فهرست مطالب
- آیین و روش عزاداری اهل بیت علیهمالسلام
- اندوه در عزاداری
- پرهیز از لذتهای روزمره
- ژولیدگی و غبارآلودگی
- ریختن خاک روی سر و صورت
- برداشتن عبا از روی دوش
- برهنهکردن پا
- گریستن و بکاء در عزاداری
- خونگریستن در روضه
- غشکردن از شدت اندوه
- تباکی و حالت گریستن
- ضجه و نالهزدن
- پریشانکردن مو
- چاکدادن گریبان و پارهکردن پیراهن
- سینهزنی و لطمه به سینه
- لطمهزدن به صورت
- هرولهکردن
- عزاداری بهصورت قمهزنی
- مرثیهخوانی در عزاداری
- مدیحهسرایی شاعران
- برگزاری مجالس نوحه
- مراسم عزای خانگی
- برگزاری ایامی برای عزاداری
- ادب سوگواری
آیین و روش عزاداری اهل بیت علیهمالسلام
اندوه در عزاداری
یکی از شیوههای عزاداری برای اهلبیت و ابتداییترین مدل آن، اندوهناکبودن دل و قلب است! هنگام عزا میبایست شادی را کنار گذاشت و اندوهگین شد. البته خاصیت امام حسین(علیهالسلام) این است که غم و اندوه در قلوب مؤمنان جاودانه است و هرگز به خاموشی و سردی نگراید؛ چنانکه پیامبر(ص) میفرماید: «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ علیه السّلام حَرارَهً فی قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً» جامع احادیث الشیعه، ج۱۲، ص۵۵۶
امیرالمؤمنین فرمود: «اِنَّ اللّهَ … اِخْتارَ لَنا شیعَهً ینْصُرُونَنا وَ یفْرَحُونَ بِفَرَحِنا وَ یحْزَنُونَ لِحُزْنِنا». غررالحکم، ج۱، ص۲۳۵
امام صادق علیهالسّلام فرمود: «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبیحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَهٌ وَ کتْمانُ سِرّنا جِهادٌ فی سَبیلِ اللّهِ. ثَمَّ قالَ اَبُو عَبدِاللّهِ علیه السّلام: یجِبُ اَنْ یکتَبَ هذا الْحَدیثُ بِالذَّهَبِ». امالی شیخ مفید، ص۳۳۸
پرهیز از لذتهای روزمره
امام صادق(علیهالسلام): در روز عاشورا از کارهای لذتبخش دوری شود و آداب و سنن سوگواری برپا گردد و تا زوال خورشید از خوردن و آشامیدن خودداری شود و بعد از آن همان غذایی خورده شود که سوگوارن میخورند. میزان الحکمه، ج۸، ص۳۷۸۳
ژولیدگی و غبارآلودگی
امسلمه روایت کرد: ژولیدگی و غبارآلودبودن پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بهخاطر مصیبت حسین(علیهالسلام) در آینده را… ر.ک: بحار الانوار، ج ۴۴، ص۲۳۹
ریختن خاک روی سر و صورت
ر.ک: وسائل الشیعه ج ۱ ص ۶۵۵
برداشتن عبا از روی دوش
ر.ک: وسائل الشیعه ج۲ ص ۶۵۴
برهنهکردن پا
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: در تشییع جنازه سعد ابن معاذ رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) پشت سر جنازه بدون کفش و عبا حرکت میکردند. معالی السبطین ج۲ ص۱۸۷
گریستن و بکاء در عزاداری
یکی از مهمترین شیوههای عزاداری گریستن است که از آدم تا خاتم گزارش شده است.
امام رضا(علیهالسلام) فرمود: «مَنْ کانَ یوْمُ عاشورا یوْمَ مُصیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ جَعَلَ اللّهُ عَزّوَجَلّ یوْمَ القیامَهِ یوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ». بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۴
و نیز ایشان میفرماید: «انَ اَبی اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا یری ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکابَهُ تَغْلِبُ عَلَیهِ حَتّی یمْضِی مِنْهُ عَشْرَهُ اَیامٍ، فَاِذا کانَ الْیوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِک الْیوْمُ یوْمَ مُصیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ»؛ هرگاه ماه محرّم فرا میرسید، دیگر پدرم (موسیبنجعفر علیهالسّلام) خندان دیده نمیشد و غم و افسردگی بر او غلبه مییافت تا آنکه ده روز از محرّم میگذشت، روز دهم محرّم که میشد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود. امالی صدوق، ص۱۱۱
امام حسین ع: «مَنْ دَمِعَتْ عَیناهُ فینا قَطْرَهً بَوَّاءهُ اللّهُ عَزَّوَجَلّ الجَنَّهَ»؛ چشمان هر کس که در مصیبتهای ما قطرهای اشک بریزد، خداوند او را در بهشت جای میدهد. احقاق الحق، ج۵، ص۵۲۳
خونگریستن در روضه
یکی از شیوههای عزاداری امام زمان(عج) بر جدّ غزیبش اباعبدالله الحسین(ع) خون گریه کردن است؛ چنانچه در زیارت ناحیه مقدسه فرمودند: اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و تقدیر الهی مرا از یاری تو باز داشت، هر صبح و شام بر تو سوگواری میکنم. و هر آینه بهجای اشک خون میگریم. بحالانوار ج۹۸ ص۳۲
غشکردن از شدت اندوه
ابنعباس میگوید بههمراه امیرالمومنین(علیهالسلام) بهقصد صفین از شهر خارج شدیم، هنگامی که به کربلا رسیدیم، امیرالمومنین از حرکت ایستاده گریهای طولانی کردند، آنچنان که با صورت به زمین افتاده و غش کردند. بحار الانوار ج۴۴ ص۲۵۲
تباکی و حالت گریستن
یکی دیگر از شیوههای عزاداری خود را بهگریهزدن، خود را گریاننشاندادن، خود را شبیه گریهکننده ساختن و حالت گریه بهخودگرفتن است.
در راه احیای عاشورا و سوگواری بر عزای حسین ع، هم گریستن، هم گریاندن و هم حالت گریه داشتن ثواب دارد. حتی اگر کسی نگرید یا گریهاش نیاید، گرفتن این حالت، هم در خود شخص حالت اندوه و تحسر ایجاد میکند، او را همسو با دیگر عزاداران میکند و به مجلس عزا، چهره و رنگ غم میبخشد.
در حدیث امام صادق ع است: من انشد فی الحسین شعرا فتباکی فله الجنه. بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۸۲
در حدیث قدسی آمده است: یا موسی؛ ما من عبد من عبیدی فی ذلک الزمان بکی او تباکی و تعزی علی ولد المصطفی الا و کانت له الجنه ثابتا فیها. مستدرک سفینه البحار، ج۷، ص۲۳۵
رسول خدا ص به ابوذر غفاری فرمود: یا اباذر؛ من استطاع ان یبکی فلیبک، و من لم یستطع فلیشعر قلبه الحزن و لیتباک، ان القلب القاسی بعید من الله. مکارم الاخلاق، ص۴۶۲، بحار الانوار، ج۷۴، ص۷۹
امام صادق ع دربارۀ گریه بر گناه خویش و از خوف خدا میفرماید: ان لم یجئک البکاء فتباک، فان خرج منک مثل راس الذباب فبخ بخ. بحار الانوار، ج۹۰، ص۳۴۴
ضجه و نالهزدن
امام صادق علیهالسّلام بر سجّاده خود نشسته و بر زائران و سوگواران اهل بیت، چنین دعا میکرد و میفرمود: اَللّهم … وَ ارْحَمْ تِلْک الاَعْینَ الَّتی جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَهً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْک الْقُلُوبَ الَّتی جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَهَ الّتی کانَتْ لَنا. بحارالانوار، ج۹۸، ص۸
همچنین امام صادق علیهالسّلام فرمود: کلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکرُوهٌ سِوَی الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَی الحُسَینِ علیهالسّلام. بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۱۳
حضرت زینب(س) نیز به قتلگاه آمده و پس از آنکه بدن پارهپاره برادر را یافت، به مرثیهسرایی پرداخت که تمام اهل بیت و حتی لشکریان کفر نیز گریستند. بحار، ج۴۵، ص۵۸
هنگامی گه قافلۀ اسرا وارد کوفه گشت حضرت زینب سلاماللهعلیها و امکلثوم و فاطمه صغری و حضرت سجاد ع به ذکر مصائب امام حسین علیهالسلام پرداختند، آنقدر جانسوز اقامه عزا نمودند که اهل کوفه از زن ومرد صدای شیونشان بلند شد و خاک بر سر خود ریختند. لهوف، ص۶۳ و ۶۹
پریشانکردن مو
بانوان در مجالس زنانه مو پریشان کنند، همانگونه که حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها)در واقعه کربلا مو پریشان کرده و به گونههای خود لطمه میزدند و ندبه میکردند.
چاکدادن گریبان و پارهکردن پیراهن
ابوهشام میگوید: امام عسکری (علیهالسلام) در تشیع جنازه امام هادی با پیراهن پارهشده شرکت کردند، بعد از مدتی ابنعون نامهای به حضرت نوشت: کدام امام را دیدهای در چنینن موردی پیراهن خود را پاره کرده باشد؟! حضرت عسکری (علیهالسلام) در جواب فرمودند: ای احمق تو چه میدانی عظمت این امر را… وسائل الشیعه جلد ۱ ص ۹۱۷
سینهزنی و لطمه به سینه
البته سینهزدن در روایت وارد نشده ولی از آن جایی که سینهزنی بهویژه در میان زنان، سنت عرب است، (ر.ک: علی ابوالحسنی (منذر) سیاهپوشی در سوگ ائمۀ نور، ص۳۱۷) شاید در میان اهل بیت(ع) رواج داشته و منعی درباره آن وارد نشده است؛ چراکه اگر سیره عملی و سنت مردم بوده و نهی وارد نشده، میتوان آن را مقبول دانست. با استفاده از متون تاریخی، متوجه میشویم که در عرب آن دوران و حتی قبل از شهادت امام حسین علیهالسلام سینهزنی بسیار شایع بوده و هنگام عزاداری به سر و سینه و صورت میزدند.
در شهادت امام موسی ابن جعفر (علیهالسلام) شیعیان از خانههای خود خارجشدند درحالیکه به سینههای خود لطمه میزدند… حیاه الرضا (علیهالسلام) ج۱ ص۹۲
لطمهزدن به صورت
یکی از انواع عزاداری در سیرۀ اهل البیت(علیهمالسلام) لطمه و سیلیزدن بر صورت است.
واژهشناسی لطم
لطم: اللَّطْمُ: ضَرْبُک الخدَّ و صَفْحهَ الجسد ببَسْط الید، و فی المحکم: بالکفّ مفتوحه، لَطَمَه یَلْطِمُه لَطْماً و لاطَمَه مُلاطَمهً و لِطاماً. و المَلْطِمانِ: الخدّان؛ ابن حبیب: المَلاطِمُ الخدود، واحدها مَلْطَمٌ؛ ابن الأَعرابی: اللَّطْمُ إِیضاحُ الحمره. لسان العرب
لطم: لطم یلطم لطمّاهُ: به او سیلی زد… تلطم وجهه: رنگ صورتش تیره و سیاه شد.
پس لطم، سیلیزدن و ضربهزدن به صورت با دست یا چیز دیگر است.
فرمایشات و سیره پیشوایان
امام صادق علیهالسّلام: … و لقد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی حسینبنعلی علیهماالسّلام و علی مثله فلتلطم الخدود و تشق الجیوب. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام
فعل «فلتلطم» امر میباشد و ظهور در وجوب یا حداقل استحباب دارد.
حضرت سکینه در رؤیا مادرش فاطمه زهرا را به این حالت دید که: فلطمت علی وجهها و نادت وا والداه… لهوف، ص۱۹۸
در این زمینه، گزارشهای تاریخی بسیار زیادی در دست میباشد؛ مثلا نقل شده که زنان پیامبر نیز به همین روش، در رحلت رسول خدا(ص) ابراز عزاداری نمودهاند. ابنهشام به نقل از عایشه مینویسد: زمانی که پیامبر خدا از دنیا رفت، من به همراه بقیۀ زنان پیامبر سینه میزدیم و من به صورتم میزدم. عبد الملک بن هشام، السیره النبویه ج۶، ص۷۵، ح۲۶۳۹۱
ابنمنظور لغتشناس معروف عرب، در ترجمۀ واژۀ «لدم» مینویسد: لدم: به معنای بهسینهزدن زن میباشد… و التدام زنان: به معنای به سینه و صورت زدن زنان در مصیبت است. ابنمنظور، لسان العرب ج۱۲، ص۵۳۹
لطمهزدن اهلبیت ابیعبدالله و حور العین
در زیارت ناحیۀ مقدّسه روایت شده که اهل حرم سیدالشهداء علیهالسّلام در عزای بر ایشان بر صورتها زدند: فَلَمَّا رَأَیْنَ النِّسَاءُ جَوَادَکَ مَخْزِیّاً، وَ نَظَرْنَ سَرْجَکَ عَلَیْهِ مَلْوِیّاً، بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ، نَاشِرَاتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ، لَاطِمَاتِ الْوُجُوهِ، سَافِرَاتٍ (سفر المرأه: کشفت عن وجهها) وَ بِالْعَوِیلِ دَاعِیَاتٍ، وَ بَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلَاتٍ، وَ إِلَى مَصْرَعِکَ مُبَادِرَاتٍ…
وَ أُقِیمَتْ لَکَ الْمَأْتَمُ فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ وَ لَطَمَتْ عَلَیْکَ الْحُورُ الْعِینُ وَ بَکَتِ السَّمَاءُ وَ سُکَّانُهَا وَ الْجِنَانُ وَ خُزَّانُهَا…
شیخ مفید نیز چنین نقل میکند: آنجا که امام حسین(علیهالسلام) اشعار «یا دهر اف لک من خلیلی» را میخواندند، حضرت سجاد(علیهالسلام) میفرماید: فَخَنَقَتْنِی الْعَبْرَهُ فَرَدَدْتُهَا وَ لَزِمْتُ السُّکُوتَ وَ عَلِمْتُ أَنَّ الْبَلَاءَ قَدْ نَزَلَ وَ أَمَّا عَمَّتِی فَإِنَّهَا سَمِعَتْ مَا سَمِعْتُ وَ هِیَ امْرَأَهٌ وَ مِنْ شَأْنِ النِّسَاءِ الرِّقَّهُ وَ الْجَزَعُ فَلَمْ تَمْلِکْ نَفْسَهَا أَنْ وَثَبَتْ تَجُرُّ ثَوْبَهَا … فَقَالَ لَهَا یَا أُخَیَّهُ لَا یُذْهِبَنَّ حِلْمَکِ الشَّیْطَانُ … ثُمَّ لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَیْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِیّاً عَلَیْهَا، فَقَامَ إِلَیْهَا الْحُسَیْنُ علیهالسلام فَصَبَّ عَلَى وَجْهِهَا الْمَاءَ وَ قَالَ لَهَا یَا أُخْتَاهْ اتَّقِی اللَّهَ وَ تَعَزَّیْ بِعَزَاءِ اللَّهِ وَ اعْلَمِی أَنَّ أَهْلَ الْأَرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّمَاءِ لَا یَبْقَوْنَ… الارشاد، ج۲، ص۹۳
همچنین هنگامی که سیدالشهدا علیهالسّلام مقابل لشکر دشمن خطبه خواندند، روایت شده که:
فَلَمَّا خَطَبَ هَذِهِ الْخُطْبَهَ وَ سَمِعَ بَنَاتُهُ وَ أُخْتُهُ زَیْنَبُ کَلَامَهُ بَکَیْنَ وَ نَدَبْنَ وَ لَطَمْنَ وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُهُنَّ، فَوَجَّهَ إِلَیْهِنَّ أَخَاهُ الْعَبَّاسَ وَ عَلِیّاً ابْنَهُ وَ قَالَ لَهُمَا سَکِّتَاهُنَّ فَلَعَمْرِی لَیَکْثُرَنَّ بُکَاؤُهُنَّ.
همچنین هنگامی که امام در خیام لحظهای به خواب میروند و خواب جدّ و پدر و مادر و برادرشان را میبینند روایت شده که:
ثُمَّ اسْتَیْقَظَ فَقَالَ: یَا أُخْتَاهْ إِنِّی رَأَیْتُ السَّاعَهَ جَدِّی مُحَمَّداً ص وَ أَبِی عَلِیّاً وَ أُمِّی فَاطِمَهَ وَ أَخِیَ الْحَسَنَ وَ هُمْ یَقُولُونَ یَا حُسَیْنُ إِنَّکَ رَائِحٌ إِلَیْنَا عَنْ قَرِیبٍ … فَلَطَمَتْ زَیْنَبُ وَجْهَهَا وَ صَاحَتْ وَ بَکَتْ.
علاوه بر این که فعل حضرت زینب سلاماللهعلیها فعل معصوم میباشد؛ همه این امور در مقابل امام معصوم صورت پذیرفته و حضرت هیچ نهیی نفرمودهاند؛ لذا تقریر معصوم، مهر تأیید دیگریست بر آن؛ بلکه طبق روایت «تهذیب الأحکام» امام صادق علیهالسّلام امر به لطمهزدن در این مصیبت فرموده است. همچنین در مقامی که حورالعین در عالم علوی لطمه میزنند، جای هیچگونه اعتراضی نیست.
همچنین آن موقعی که اسرای خاندان رسالت به مدینه بازگشتند روایت شده است که:
فارتجّت المدینه بأهلها فما بقیت مخدّره إلا و برزت من خدرها و هنّ یندبن بالویل و الثبور فلم أر باکیا أکثر من ذلک الیوم قال بشیر فضربت فرسی و إذا بطرق المدینه مسدوده من کثره النّساء و الرّجال و هم یبکون و یلطمون إلی أن خرجوا من المدینه. الدمعه الساکبه، ج۵، ص۱۶۳-۱۶۵
مدینه آشفته شد به اهلش پس هیچ زن پردهنشینی باقی نماند مگر آنکه از سراپردۀ خود خارج شد و با افسوس و حسرت صدا بلند کرد و گریه نمود؛ پس ندیدم روزی را بیشتر از آن روز گریه کنندهای باشد. بشیر گفت: پس اسبم را راندم، دیدم که راههای مدینه بهخاطر زیادی زنان و مردان مسدود بود آنها میگریستند و بر صورتها میزدند تا اینکه خارج شدند از مدینه.
در حالی که امام زین العابدین و امام باقر علیهماالسلام همراه این اسرا بودهاند و اگر کار خطایی میبود باید از آن نهی میفرمودند؛ اما نهتنها نهی ننمودند بلکه کلماتی فرمودند که دال بر عزای بیشتر است:
… أَیُّهَا النَّاسُ فَأَیُّ رِجَالاتٍ مِنْکُمْ یُسَرُّونَ بَعْدَ قَتْلِهِ أَمْ أَیُّ فُؤَادٍ لَا یَحْزُنُ مِنْ أَجْلِهِ أَمْ أَیَّهُ عَیْنٍ مِنْکُمْ تَحْبِسُ دَمْعَهَا… ر.ک: لهوف
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: بانوان بنیهاشم و اهل بیت (علیهمالسلام) برای حسینبنعلی(علیهالسلام) گریبانها چاک دادند و بر گونههای خود لطمه زدند؛ چراکه بر مانند حسین(علیهالسلام) باید بر گونهها لطمه زده شود و گریبانها چاک داده شود. تهذب الاحکام ج۸ ص۳۲۵ ج۲۲ ص۴۰۲
هرولهکردن
ر.ک: بحار الانوار ج۹۸ ص ۳۲۲، معالی السیطین ج ۲ ص ۳۷
عزاداری بهصورت قمهزنی
یکی دیگر از شیوههای عزاداری بر امام مظلوم، ابیعبدالله الحسین علیهالسلام، تطبیر و قمهزنی و جاریساختن خون است. این روش در چند سال اخیر مورد اختلافنظر قرار گرفته و با توجه به شرایط زمانه دیدگاههای مختلفی دربارۀ آن وجود دارد که در این نوشتار بهطور مختصر به نظرگاه مثبتین میپردازیم.
سر شکستن امام سجّاد سلاماللهعلیه بههنگام یاد مصیبت پدرش
شخصی، مصائبی را برای امام سجاد علیهالسلام یادآوری کرد، پس حضرت «قام علی طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفه و شجّ رأسه و سال دمه علی صدره و خرّ مغشّیا علیه من شده الحزن و البکاء»؛ حضرت تمامقد ایستاد و صورت خود را به دیوار منزل کوبید پس بینی آن حضرت و سر ایشان شکست و خون بر سینۀ ایشان جاری گشت و از شدت حزن و گریه از هوش رفت.
محدث نوری، دار السلام، ج۲، ص۱۷۹
روایت سر به چوب محمل زدن حضرت زینب سلاماللهعلیها
… فَرَأَتْ رَأْسَ أَخِیهَا، فَنَطَحَتْ
جَبِینَهَا بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ حَتَّی رَأَیْنَا الدَّمَ یَخْرُجُ
مِنْ تَحْتِ قِنَاعِهَا وَ أَوْمَأَتْ إِلَیْهِ بخرقه وَ جَعَلْتْ تَقُولُ:
یَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ کَمَالًا × غَالَهُ خَسْفُهُ فَأَبْدَا غُرُوبَا… بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۵
سؤال از آیتالله سید صادق شیرازی: آیا روایت مسلم جصاص مبنی بر این که حضرت زینب سلاماللهعلیها سر مبارک خود را به چوبۀ محمل زدند، معتبر است؟
پاسخ: در معتبر بودن این روایت همینمقدار کافی است که:
۱. تقریر صدها تن از مراجع معاصر و مراجع روزگاران گذشته است، بدین معنا
که هنگام شنیدن این روایت از خطیبان مذهبی، با آنان همراهی کرده، هیچ
اعتراضی نسبت به آن ابراز نداشتند؛
۲. بزرگانِ فقهای ما در علوم فقه و حدیث و رجال، بهطور پیاپی این روایت را
پذیرفتهاند؛ لذا بنابر اصطلاح علم حدیث، این حدیث، مقبوله و مورد اعتماد
است؛
۳. دانشمند متبحر در علم رجال و حدیث و کارشناس اسناد و روایات، یعنی مرحوم علامه مجلسی قدسسره در کتاب بحار الانوار خود، این حدیث را از پارهای منابع معتبر نقل کرده است؛
۴. سید الطائفه، عالم بزرگ مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین قدسسره به این روایت اعتماد و آن را در کتاب المجالس الفاخره فی مصائب العتره الطاهره، ص۳۱۵ نقل کرده است.
استفتاء شیخ زین العابدین نجفی(رحمهالله) از امام زمان(علیهالسلام) در خصوص قمهزنی
شیخ محمد مهدی زین العابدین نجفی در کتاب خود، بیان الائمه، ج۲، ص۴۶۱ و ۴۶۲ میگوید: مناسب است که این کرامت را از جدمان شیخ زین العابدین نجفی قدسسره که صاحب کرامات بودهاند از برخی اهل علم و فضل نقل نماییم:
در زمان مرحوم صاحب عروه، اهالی ایران و آذربایجان و قفقاز از مراجع نجف در خصوص استفاده از طبل و قمهزنی و شبیهخوانی و… و حکم آنها سوال نمودند و هر کسی نامه را برای مرجع خود نوشته و همراه شخصی به نجف ارسال کردند و قرار گذاشتند که وقتی جوابها را گرفت، آنها را در بستهای بگذارد و مهر کند و جز در مسجد شاه در طهران باز ننماید. و در اجتماع اهالی این مناطق آنها را بخواند تا هر کسی از نظر مرجع تقلید مربوطه مطلع گردد.
فرستادۀ مذکور بازگشت و مردم را خبر نمود تا در روز معین در مسجد حضور یابند، سپس آراء را خواندند، برخی از فقها حکم به عدم جواز برخی از این اعمال داده بودند و برخی حکم بر جواز، و در خصوص قمهزنی گفته بودند: در صورتی که ضرر نداشته باشد جایز است.
تا اینکه نامۀ مرحوم شیخ زین العابدین نجفی خوانده شد؛ ایشان چنین نوشته بودند:
بسمه تعالی شانه
من مردد بودم که در این مساله فتوی بر جواز بدهم یا خیر، بنابراین به مسجد سهله رفته و به حضور مولایم حجتبنالحسن صلواتاللهعلیه رسیدم، و مسأله را از ایشان سؤال کردم و ایشان فتوی بر جواز این اعمال دادند، و من همانطور فتوا میدهم که مولایم حضرت بقیه الله فرمودهاند.
هنگامی که این نامه خوانده شد، مردم گفتند: همین ما را کافی است و به چیز دیگری احتیاجی نداریم.
فتوای مرحوم میرزا محمد حسین غروی نائینی
دوم: هیچ اشکالی نیست در جایز بودن سینهزدن یا با دست بهصورتزدن، حتی اگر به حدی برسد که سینه و صورت سرخ و سیاه شود، بلکه اقوی جواز زنجیر زدن است بر شانه و پشت به حدی که به بیرون آمدن کمی خون منجر گردد بنا بر اقوی؛ اما بیرونآمدن خون از پیشانی در اثر شمشیر و قمهزدن، در صورتی که از ضرر آن محفوظ باشد جایز است، بیرون آمدن خون بدون صدمهرسیدن به استخوان پیشانی که عادتا هم زیان نمیرساند و مانند اینها، چنانکه اشخاص عارف به آن قمه میزنند و طوری هم میزنند که صدمه به استخوان سر نمیرساند.
اگر در حال قمهزدن مطمئن بود که قمهزدن بر حسب عادت برایش ضرر ندارد و لکن بعد از زدن بهقدری خون بیرون آمد که مضر بود کشف از حرمت آن نمیکند؛ مانند کسی که وضو بگیرد یا غسل میکند و گمان دارد استعمال آب برایش ضرر ندارد و سپس روشن میشود که برایش ضرر داشته، لکن احوط و سزاوار است که کسانی که عارف به زدن شمشیر و قمه نیستند خودداری کنند، خصوصا جوانانی که دلهایشان پر از عشق و محبت امام حسین علیهالسلام است و از محبت آن حضرت بیاختیار میگردند و در موقع قمه و شمشیر زدن توجه ندارند که ممکن است پس از آن زیان ببیند.
خدا ثابت بدارد ایشان را به قول ثابت در دنیا و در آخرت.
فتوای مراجع معاصر درباره قمهزنی
آیتالله فاضل لنکرانی:
سوال: به نام خدا سوال من از ایشان این است که آیا قمهزدن در خفا و آشکار جایز است یا خیر ؟ با تشکر
جواب: قمهزدن پنهانی اشکال ندارد لکن در ملأ عام در شرایط فعلی بهتر است از آن اجتناب شود، زیرا رسانههای استکباری مترصد فرصتاند تا علیه تشیع تبلیغات سوء کنند و چهره شیعه را در دنیا مشوّه جلوه دهند.
آیتالله محمدتقی بهجت:
سوال: با سلام خدمت شما و با تشکر از زحمات شما من یک سوال شرعی از آیت الله العظمی بهجت: آیا قمه زنی که در ماه محرم است جایز است یا نه؟
جواب: قمهزنی اگر موجب ضرر نشود جایز است.
آیتالله میرزا جواد آقا تبریزی:
سوال: سؤال من از ایشان این است که آیا قمهزدن در خفا و آشکار جایز است یا خیر ؟
جواب: قمهزنی در حد نفسه مانعی ندارد و لکن سزاوار است برای مؤمنین که در مقام حزن و اندوه بر سیدالشهداء(ع) مظهر مناسبتری را اختیار کند و آن مظهر مختلف به اختلاف کشورها و شهرها، والله العالم…
آیتالله سید صادق شیرازی:
سؤال: بعضی افراد در مجالسشان سخنانی را مطرح میکنند که مضمونش این است که: چرا بهجای قمهزنی در روز عاشورا خون خود را به نیازمندان هدیه ندهیم؟ چرا که هدیهدادن خون میتواند بهتر و امروزیتر از قمهزنی باشد، قمهزنی به محیط زیست ضرر رسانده و نیز باعث میشود تا بقیه مذاهب اسلامی ما را بدعتگذار و عقبمانده معرفی کنند، رأی شما درباره این موضوع چیست؟
جواب: هدیهدادن خون چیز خوبی است؛ ولی با برگزاری شعائر حسینی منافاتی ندارد، به اضافه اینکه خارجکردن خون از سر دارای فواید بهداشتی بسیاری است و از سنت پیامبر گرامی میباشد و پیامبر این کار را مغیثه و منقذه مینامیدند و شیعه و سنی بر این مطلب توافق دارند و بخاری و تعداد دیگری از راویان، آنرا روایت کردهاند و از امام صادق علیهالسلام آمده است: خونگرفتن از سر، شفا از دیوانگی و جذام و پیسی و ضعیفی چشم و دندان درد است. و نیز ضرری برای محیط زیست ندارد. پس بجاست که مؤمنین، هدیهدادن خون را در روز دیگری؛ مثل سوم شعبان که روز میلاد امام حسین علیهالسلام میباشد بهجا آورند.
سؤال: آیا در عزای امام حسین قمهزنی واجب است؟
جواب: نظر مشهور استحباب آن است.
سؤال: اگر چیزی مثل قمهزنی منجر به زشتشدن وجهه مذهب حق شود و در نتیجه آن، بعضی از شعائر بزرگ؛ مثل عزای حسینی در قلوب مردم ضعیف شود، حکمش چیست؟
جواب: قمهزنی بنابر مشهور مستحب است و با دلیل قطعی ثابت نشده که قمهزنی باعث زشتشدن وجهه تشیع است، بلکه برخی از شخصیات معتقدند که قمهزنی از مهمترین وسایل تبلیغ و ترویج برای مذهب است. به اضافه اینکه دلائلی از این قبیل، برای کنار گذاشتن احکام شرعی ثابتشده، کافی نیست. و الا میبایست از خیلی احکام الهی در جهاد و حج و نماز و روزه، دست کشید. خداوند میفرماید: (یا حسره علی العباد ما یأتیهم من رسول إلاّ کانوا به یستهزؤون) آیا مسخرهکردن پیامبران، برای عقبنشینی آنها از دعوت بهسوی حق کافی است؟
سؤال: ضرری که در نتیجه قمهزدن بهوجود میآید، اگر ضرر قابلتوجهی بود مانند شدت خونریزی، آیا این ضرر مباح محسوب میشود یا مستحب و یا هیچ کدام؟
جواب: ضرر تا وقتی که منجر نشده است به: (۱. قتل نفس؛ ۲. قطع عضوی از اعضای بدن؛ ۳. از دست دادن نیرویی مثل از دست دادن نیروی بینایی و مانند آن) جائز است و اگر نزد شارع محبوبیت پیدا کرد مستحب خواهد بود، و قمهزدن به نیت همدردی با سید الشهداء علیهالسلام و اظهار محبت نسبت به امام و دفاع از حق و تربیت نفس برای ایثار و شکیبایی و تقویت روح ایمانی، از جمله مستحبات مؤکد است، همانطور که علمای قدیم و حال فتوی دادهاند و در زندگی معصومین، موارد زیادی ذکر شده است که دلالت میکند تحمل ضررها در راه خدا و مشقت نفس بهخاطر تقوی، از کارهای مستحب میباشد، و از جمله، آن آنچه که در مورد حضرت زهرا روایت شده است که ایشان برای عبادت آنقدر بر روی پاهایشان ایستادند تا پاهای آن حضرت ورم کرد، و اینکه امام حسن و امام حسین با پای پیاده به حج میرفتند در حالیکه شترهایشان مقابل آنها حرکت میکردند.
سؤال : کسی که به عزاداری و خدمت در حسینهها مشغول باشد و قمهزدن را ترک کند، آیا گناهکار است و استحقاق تحقیر شدن و اهانتشدن را دارد؟
جواب: قمهزدن کار مستحبی است و انسان میتواند عمل مستحب را ترک کند. و جایز نیست که مؤمن را اهانت کرد و همینطور بر کسی که قمه نمیزند جایز نیست دیگران را مسخره یا اهانت کند یا آنها را متهم کند.
باز شدن درب های حرم امیرالمومنین علیه السلام به روی قمهزنها
در کتاب داستانهای شگفت آیه الله شهید دستغیب و در دیوان عاشورا نوشته حاج شیخ غلامرضا اسدی بشروئی ماجرای باز شدن درب های صحن حرم مولا امیرالمومنین به روی دسته جات قمه زنی ذکر گشته است که شرح آن طبق دیوان عاشورای شیخ اسدی چنین است:
سی سال قبل که از بیت الله الحرام مراجعت میکردیم برای زیارت به نجف اشرف رفتیم، عاشورای سال … هجری بود، و دسته های قمه زنی از شب چهارم محرم حرکت میکردند. روز بعد که در منزل یکی از بزرگان نجف که از مجتهدین و اصحاب فتوای مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی بود مهمان بودیم به مناسبتی ذکری از دسته های قمه زنی شد. ایشان فرمودند: اگر سال اول شما نبود که باید شب عاشورا را در کربلا باشید شما را در نجف نگه میداشتم که عاشورای نجف و قمه زنی شیعیان اینجا را ببینید که از کربلا مهمتر است.
سپس فرمودند: یک سال حکومت عراق مانع قمه زنی شد و حتی صحن مطهر مولا علی را بسته و قفل های محکم بر درها زدند که قمه زنها وارد نشوند. اتفاقا آن سال قمه عجیبی زدند و هلهله کنان پشت درهای بسته حرم آمدند و فریاد میزدند یا حسین یا حسین و بر سر میزدند، ناگهان درهای بسته به سرعت به دو طرف خود باز شد مشاهده کردیم که قفل ها از وسط بریده شدند مثل اینکه خمیر را پاره کنند، قفل های محکم انگار قیچی شده بودند، پس از دیدن این کرامت عظیم دیده ها روشن و گریه ها زیاد شد و حکومت هم دیگر نتوانست مانع شود…
لازم به ذکر است مطابق نقل خطیب بزرگوار شیخ عبدالحسین واعظ خراسانی آن سال حکومت از قمه زدن به شدت منع کرده بود و قمه زنان نیز اصرار عجیبی به قمه زدن داشتند، لذا شب را به وادیالسلام رفته در قبور وادی السلام تا صبح خوابیدند سپس به نجف مراجعت کردند!
قمهزنی و شروع مقاومت اسلامی لبنان
حضرت علامه آیتالله شیخ علی کورانی در الانتصار، ج۹، ص۱۹۰ مینویسد:
ما با چشمان خود دیدیم که چگونه قمهزدن تنها سلاح مقاومت در لبنان در مقابل یهودیها بود و چطور ارکان ایشان را لرزاند و چگونه لشکریانشان با ترس و وحشت از قمههای قمهزنها و فریادهای «حیدر حیدر» آنها فرار میکردند، و چطور بعد از آن واقعه درباره اینکه حیدر کیست بحث میکردند…
درگیری قمهزنها با سربازان اسراییلی داستان مشهور و معروفی نزد بسیاری از شیعیان جهان است و طبل رسوایی یهودیان در آن زمان، دنیا را برداشت.
این واقعه معروف را بهنقل از علامه کورانی بیان میکنیم: شهر نبطیه همانند سایر شهرهای اشغالشده لبنانی تحت محاصره تانکهای اسرائیلی قرار گرفته بود و یهودیها گشتیهای خود را بهوسیله ماشینهای جیپ به داخل و خارج شهر میفرستادند.. و در روز عاشورا بر تعداد گشتیهای خود افزودند و همراه هر ماشین جیپ یک کامیون پر از سرباز میفرستادند؛ چون نبطیه روز عاشورا پر از افرادی میشد که از سراسر لبنان برای مشاهدۀ دستۀ شبیه عزاداری امام حسین و دسته قمهزنی بدانجا میرفتند.
بهمحض اینکه گشتیهای اسرائیلی (جیپ نظامی و کامیون) وارد صحنه شد، مردم با سردادن شعارهای مخالف با آنها برخورد کردند و دسته قمهزنی که در دوراهی راه شوکین قرار داشت به سوی آن گشتیها حرکت کرد و مرثیهخوان درحالیکه با بلندگو داشت مرثیه میخواند به قسمت گفتکوی بین علیاکبر پسر امام حسین علیهماالسلام رسید و این سخنش را به پدر عنوان میکرد که: ما تا زمانی که بر حق هستیم فرقی برایمان نمیکند که بر مرگ بیفتیم یا مرگ بر ما بیفتد!
در این هنگام شور قمهزنان بیشتر شد و درحالیکه بهسوی سربازان إسرائیلی میرفتند شعار حیدر حیدر سرمیدادند و شمشیرهای خود را نشان میدادند وخون از کفنهایشان سرازیر میشد! یهودیان با دیدن این صحنه دیوانه شدند و خواستند با ماشینهای خود فرار کنند ولی نتوانستند بهطوریکه یکی از آنها با دیوار تصادف کرد، ازاینرو از ماشینهایشان پیاده شدند و آنها را ترک کرده و پیاده به طرف پایگاهایشان پا به فرار گذاشتند، درحالیکه به هوا تیراندازی میکردند!
و مردم با سنگ و قمهزنان با شمشیر آنها را دنبال میکردند، و هیچکس از ایشان کشته نشد؛ ولی جوانان آن ماشینها را آتش زدند! و این آغاز مقاومت اسلامی در لبنان بود… مقاومت حسینی ترسناک در روز عاشورا! پس یهودیان در پی «حیدر» بودند تا اینکه فهمیدند او اسم علی علیهالسلام است.
عمده دلیل قائلین به حرمت و منع، شرایط زمانه و وهن مذهب است که البته بحث مصداقی است و کسانی که برایشان وهن محرز شود باید طبق آن عمل کنند.
مرثیهخوانی در عزاداری
امام صادق ع: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ فی النّاسِ مَنْ یفِدُ اِلَینا وَ یمْدَحُنا وَ یرْثی لَنا؛ خدا را سپاس که در میان مردم، کسانی را قرار داد که به سوی ما میآیند و بر ما وارد میشوند و ما را مدح و مرثیه میگویند. وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۶۹
روضهخوانی و مرثیهثرایی یکی از رایجترین شیوههای عزاداری است که در سیره ائمه معصومین وجود داشته است.
امام رضا علیهالسّلام به دعبل شاعر فرمود: یا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَینَ علیهالسّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَیاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ؛ ای دعبل؛ برای حسینبنعلی علیهالسّلام مرثیه بگو، تو تا زندهای، یاور و ستایشگر مایی، پس تا میتوانی، از یاری ما کوتاهی مکن. جامع احادیث الشیعه، ج۱۲، ص۵۶۷
مدیحهسرایی شاعران
امام صادق ع بدان ترغیب و تشویق میکرد و خود مجالسی را برگزار و شاعران را گرد میآورد تا با سرودن و خواندن اشعار، عزای امام حسین را برگزار کند. بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۸۲
ابوهارون مکفوف میگوید: دَخَلْتُ عَلی ابیعَبْدِاللّه علیهالسّلام فَقالَ لی: اَنْشِدْنی، فَاءَنْشَدْتُهُ فَقالَ: لا، کما تُنْشِدوُنَ وَ کما تَرْثیهِ عِنْدَ قَبْرِه؛ خدمت حضرت صادق علیهالسّلام رسیدم. امام به من فرمود: برایم شعر بخوان. پس برایش اشعاری خواندم. فرمود: اینطور نه، همانطور که (برای خودتان) شعرخوانی میکنید و همانگونه که نزد قبر حضرت سیدالشهدا مرثیه میخوانی. بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۷
امام صادق علیهالسّلام به جعفربنعفان فرمود: ما مِنْ اَحَدٍ قالَ فی الحُسَینِ شِعْراً فَبَکی وَ اَبکی بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنّهً وَ غَفَرَ لَهُ؛ هیچکس نیست که درباره حسین علیهالسّلام شعری بسراید و بگرید و با آن بگریاند مگر آنکه خداوند، بهشت را بر او واجب میکند و او را میآمرزد. رجال شیخ طوسی، ص۲۸۹
برگزاری مجالس نوحه
حضرت صادق علیهالسلام درباره سیرۀ جدش فرمودند: نیحَ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلی سَنَهً فی کلِّ یوْمٍ وَ لَیلَهٍ وَ ثلاثَ سِنینَ مِنَ الْیوْمِ الَّذی اُصیبَ فیهِ. بحارالانوار، ج۷۹، ص۱۰۲
امام صادق علیهالسلام میفرماید: پدرم امام باقر علیهالسّلام به من فرمود: یا جَعْفَرُ! اَوْقِفْ لی مِنْ مالی کذا وکذا النّوادِبَ تَنْدُبُنی عَشْرَ سِنینَ بِمنی اَیامَ مِنی؛ ای جعفر؛ از مال خودم فلان مقدار وقف نوحهخوانان کن که به مدّت ده سال در منا در ایام حجّ، بر من نوحهخوانی و سوگواری کنند. بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۲۰
مراسم عزای خانگی
امام باقر(ع) میفرماید: ابْکیهِ وَ یأمُرُ مَنْ فی دارِهِ بِالْبُکاءِ عَلَیهِ وَ یقیمُ فی دارِهِ مُصیبَتَهُ بِاِظْهارِ الْجَزَعِ عَلَیهِ وَ یتَلاقُونَ بِالبُکاءِ بَعضُهُمْ بَعْضاً فِی البُیوتِ وَ لِیعَزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصابِ الْحُسَینِ علیهالسّلام؛ امام باقر علیهالسّلام نسبت به کسانی که در روز عاشورا نمیتوانند به زیارت آن حضرت بروند، اینگونه دستور عزاداری دادند و فرمودند: بر امام حسین علیهالسّلام ندبه و عزاداری و گریه کند و به اهل خانۀ خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانهاش با اظهار گریه و ناله بر حسین علیهالسّلام، مراسم عزاداری برپا کند و یکدیگر را با گریه و تعزیت و تسلیتگویی در سوگ حسین علیهالسّلام در خانههایشان ملاقات کنند. کامل الزیارات، ص۱۷۵
برگزاری ایامی برای عزاداری
یکی از شیوههای عزاداری مرسوم، بهپاداشتن «دهه عزاداری» است! همانطور که حضرت فاطمه(س) ایامی را برای عزاداری پیامبر(ص) اختصاص داد؛ همچنین اهل بیت(ع) دستور دادهاند که ایامی برای عزای اهل بیت(ع) بهویژه امام حسین(ع) اختصاص یابد و آن ایام را ایام حزن و اندوه بدانند و شادی نکنند.
امام رضا علیهالسّلام به دعبل (شاعر اهل بیت) فرمود: یا دِعْبِلُ؛ اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنی شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الایامَ اَیامُ حُزْنٍ کانتْ عَلَینا اَهْلِ الْبَیت علیهمالسّلام؛ ای دعبل؛ دوست دارم که برایم شعری بسرایی و بخوانی، چراکه این روزها (ایام عاشورا) روز اندوه و غمی است که بر ما خاندان رفته است. جامع احادیث الشیعه، ج۱۲، ص۵۶۷
برگزاری مراسم عزاداری، در حقیقت احیای خط اهل بیت علیهمالسّلام است تا اینگونه جامعه از فلسفه و حقیقت مقامات و مقاصد اهل بیت(ع) دور نشوند و در همان مسیر آنان سبک زندگی خود را انتخاب کرده و عمل نمایند.
برگزاری مراسم عزاداری، در حقیقت احیای خط اهل بیت علیهمالسّلام است تا اینگونه جامعه از فلسفه و حقیقت مقامات و مقاصد اهل بیت(ع) دور نشوند و در همان مسیر آنان سبک زندگی خود را انتخاب کرده و عمل نمایند.
امام صادق علیهالسلام فرمود: تَزاوَرُوا وَ تَلاقُوا وَ تَذاکرُوا و اَحْیوا اَمْرَنا؛ به زیارت و دیدار یکدیگر بروید، با هم به سخن و مذاکره بنشینید و امر ما را زنده کنید. بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۵۲
مجالس حسینی یکی از مهمترین شیوههای احیای امر اهل بیت(ع) و مقاصد و مطالب ایشان است.
امام صادق علیهالسّلام از فضیل پرسید: تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ فَقالَ: نَعَمْ، قالَ: اِنَّ تِلْک الْمَجالِسَ اُحِبُّها فأَحْیوا اَمْرَنا، فَرَحِمَ اللّهُ مَنْ اَحْیی اَمْرَنا. وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۲
ادب سوگواری
در سوگواری میبایست علاوه بر تحفظ بر شیوههای عزاداری اهلبیت، آداب عزاداری را رعایت کرد و از حدود الهی خارج نشد و کاری نکرد که خشم الهی را برانگیزد و اکرام، به اهانت و تکریم، به توهین تبدیل شود.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: لَمّا ماتَ اِبراهیمُ بْنُ رَسُولِ اللّهِ صلّیاللّهعلیهوآله حَمَلَتْ عَینُ رَسُولِ اللّهِ بِالدُّمُوعِ (چشمان حضرت پر اشک)؛ ثُمَّ قالَ النّبی صلّیاللّهعلیهوآله: «تَدْمَعُ الْعَینُ وَ یحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لا نَقُولُ ما یسْخِطُ الرَّبَّ وَ اِنّا بِک یا اِبراهیمُ لَمَحْزُونُونَ». بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۵۷
۰ دیدگاه