِّيَامِ. فَقَالَ: إِنَّمَا فَرَضَ اللَّهُ الصِّيَامَ لِيَسْتَوِيَ بِهِ الْغَنِيُّ وَ الْفَقِيرُ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْغَنِيَّ لَمْ يَكُنْ لِيَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَيَرْحَمَ الْفَقِيرَ لِأَنَّ الْغَنِيَّ كُلَّمَا أَرَادَ شَيْئاً قَدَرَ عَلَيْهِ فَأَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ يُسَوِّيَ بَيْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ يُذِيقَ الْغَنِيَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الْأَلَمِ لِيَرِقَّ عَلَى الضَّعِيفِ وَ يَرْحَمَ الْجَائِعَ.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع فِيمَا كَتَبَ إِلَيْهِ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ عِلَّةُ الصَّوْمِ لِعِرْفَانِ مَسِّ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ لِيَكُونَ الْعَبْدُ ذَلِيلًا مُسْتَكِيناً مَأْجُوراً مُحْتَسِباً صَابِراً وَ يَكُونَ ذَلِكَ دَلِيلًا لَهُ عَلَى شَدَائِدِ الْآخِرَةِ مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الِانْكِسَارِ لَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ وَاعِظاً لَهُ فِي الْعَاجِلِ دَلِيلًا عَلَى الْآجِلِ لِيَعْلَمَ شِدَّةَ مَبْلَغِ ذَلِكَ مِنْ أَهْلِ الْفَقْرِ وَ الْمَسْكَنَةِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا أُمِرُوا بِالصَّوْمِ لِكَيْ يَعْرِفُوا أَلَمَ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ فَيَسْتَدِلُّوا عَلَى فَقْرِ الْآخِرَةِ وَ لِيَكُونَ الصَّائِمُ خَاشِعاً ذَلِيلًا مُسْتَكِيناً مَأْجُوراً مُحْتَسِباً عَارِفاً صَابِراً عَلَى مَا أَصَابَهُ مِنَ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ فَيَسْتَوْجِبَ الثَّوَابَ مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الْإِمْسَاكِ عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ لِيَكُونَ ذَلِكَ وَاعِظاً لَهُمْ فِي الْعَاجِلِ وَ رَائِضاً لَهُمْ عَلَى أَدَاءِ مَا كَلَّفَهُمْ وَ دَلِيلًا لَهُمْ فِي الْآجِلِ وَ لِيَعْرِفُوا شِدَّةَ مَبْلَغِ ذَلِكَ عَلَى أَهْلِ الْفَقْرِ وَ الْمَسْكَنَةِ فِي الدُّنْيَا فَيُؤَدُّوا إِلَيْهِمْ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ لَهُمْ فِي أَمْوَالِهِمْ.
وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۹ به بعد
دلیل کفاره دو ماه روزه!
گاهی پرسیده میشود: آیا این عدالت و انصاف است که بهجای یک روز روزهخوری انسان ۶۰ روز روزه بگیرد؟! این حکم چه علتی میتواند داشته باشد؟
امام رضا علیهالسلام در ضمن روایتی به همین مسئله اشاره کرده و خلاصهاش اینکه: شخصی که در ماه رمضان بدون عذر شرعی روزهاش را باز کند، در واقع تمرّد کرده و مقابل پروردگار خود ایستاده و علنی با او مخالفت میکند.
پس این روزهخوری روح ایمان از او گرفته و وی را به مرزهای کفر نزدیک میکند؛ لذا خداوند با قراردادن این جریمۀ سنگین، میخواهد بندگان به این گناه کبیره مبتلا نشود.
واقع هم همین است، در بسیاری از مواقع، آن چیزی که در اوج غلبه گرسنگی و تشنگی یا شهوت، انسان مؤمن را از باطلکردن روزه باز میدارد، روح خداترسی و عبودیت نیست! بلکه ترس از کفارۀ سنگین باعث میشود مکلف نفس خود را مهار کرده و مرتکب معصیت نشود.
عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِنَّمَا وَجَبَ الصَّوْمُ فِي الْكَفَّارَةِ عَلَى مَنْ لَمْ يَجِدْ تَحْرِيرَ رَقَبَةِ الصِّيَامِ دُونَ الْحَجِّ وَ الصَّلَاةِ وَ غَيْرِهِمَا مِنَ الْأَنْوَاعِ لِأَنَّ الصَّلَاةَ وَ الْحَجَّ وَ أَنْوَاعَ الْفَرَائِضِ مَانِعَةٌ لِلْإِنْسَانِ مِنَ التَّقَلُّبِ فِي أَمْرِ دُنْيَاهُ وَ مَصْلَحَةِ مَعِيشَتِهِ مَعَ تِلْكَ الْعِلَلِ الَّتِي ذَكَرْنَاهَا فِي الْحَائِضِ الَّتِي تَقْضِي الصِّيَامَ وَ لَا تَقْضِي الصَّلَاةَ وَ إِنَّمَا وَجَبَ عَلَيْهِ صَوْمُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ دُونَ أَنْ يَجِبَ عَلَيْهِ شَهْرٌ وَاحِدٌ أَوْ ثَلَاثُ أَشْهُرٍ لِأَنَّ الْفَرْضَ الَّذِي فَرَضَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْخَلْقِ هُوَ شَهْرٌ وَاحِدٌ فَضُوعِفَ هَذَا الشَّهْرُ فِي الْكَفَّارَةِ تَوْكِيداً وَ تَغْلِيظاً عَلَيْهِ وَ إِنَّمَا جُعِلَتْ مُتَتَابِعَيْنِ لِئَلَّا يَهُونَ عَلَيْهِ الْأَدَاءُ فَيَسْتَخِفَّ بِهِ لِأَنَّهُ إِذَا قَضَاهُ مُتَفَرِّقاً هَانَ عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ اسْتَخَفَّ بِالْإِيمَانِ.
… خداوند روزه ماه رمضان را یک ماه، اما کفارهاش را دو برابر قرار داد و بهخاطر تأکید و تغلیظ، آن را پیدرپی قرار داده است تا انجامدادن آن آسان نباشد و آن را سبک نشمارند؛ زیرا اگر بهطور متفرق بود، كار قضا برای او آسان میشد و ايمان را سبک میشمارد.
وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۳۷۰
۰ دیدگاه