قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیهالسلام: وُكِلَ الرِّزْقُ بِالْحُمْقِ وَ وُكِلَ الْحِرْمَانُ بِالْعَقْلِ وَ وُكِلَ الْبَلَاءُ بِالصَّبْرِ.
ترجمۀ ظاهری روایت این است که: رزق به نادانی و محرومیت به عقل و بلا به صبر سپرده شده است.
این روایت به دو صورت «وُكِّلَ و وُکِلَ» یعنی ماضی مجهول ثلاثی مجرد و ثلاثی مزید باب تفعیل اعرابگذاری شده است. و معلومش اینگونه بوده است: «وَکَّلَ اللهُ الرزقَ»
فهرست مطالب
معنای وکالت و توکیل در لغت
مجمع البحرین مینویسد:
«وَكَلْتُ أمري إلى فلان: ألجأته إليه و اعتمدت فيه عليه» پناه برد و به او اعتماد کرد.
«وَكَلَهُ إلى نفسه وَكْلًا و وُكُولًا أي: خلاه و نفسه» او را به خودش واگزار کرد.
«وَكَّلَ إليه الأمر أي: فوّضه إليه» کار را به او سپرد و تفویض کرد.
استعمال ثلاثی مجرد آن مانند این بیت از قصیده کوثریه:
سوّدتُ صحیفةَ أعمالی *** و وَکَلْتُ الامرَ الی حیدر
مرحوم طریحی در توضیح این روایت مینویسد: «كأن المراد كل واحد من هذه الثلاثة لا يفارق صاحبه». مجمع البحرین، ج۵، ص۴۹۵
علامه مجلسی مینویسد: «أي الأحمق في غالب الأحوال مرزوق موسع عليه، و العاقل محروم مقتر عليه» مرآة العقول، ج۲۶، ص۱۴۶
نظیر شعر منسوب به امیرالمؤمنین(ع):
كم من أديبٍ عالم فَطِن | مستكمل العقل مُقِلّ عديم | |
و كم من جَهولٍ مُكثر ماله | ذلك تقدير العزيز العليم |
شرح روایت وکل الرزق بالحمق
توضیح روایت را در ضمن جواب به این سؤال بیان میکنیم که: چرا گاهی روزی افراد نادان زیاد قرار داده میشود؟
حسب تتبع چهار معنا برای این حدیث به ذهن میرسد:
۱. عبرت عاقلان (بُعد تأدیبی)
خداوند به افراد نادان رزق و روزی بیشتری میدهد تا افراد زرنگی که تصور میکنند تا زیرکی و تلاش بیشتر، ثروت بیشتری میتوان جمع کرد، به این نکته تذکر پیدا کنند که: دستیافتن به دنیا، تنها با کار و تدبیر میسر نیست! اگر خداوند اراده کند، افراد نادانی که در مباحث اقتصادی و کسبوکار سررشتۀ چندانی ندارند گوی سبقت را از شما میبرند!
چنانچه از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى وَسَّعَ أَرْزَاقَ الْحَمْقَى لِيَعْتَبِرَ الْعُقَلَاءُ وَ يَعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْيَا لَيْسَ يُنَالُ مَا فِيهَا بِعَمَلٍ وَ لَا حِيلَةٍ»
۲. تلازم عقل و ایمان (بُعد معرفتی)
عقل و ایمان متلازمان هستند و از طرفی با توجه به مفاسد ثروت، هرچه ایمان بالاتر رود، روزی انسان کمتر میشود! پس گویا عقل با محرومیت و نادانی با ثروت آمیخته شده است.
كُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِيمَاناً ازْدَادَ ضِيقاً فِي مَعِيشَتِهِ.
لَوْ لَا إِلْحَاحُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى اللَّهِ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ لَنَقَلَهُمْ مِنَ الْحَالِ الَّتِي هُمْ فِيهَا إِلَى حَالٍ أَضْيَقَ مِنْهَا.
مَا أُعْطِيَ عَبْدٌ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا اعْتِبَاراً وَ مَا زُوِيَ عَنْهُ إِلَّا اخْتِبَاراً.
ملاصالح مازندرانی در شرح این حدیث مینگارد: لعل سر ذلك ان الاكثار موجب للتكبر و الخيلاء و الاحتقار الناس و الجفاء و الخشونة و القسوة و الغفلة بسبب اشتغال المكثرين بأموالهم مع كثرة ما وجب عليهم من الحقوق التى قل من يؤديها و بذلك يتعرضون لسخط اللّه و بعدهم عن رحمته فلذلك جعل اللّه عز و جل ازدياد الايمان الموجب لازدياد المحبة سببا لضيق معيشة المحبين لطفا و اكراما ليحفظهم من المفاسد المذكورة. شرح کافی، ج۹، ص۲۱۰
لذا وقتی شخصی ایمانش زیاد شد، محبتش به خدا زیاد شده و خداوند از روی لطف و کرم خود، زندگی را برای محبّین تنگ میکند تا به مفاسدِ زیادهداری مبتلا نشوند.
۳. دنیاطلبان و دنیاگریزان (اِخبار از قضیه خارجیه)
ممکن است این حدیث بهلحاظ روحیه افراد دنیاطلب و افراد عقباطلب وارد شده باشد، بدین صورت: با توجه به اینکه انسان عاقل، تارک دنیا و طالب آخرت است؛ چنانچه در مثل گفتهاند:
بس بگردید و بگردد روزگار | دل به دنیا در نبندد هوشیار |
و با این لحاظ که خداوند نیز بنایش بر این است که با هر شخصی بر اساس نوع تفکر و خواستۀ او رفتار کند؛ چنانچه قرآن میفرماید:
«مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ في حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ» هرکه خواهان نتیجۀ کارهایش در آخرت باشد، نتیجۀ کارهایش را برایش بیشتر هم میکنیم. هرکه هم خواهان نتیجۀ کارهایش در همین دنیا باشد، بهاندازهای که صلاح بدانیم به او میدهیم و دیگر در آخرت نصیبی ندارد.
ببینید: شرح ملاصالح، ج۱۲، ص۲۸۱
۴. متملقین و خویشتنداران (قضیه خارجیه)
مرحوم محمدباقر کمرهای بهنقل از مقدمه ابنخلدون و نیز مرحوم محلاتی نوشتهاند:
غالباً لازمه و راه تحصیل ثروت و مکنت، تملق و چاپلوسی نزد ملوک و ثروتمندان است، و چون افراد متدین و عاقل، مناعت طبع داشته و اهل تبصبص و چربزبانی نزد صاحبان دنیا نیستند، دستشان از دنیا خالی مانده و جلوههای رنگین دنیا برای احمقان و کاسهلیسان فراهم خواهد بود.
فلک به مردم نادان دهد زمام مراد | تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس |
ببینید: گلستان آل محمد، ج۲، ص۳۲ و شرح محلاتی ؟؟؟
سلام چرا معنای توضیحات و شرح عربی را ننوشتید
——
پاسخ: با سلام و احترام
چون بحث کمی علمی و تخصصی بود متأسفانه فرصت به ترجمه و توضیح بیشتر نشد.
انشاءالله اگر فراغتی حاصل شود، متون عربی سایت را ترجمه خواهم کرد.
من حدودا ۴ بار خوندم
اینقدر که روم تاثیر گذار بود
فکرشم نمیکردم
ببینم منبع این حدیث رو هم میفرمایید؟
با احترام و سپاس
این فرصت نشد بحث را تکمیل کنم! بهزودی تکمله بحث همراه با منابع را درج خواهم کرد.
بسیارعالی
خداوندبرتوفیقاتتانبیفزاید.
از لطف شما سپاسگزارم
وفقنا الله و ایاکم لمرضاته