جعل خلیفه کار خداست

توسط | خرداد ۱۰, ۱۳۹۸ | امامت, تفسیر

سوره بقره۲، آیه۳۰
و اذ قال ربک للملائکة انی جاعل فی الارض خلیفة، قالوا أ تجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و تقدس لک؟! قال انی اعلم ما لا تعلمون.

ناقص@@ تکمیل به‌زودی

معني:

و (به ياد آر) هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من در روى زمين جانشينى قرار خواهم داد (نماينده خدا در آنجا يا جانشين ساكنان پيشين منقرض‌شده آنجا). گفتند: آيا در آن كسى را (جانشين) قرار مى‌دهى كه فساد مى‌انگيزد و خون‏‌ها مى‌ريزد؟! درحالى‌كه ما تو را با توصيف به كمالات تسبيح مى‏‌گوييم و (از هر عيب و نقصى) تقديس مى‌كنيم. پروردگار فرمود: بى‌ترديد من حقایقی مى‌دانم كه شما نمى‌دانيد.

قرائات:

نکات ادبی:

اذ قال: أی اذکر اذ قال. و نحن: واو حالیه.

جاعل اگر به معنی تصییر باشد دو مفعولی و اگر به معنی خلق باشد، یک مفعولی است و فی الارض متعلق به خلیفه. آلوسی

نکات بلاغتی:

واژه‌شناسی:

ربّ به معنی سید و آقا است، کما یقال: رب الدار و رب الفرس؛ استعمال الربّ مختصّ ذات باری تعالی است.

ملائکه: اکثر: من الألوکة بمعنی الرسالة. قیل: از ماده لاک بر وزن مفاعله. قیل: از ماده ملک بر وزن فعائله. مفردش مَلَک و هائش به‌جهت تأکید تأنیث است.

السفک: صبّ الدماء خاصة دون سایر المایعات. و کذا السفح! التبیان

تسبیح: تنزیه پروردگار از بدی. تسبیح غیر خداوند جایز نیست، چون علم برای خداوند گشته است. مجمع

بحث روایی:

جایگزین جنیان

قیل: قبل از آدم، ملائکه ساکن زمین بودند و آدم جایگزین آنها شد. ابن‌عباس: جنیان در زمین می‌زیستند و فساد و خونریزی به‌پا کردند. قیل: ابتدا جنیان ساکن بودند و فساد به‌پا کردند، سپس ملائکه ساکن زمین شدند، لذا ملائکه از این تدبیر پروردگار تعجب کردند و گمان بردند اگر غیر ایشان را ساکن زمین نماید، دوباره موجب فساد آن می‌شود. التبیان

خلیفة الله

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: من لم يقل إني رابع الخلفاء الأربعة، فعليه لعنة الله‏.
حسین بن زید از امام صادق علیه‌السلام تفسیر این حدیث را جویا شد، حضرت فرمودند: اولین خلیفه، آدم علیه‌السلام است که خداوند فرمود: «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَة»؛ دومین خلیفه، داوود است که خداوند فرمود: «و يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ»؛ سومین خلیفه، هارون است که خداوند فرمود: «اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ‏»؛ چهارمین خلیفه، امیرالمؤمنین است. البرهان

علت طواف

امام صادق علیه‌السلام: با پدرم در حجر بودم، و ایشان مشغول نماز بود که مردی آمد و کنار ایشان نشست. وقتی پدرم سلام داد، به ایشان سلام کرد و گفت: سه سؤال دارم که غیر از شما و مردی دیگر، کسی جوابش را نمی‌داند! پدرم فرمود: سؤالت چیست؟
عرض کرد: علت طواف دور کعبه چیست؟
پدرم فرمود: زمانی که خداوند به ملائکه دستور داد بر آدم سجده کنند، ملائکه گفتند: «أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ»، پس خداوند بر ایشان غضب کرد و ملائکه درخواست توبه نمودند، خداوند هم امر کرد که بر ضُراح (بیت المعمور در آسمان چهارم) طواف نمایند، پس ملائکه هفت سال (و فی روایة اخری: سبعة آلاف سنة) طواف کردند در حالی که مشغول استغفار بودند. سپس خداوند توبه ایشان را پذیرفت و این سرمنشأ طواف است. خداوند طواف را وسیلۀ توبه و طهارت گنهکاران قرار داد.
سائل تصدیق کرد و دو سؤال دیگرش را پرسید و پاسخ گرفت. پس از پدرم پرسیدم: این مرد که بود؟ فرمود: او خضر علیه‌السلام است. البرهان

أقول: لا منافاة بين السبع سنين و سبعة آلاف عام لأنّ مدّة السّنين و الأيّام تختلف باختلاف النّشئات و العوالم، قال اللَّه تعالى: (فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ) و قال (وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ) فيجوز أن يكون تارة عدّه بسنّي نشأة و أخرى بسنّي اخرى. الصافی

امام صادق علیه‌السلام: ملائکه از خداوند تقاضا کردند که آن خلیفه را از میان ایشان انتخاب نماید! وقتی خداوند پاسخشان را داد، متوجه شدند که از حدّ خود تجاوز کرده‌اند، پس به عنوان استغفار، بر گرد عرش طواف کردند. پس خداوند بعد از هبوط، به آدم دستور داد خانه‌ای بسازد تا خطاکاران بر گرد آن طواف نمایند، مانند طواف ملائکه. التبیان

پیام‌ها:

آفرینش ملائکه قبل از آدم بوده است.
مطيع و تسليم بودن با سؤال براى رفع ابهام منافاتى ندارد.
علم و اطلاعات ملائکه محدود است.
نصب خلیفه و جانشین و حاکم الهی فقط به‌دست خداست.
شخص فاسد و فاسق نمی‌تواند خلیفه باشد.

مباحث تکمیلی:

ان قلت: معنای قدرت‌داشتن آدم بر نخوردن از شجره ممنوعه، این است که قدرت بر نقض تدبیر الهی داشته! زیرا اگر نمی‌خورد همیشه در بهشت باقی می‌ماند، پس او مجبور به خوردن بوده است.
قلت: اولا: بهشتی که آدم در آن زندگی می‌کرد، جنة الخلد نبود، بلکه نقطه‌ای از زمین بود.
ثانیا: خداوند به او قدرت فعل و ترک را داد، اما چون علم به مخالفت او داشت، بر اساس علمش سخن گفته است. التبیان

ادعای بهتربودن ملائکه، امتحان هاروت و ماروت، شرب خمر و زنا و قتل! در المنثور

چرا مردم نمی‌توانند خلیفه انتخاب کنند؟ بحار ۲۳ ص۶۸ در جواب سعدبن‌عبدالله قمی

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *