فهرست مطالب
لقبهای حضرت زینب سلاماللهعلیها
زینب کبری(سلاماللهعلیها) دارای زیباترین نام و القابی است که هر کدام نشانگر گوشهای از شخصیت ملکوتی آن حضرت است! در این نویسه با گوشهای از معارف مرتبط با لقبهای حضرت زینب آشنا میشوید.
زینب
او زین أب و زینب پدرش امیرالمؤمنین است. او آشکارکننده زیباییهای پدر است و اوست که چون آیینهای منعکسکننده فضایل و کمالات و تکثیرکننده برجستگیها و زیبایی اهل بیت(علیهمالسلام) است.
راستی اگر حضرت زینب نمیآمد، کدام آیینه و کدام نیرو میتوانست زیباییهای پدر را از غیب به حضور بکشاند؟ مگر حقیقت غیبیه امیر مؤمنان جز از مسیر اتصال و ارتباط با این آینه تمامنما امکانپذیر بود؟
عقیله بنیهاشم
یکی از معروفترین لقبهای حضرت زینب عقیله است! عاقلترین اهل حجاز، افراد مکه؛ عاقلترین اهل مکه، قریش؛ عاقلترین قریش، بنیهاشم؛ و عاقلترین بنیهاشم، پیامبر و امیرالمؤمنین و خاندان وحی بودند! لذا زنان قریش برای حلّ مشکلاتشان پیش بیبی میآمدند.
حضرت خدیجه بانوی فهیمی بود که با درایتش ثروت انبوهی کسب کرده و مال التجاره و نخلستانها و باغها و زمبنهای زراعی فراوان داشت. خانهای وسیع نزدیک مسجد الحرام داشت و سفرههای فراوان پهن میکرد و فقرا را اطعام مینمود. از نظر فهم و درایت به او «عاقله القریش» میگفتند. «ان خدیجه من أجمل نساء القریش و من أعقلها و کانت تسمی بملیکه العرب»
پیامبر هم زینب کبری را عقیله بنی هاشم نام نهاد. شاید بدین جهت که: همانگونه که خدیجه با فهم خویش اسلام را یاری کرد، زینب کبری نیز در ادامه قیام عاشورا، نقش اصلی در اثرگذاری نهضت عاشورا را بر عهده داشت.
تاء در عقیله، برای مبالغه است؛ مانند: خلیفة، علامة.
انسانها نسبت به کمالات دو حالت دارند:
- فضیلتها حافظ انسان و مسلط بر انسان هستند
- انسان حافظ فضیلت و مسلط بر فضایل است
قرآن نسبت به رسول خدا:
- نفرمود: تو متصف به فضایل و اخلاق خوب هستی
- نفرمود: متخلّق به اخلاق هستی
- فرمود: «لعلی خلق عظیم»، خُلق در اختیار توست! یعنی تو محور اخلاقی و اخلاق هر آن چیزی است که از تو سر میزند.
مناقب ابنشهرآشوب نقل میکند: «علیّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ، و الحقّ یدور حیثما دار علیٌّ».
عقیلۀ بنیهاشم یعنی بیبی مسلّط بر عقل است و کار خلاف عقل از او سر نمیزند.
عالمه غیر معلّمه
مهمترین امتیاز بشر، علم و دانش و بینش است، و برترین علم، علم لدنی است، علمی که مستقیم از ذات باری تعالی افاضه شده باشد! همان علمی که خداوند دربارۀ حضرت خضر میفرماید: «وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً»
برای بهدستآوردن علم حقیقی، باید از خداوند درخواست کرد تا رزق معنوی انسان بیشتر شده و به علم نافع دست یابد.
یکی از لقبهای حضرت زینب «عالمه» است؛ چون از سینهای شیر علم نوشید که چشمه زلال دانش الهی در آن سرازیر بود و در دامنی از دانش معنوی بهره جست که گردی از کمبود و نقصی بر آن ننشسته بود.
خداوند درباره حضرت خضر میفرماید: «وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً»
حضرت سجاد(علیهالسلام) پس از خطبه حضرت زینب در کوفه فرمود: «يَا عَمَّةِ اسْكُتِي، فَفِي الْبَاقِي مِنَ الْمَاضِي اعْتِبَارٌ، وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ»، عمه جان آرام باش و سکوت اختیار کن! همانچه که از اتفاقات گذشته باقی مانده است برای عبرتگرفتن کافی است! و تو بحمدالله دانشمندی معلّمندیده و فهمیدهای هستی که کسی به تو فهم را نیاموخته است.
آن حضرت در کوفه کلاس تفسیر قرآن داشت و روزی امیرالمؤمنین سخنان دخترش را شنید! پس از پایانیافتن جلسه به دخترش فرمود: اینها را از چه کسی آموختهای؟ عرض کرد: «هکذا علّمتنی امّی»، مادرم فاطمه اینها را به من یاد داده است.
پس از جریان عاشورا نیز پاسخگوی مسائل شرعی بود.
فهیمه غیر مفهّمه
«فهیمه»اش میخواندند؛ چراکه آثار فهم و برکات بصیرت، وجودش را پر کرده بود.
در ترجمه زندگانیاش نقل کردهاند: در دروان کودکی هنگامی که دید پدر بزرگوارش امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در حال نوازش و بوسیدن فرزندی از فرزندان خویش است پرسید: آیا فرزندت را دوست میداری؟ حضرت فرمود: آری! زینب کبری عرض کرد: مگر در یک دل دو محبت میگنجد؟ گمان میکردم شما غیر از خداوند کسی را دوست نمیدارید!
امیر مؤمنان گریست و فرمود: دخترم، درست گفتی، محبت مخصوص خداست و شفقت برای اولاد.
عابده
بزرگترین وسیلۀ تقرب به پروردگار متعال، عبادت و بندگی است! عبادت، غایت خضوع و تذلّل و تسلیم و اظهار ذلّت است. پروردگار جهانیان میفرماید: «ما خلقت الجنّ و الإنس إلا لیعبدون». هدف از آفرینش، عبادت است و معرفت.
یکی از لقبهای حضرت زینب عابده است! او در اوج لذت تا بالاترین درجه مصیبت، یعنی هنگام شهادت سالار شهیدان و اسارت بههمراه زینالعابدین(علیهالسلام) تنها بهیاد خدای متعال بود.
فاطمهبنتالحسین میگوید: «أما عمّتی زینب، فانها لم تزل قائمة فی تلک اللیلة فی محرابها تستغیث الی ربّها»
حتی نماز شبش هیچگاه ترک نشد! امام حسین(علیهالسلام) به ایشان فرمود: «یا أختاه لا تنسینی فی نافلة اللیل»، در نماز شب حسینت را فراموش مکن.
راه شوق به عبادت ← چشیدن لذا عبادت ← زیادی علم و عقل و معرفت
عفیفه
از دیگر لقبهای حضرت زینب سلاماللهعلیها، عفیفه بود! عفّت و حیای او بهگونهای بود که یحیی مازنی میگوید: مدتها در مدینه خدمت امیرالمؤمنین(ع) میرسیدم و خانهام نزدیک خانه زینببنتعلی بود، بهخدا سوگند هیچگاه چشمم به او نیافتاد و صدایی از او به گوشم نرسید.
وقتی آن علیامخدره میخواست به زیارت جدّش رسول الله برود، پشت سر پدرش امیرالمؤمنین گام برمیداشت و امام حسن سمت راست، امام حسین سمت چپ وی بود! هنگامی که نزدیک قبر شریف میرسیدند چراغها را کم میکردند.
لذا دغدغهاش در مجلس یزید این بود: «أَ مِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا»، آیا این عدالت است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده قرار بدهی اما دختران رسول خدا را اسیر در منظر مردم قرار دهی!
نمایه: حیا و عفت
موثّقه
او را «موثّقه» میخواندند؛ چراکه مورد اعتماد امام زمان خود بود و سید الشهدا(علیهالسلام) با اعتماد، بار رسالت عاشورا را بر دوش او گذاشت.
عارفه
«عارفه» نام داشت که در میدان عبودیت و بندگی یکهتاز زمان خود بود و زنی به پای عارفانههای زندگی او نمیرسید.
نائبه الزهراء
«نائبة الزهراء» و «فاضله» نیز از لقبهای حضرت زینب بود؛ چرا که تمام فضایل و زیبایی های اخلاقی در وجودش ریشه داشت و از علم، عرفان، تواضع، صدق، خشوع، آشنایی با کلام وحی، خداشناسی، امام شناسی و معادشناسی، سرآمد زنان زمان خود بود.
در روایتی که در فضیلت و منقبت ایشان آمده است گفته اند:
«او در بزگواری، خلق نیکو، عظمت و بزرگی، علم و عمل، عصمت و پاکی، عفت و پارسایی، نور و روشنایی، شرافت و درخشندگی همانند مادرش فاطمه بود.»
کامله
او «کامله» نیز بود چرا که نقصی در بهرمندی از کمالات اخلاقی و دوری از رذایل نفسانی در او راه نداشت.
کمالات اخلاقی و شخصیت بلند او موجب شده بود تا مورد احترام امام معصوم باشد بطوری که نقل می کنند: روزی نزد برادر بزگوارش حضرت سیدالشهداء علیه السلام آمد، امام حسین علیه السلام در حال قرائت قرآن بود، همینکه خواهر بزگوار خود را دید دست از تلاوت قرآن کشید و در تعظیم و احترام او به پا خواست.
محدَّثه و مخبَّره
دیگر از لقبهای حضرت زینب، «محدثه» و «مخبره» است؛ چراکه از افق وجود او کلمات نورانی جدّ بزگوارش خاتم پیامبران و پدر بزرگوارش امیر مؤمنان و مادر معصومهاش حضرت صدیقه طاهره که درود خدا بر آنان باد صادر شده است.
خطبه فدکیه یکی از آثاری است که از زبان زینب کبری نقل شده است و همه میدانید هنگامی که صدیقه کبری(سلاماللهعلیها) این خطبه را در دفاع از حجت خدا انشاء کرد زینب کبری حدود پنج سال داشت؛ اما آنچنان خطبه را موبهمو نقل کرده است که گویی خود واضع و انشاءکننده آن است.
عصمة الله
«عصمت الله» نیز خوانده شده است چرا که زینب کبری معصومهای است که قابلیت درک ملکه عصمت را یافته است، تمام لحظات زندگیاش را پاکی و صداقت آراسته است و حتی برای لحظهای آیینه حیاتش را لکه زشتی نیالوده است.
زاهده
او به «زاهده» نیز شهرت داشت؛ چراکه در دنیاگریزی، زاهد به تمام معنا و مانند پدر بزرگوارشان امیر مؤمنان(علیهالسلام) ذرهای دلبستگی به دنیا نداشت.
راضیه
یکی دیگر از لقبهای حضرت زینب راضیه است! راضیه بود؛ چراکه در برابر انواع رنجها فقط دست خداوندی را میدید و «ما رَایتُ الَّا جمیلا»ی او بر تارک تاریخ زندگیش میدرخشد.
صابره
صابره بود که صبر در برابر او به زانو در آمد و تمام آسمانیان مات و متحیر صبر او را به تماشا نشسته بودند.
امینه
آری او امینهای بود که مانند جدّش رسول خدا به آن شهرت داشت؛ چراکه در ادای امانت و صداقت و راستگویی سبقت را از همگان ربوده بود.
آن حضرت به «محبوبه المصطفی، قانته و شریفه» نیز شهرت داشت! راستی ما از این القاب الهی چه فهمیدهایم؟ و بانوی دو سرا عقیله بنیهاشم، زینب کبری را در کدام لقبش جستجو کردهایم؟ او که تمام زیباییها را در خود خلاصه نموده است و کتاب زندگانیاش ترجمه تمام فضایل و خوبیها است.
خداخیرتون بده