فهرست مطالب
انواع توسل، استغاثه، شفاعت و تبرک
تعریف و انواع توسل
توسل یعنی درخواست حاجت از خداوند با اتخاذ واسطه و وسیله.
توسل به اعتبارات مختلف تقسیمات متفاوتی دارد.
- واسطهقراردادن اسماء و صفات الهی
- واسطهقراردادنِ ایمان و اعمال عبادی خود
- توسل بهوسیله بیان شرححال و خود و محتاجبودن به رحمت الهی
- توسل به مدح و ثنای الهی و صلوات بر پیامبر در آغاز دعا
- توسل به اشخاص و افراد صالح
- به اعتبار کیفیت
- به ذات شخص
- به حقّ و حرمت و جاه و مقام شخص
- به اعتبار زمان
- قبل از تولد
- حضوری
- در برزخ
- در قیامت
- به اعتبار کیفیت
وهابیت توسل به شخص صالح را فقط در قیامت قبول دارند.
عبداللهبنعبدالعزیز الجبرین در مختصر شرح تسهیل العقیدة الاسلامیة ص۱۸۷ مینویسد:
https://archive.org/details/msh-tsheel-aqida-jibreen/page/n186/mode/2up
التوسل فی اصله ینقسم الی قسمین: [المشروع و غیر المشروع]. پس برخی از اقسام توسل مشروع را میشمرد:
- توسل به اسماء و صفات الهی چنانچه خداوند فرموده است: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها» اعراف۷، آیه۱۸۰
- توسل به حمد و ثنای الهی؛ چون دستور داریم که «فيبدأ بتحميد الله و الثناء عليه»
- توسل به عبادت قلبی و فعلی و قولی «إِنَّهُ كانَ فَريقٌ مِنْ عِبادي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا» مؤمنون۲۳، آیه۱۰۹
- توسل بهوسیلۀ بیان ضعف و فقر خود «رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقيرٌ» قصص۲۸ آیه۲۴
- توسل به دعای صالحین، به اینکه از مؤمنی بخواهد که برایش دعا کند «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئينَ» یوسف۱۲، آیه۹۷
[تتمه۵: چنانچه بنباز نیز در جلد سوم مجموع فتاوا مینویسد: «ويلحق بالتوسل المشروع التوسل بدعاء الحي وشفاعته كما ثبت في صحيح البخاري رحمه الله عن أنس رضي الله عنه أن عمر ابن الخطاب رضي الله عنه (كان إذا قحطوا استسقى بالعباس بن عبد المطلب وقال اللهم إنا كنا نستسقي إليك بنبينا فتسقينا وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا فيسقون) انتهى والله ولي التوفيق»]
سپس انواع توسل غیر مشروع را نام میبرد:
- توسل به ذات پیامبر و عبد صالح و کعبه
- توسل به حقّ و جاه و حرمت پیامبر و عبد صالح و کعبه و قبر انبیاء
[بنباز در همان منبع مینویسد: وأما قول القائل (أسأل الله بحق أوليائه أو بجاه أوليائه أو بجاه النبي) فهذا ليس من الشرك ولكنه بدعة عند جمهور أهل العلم ومن وسائل الشرك]
الموسوعة المیسّرة، ج۱، ص۳۹ توسل را به سه دسته تقسیم میکند:
- مشروع: توسل به خداوند به اسماء و صفات و عمل صالح و دعای انسان زنده
- بدعي: توسل به حقّ و مقام و ذات انبیاء و صالحین
- شرکي: اینکه اموات واسطۀ در عبادت قرار گیرند و کمک و حاجتخواستن از اموات
محمد ناصرالدین ألبانی (۱۹۹۹م) ملقب به بخاری دوران، در ص۳۰ التوسل أنواعه و أحکامه فقط توسل به اسماء و صفات باریتعالی و توسل به عمل صالح و درخواست دعا از صالحین را از اقسام توسل مشروع بیان میکند.
در پایان تذکر این نکته مفید است که:
وهابیت توسل را به عبادت غیر خدا تفسیر میکند، درحالیکه توسل بهمعنای وسیلهقراردادن شخصی بین خود و خداست و عبادت یعنی خضوع و خشوع داشتن در برابر شخصی که لیاقت پرستش را دارد.
آیات «عبادت من دون الله» نیز در تفاسیر شیعه و سنی به عبادت اصنام تفسیر شده است.
تعریف و انواع استغاثه
کمکخواستن و درخواست از غیر خدا با این اعتقاد که حاجتدهنده خود خداوند است.
استغاثه نیز دارای انواع و حالات متفاوتی است.
- استغاثه از شخص صالح
- از انسان حاضر
- التماس دعا گفتن
- درخواست چیزی که در توان مخلوق هست
- درخواست چیزی که خارج از توان مخلوق است
- از انسان غائب زنده
- درخواست چیزی که در توان مخلوق هست
- درخواست چیزی که خارج از توان مخلوق است
- از انسان مرده
- از کسی که متولد نشده است
- استغاثه از کسی در برزخ
- استغاثه در قیامت
- از انسان حاضر
- استغاثه از ملائکه و اجنّه
محمدبنصالح عُثَیمین در مجموع فتاوی، ج۳، ص۱۵۹ درباره انواع دعا مینویسد:
درخواست بر سه قسم است:
- اینکه از انسان زنده یک کار مقدور خواسته شود، این قسم جایز است؛ چنانچه رسولالله(ص) در مورد حقوق برادران فرمود: «اذا دعاک فأجبه»
- اینکه از یک انسان زنده یا مرده چیزی خواسته شود که قدرت بر آن ندارد، این قسم شرک است؛ مثلاً از کسی بخواهد که: «اجعل ما في بطن امرأتی ذکراً»
- اینکه کاری را از کسی بخواهد که نمیتواند با وسایل حسّی معلوم آن را اجابت کند، این نیز شرک اکبر است؛ کدعاء الاموات.
تعریف و انواع شفاعت
شفاعت یعنی وساطتکردنِ نزد حاجتدهنده برای نیازمند.
شفاعت دارای انواعی است:
- در قیامت
- شخص فوتشده
- شخص زنده
- درخواست از خداوند
وهابیت شفاعت شخص فوتشده را قبول ندارد.
ناقص/ نیازمند تقسیمبندی جامع ۹۹۱۲۱۷
[فتوای بنباز درباره توسل به موتی و زیارت قبور: إذا كانت الزيارة لسؤال الموتى والتقرب إليهم بالذبائح والنذر لهم والاستغاثة بهم ودعوتهم من دون الله فهذا شرك أكبر. وهكذا ما يفعلونه مع من يسمونهم بالأولياء سواء كانوا أحياءً أو أمواتاً، حيث يعتقدون فيهم أنهم ينفعونهم أو يضرونهم أو يجيبون دعوتهم أو يشفون مرضاهم، كل هذا شرك أكبر والعياذ بالله. وهذا كعمل المشركين مع اللات والعزى ومناة ومع أصنامهم وآلهتهم الأخرى.
والواجب على ولاة الأمر والعلماء في بلاد المسلمين أن ينكروا هذا العمل، وأن يعلِّموا الناس ما يحب عليهم من شرع الله، وأن يمنعوا هذا الشرك وأن يحولوا بين العامة وبينه، وأن يهدموا القباب التي على القبور ويزيلوها؛ لأنها فتنة ولأنها من أسباب الشرك ولأنها محرمة… أما زيارة القبور للذكرى والدعاء للميت والترحم عليه فذلك سنة في حق الرجال من دون شد رحل…]
[و نیز در پاسخ سؤال دیگری: الاعتبار بالحقائق والمعنى لا باختلاف الألفاظ، فإذا قالوا: ما نعبدهم وإنما نتبرك بهم، لم ينفعهم ذلك، ما داموا فعلوا فعل المشركين من قبلهم، وإن لم يسموا ذلك عبادة، بل سموه توسلاً أو تبركاً، فالتعلق بغير الله، ودعاء الأموات والأنبياء والصالحين والذبح لهم أو السجود لهم، أو الاستغاثة بهم، كل ذلك عبادة ولو سموها خدمة، أو سموها غير ذلك، لأن العبرة بالحقائق لا بالأسماء كما تقدم.]
مربوط به ۹۹۱۲۱۸
۰ دیدگاه