رحمت و مودت، دو صفت از صفات پروردگار
خداوند متعال میفرماید: «وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحیمٌ وَدُودٌ»، سوره هود۱۱، آیه۹۰
از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید، بهدرستی پروردگار من مهرورزِ دوستدار است.
این آیه بسیار لطیف است، در جایی که میخواهد ایشان را به توبه و بازگشت بهسوی پروردگار فراخواند و ترغیب و تشویق کند، از ضمیر مخاطب «ربکم» استفاده کرده، یعنی مربی و پرورشدهنده شما، او است، پس به سویش بازگردید، و هنگامی که به رحمت و دوستیِ او اشاره میکند، میفرماید «ربی»، یعنی خدایی که من میشناسم و باور دارم، رحمت دارد و دوستدارِ بندگانِ توبهکارش میباشد. ببینید: المیزان
مودت و رحمت، دو ضرورت زندگی
در مسئله ازدواج نیز خداوند همین دو صفت را برای زن و شوهر ثابت میکند و میفرماید: من این رحمت و مودت (دو صفتِ عملی) را بین زن و شوهر قرار میدهم.
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»، و از نشانههاى او این است که از خودتان همسرانى برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگى پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایى است براى گروهى که میاندیشند.
معنای مودت: مودت، محبتی است که دارای آثار و پیآمدهای آشکار باشد، مثلا موجب احسان و نیکوکاری و خدمت به طرف مقابل شود.
زن و شوهر یکدیگر را دوست دارند، اما خداوند مرحله بالاتر از محبت را در دلشان پدید میآورد تا علاوه بر دوستداشتن، بهصورت عملی نیز ابراز علاقه کنند.
معنای رحمت: وقتی انسان شخصی را میبیند که نقصی دارد یا از کمالی محروم است، یک حالت تأثیر نفسانی در دلش پدید میآید و باعث میشود که برای برطرفکردنِ نقص او یا بهکمالرساندنِ او تلاش کند، به این حالت، رحمت گفته میشود.
همسران بر اساس حسّ نوعدوستی نسبت به یکدیگر شفقّت دارند و دلشان برای نقایص طرف مقابل میسوزد، اما خداوند رحمت را نیز در دلشان ایجاد میکند تا برای نجات همسر از نقصانها و کاستیها تلاش کنند. مثلا زن، همسرش را تشویق میکند که همین شغلی که داری خوب است و زندگیمان را میچرخاند تا او احساس شرمساری نکند، مرد نیز مثلا از پختوپز همسرش تعریف میکند و یادداشتنِ خیاطی را بیاهمیت جلوه میدهد تا همسرش احساس سرخوردگی پیدا نکند و البته بهمرور زمان اینها را فرا گیرد.
اگر ازدواج بر محور عقلانیت و سنجیده صورت گرفته باشد، بهمحض اینکه بین دختر و پسر عقد خوانده شود و زن و شوهر گردند، آنچنان محبتی بین ایشان برقرار میشود که ممکن است موجب تعجب خودِ ایشان شود.
ممکن است پسر یا دختر از چهره و اندام چندان زیبایی برخوردار نباشند؛ اما پس از اینکه با یکدیگر محرم میشوند، آنچنان شیفته یکدیگر میشوند که گویا با زیباترین زن یا مرد دنیا ازدواج کردهاند. این کاری است که دست خود ایشان نیست، خدا این محبت را در دل میاندازد.
توجه: البته این به این معنی نیست که اگر یکی از طرفین، هیچ رغبتی به شکل و قیافه و اندام طرف مقابل ندارد، با او ازدواج کند تا خداوند مهرش را در دلش قرار دهد، خیر، کسانی که از روی دلسوزی یا فشار اطرافیان یا… تن به اینچنین ازدواجی میدهند، در بسیاری از موارد تا سالیان سال یا حتی تا آخر عمر در سردی و بیرغبتی بهسر میبرند. منظور من، کسانی هستند که قیدِ جهات ظاهری را زدهاند و ایمان و کمالات واقعی را محور انتخابِ خود قرار دادهاند، ایشان زمانی که زیباییهای باطنی را بر زیباییهای ظاهری ترجیح میدهند، خداوند نیز کاری میکند که از همسر نازیبای خود، همان لذتی را میبرد که دیگران از همسران فوقالعاده خود میبرند، یعنی از نظر عاطفی کمبودی احساس نمیکند.
بسیارعالیست