ضرورت مراجعه به امام معصوم برای فهم قرآن
گرچه قرآن کتاب هدایت همۀ بشر است؛ اما فهم قرآن نیازمند به مبیّن دارد و خدای متعال پیامبر و امامان معصوم را برای تبیین و توضیح آیات کریمه قرآن فرستاده است.
انما یعرف القرآن من خوطب به
محمدبنسنان از زید شحّام نقل میکند که روزی قتادهبندعامه وارد بر ابوجعفر امام باقر(علیهالسلام) شد.
حضرت فرمود: ای قتاده، تو فقیه مردم بصره هستی؟ پاسخ داد: «هَکَذَا یَزْعُمُونَ»، مردم اینچنین میپندارند.
حضرت فرمود: به من خبر رسیده قرآن را تفسیر میکنی! قتاده عرضه داشت: بله.
حضرت: «بِعِلْمٍ تُفَسِّرُهُ أَمْ بِجَهْلٍ؟» آیا همراه با فهم قرآن یا ندانسته تفسیر میکنی؟ جواب داد: از روی علم و آگاهی!
حضرت: اگر از روی علم تفسیر میکنی که خوب است و من از تو سؤالی میپرسم! قتاده: سؤال بفرما.
حضرت: از این آیه به من خبر بده که خداوند میفرماید: «سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنِینَ»، هرلحظه از شبانهروز در این مناطق با امنیت خاطر سفر کنید (سبأ۳۴، آیه۱۸)! قتاده: کسی که با زاد و توشه و مرکب حلال بهقصد بیتالله از خانهاش خارج شود، در امنیت است تا اینکه به خانهاش باز گردد!
حضرت: تو را بهخدا قسم، ای قتاده تابهحال ندیدهای که شخصی با زاد و توشۀ حلال به بیتالله برود و قُطّاعِ طریق جلویش را گرفته باشند و اموالش را غارت کرده و او را به هلاکت رسانده باشند؟! قتاده: چرا شنیدهام!
حضرت: وای بر تو ای قتاده! إِنْ کُنْتَ إِنَّمَا فَسَّرْتَ الْقُرْآنَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِکَ فَقَدْ هَلَکْتَ وَ أَهْلَکْتَ، اگر قرآن را از پیش خود تفسیر کنی، هم خود را هلاک کردهای هم کسانی که برای فهم قرآن گرد تو جمع شدهاند! و اگر تفسیر قرآن را از این و آن بگیری، بازهم هم خودت هلاک شدهای هم دیگران را هلاک کردهای!
معنی آیه این است که: اگر کسی با زاد و توشه و مرکب حلال بهسمت این خانه حرکت کرد، «عَارِفاً بِحَقِّنَا، یَهْوَانَا قَلْبُهُ» درحالیکه ما اهل بیت را بشناسد و دلش متمایل به ما باشد، چنانچه خداوند فرموده: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ»، پس دلهای عدهای از مردم را بهطرف آنان متمایل کن (ابراهیم۱۴، آیه۳۸). [تهوی بمعنى یحبهم و یهواهم و یمیل إلیهم].
خانه مقصود نبوده! بهخدا سوگند ما دعوت ابراهیم هستیم! کسی که قلبش متمایل به ما باشد، حجّش قبول میشود و از عذاب جهنم در روز قیامت ایمنی خواهد داشت.
سپس فرمود: «وَیْحَکَ یَا قَتَادَهُ إِنَّمَا یَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ»، وای بر تو، فهم قرآن جز برای مخاطبِ قرآن ممکن نیست، و طرف خطاب آیات قرآن ما اهل بیت هستیم.
کافی، ج۸، ص۳۱۱ و بحار، ج۲۴، ص۲۳۷
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت آخر که طرف خطاب قرآن ما هستیم در متن حدیث نبود واساسا حدیث دلالتی بر این که کس دیگری غیر از اهل بیت در قرآن مورد خطاب قرار نگرفته است ندارد و حتی در حدیث تصریح شده که قرآن هم خطاب عام دارد و هم خطاب خاص واین از خود قرآن هم روشن است چرا که مثلا وقتی مومنین را به اطاعت از اولی الامر امر میکند روشن است که مطیع غیر مطاع است وخود اولوا الامر به اطاعت از اولی الامر امر نشده اند. بله باید قبول کرد که قرآن سبک وسیاق خاص خود را دارد ونباید هر جا خطابی بود و به مخاطب تصریح نشده بود آن را متوجه تمام امت بدانیم که این اولا دلیلی بر آن نیست وثانیا مخالف با متون دینی است مثلا نباید ضمير كم در جعلناکم امة وسطا را متوجه جميع امت دانست چرا که اولا خدا نگفته است که من هر کجا اسم اشاره وموصول و ضمیر آوردم و به مخاطب تصریح نکردم مراد تمام امتند یا اگر الف و لام آوردم و قرینه ای نیافتید همیشه الف ولام جنس است و ثانیا این تفسیر با روایات و با تعلیلی که در خود آیه هست نیز سازگار نمینماید چرا که اولا وسطیتی که به ذهن خیلیها آمده ربطی به شاهد بودن ندارد وثانیا جمیع امت حتی شاهد همه ی اعمال خانواده ی خود هم نیستند چه برسد به اعمال همه ی مردم. والسلام علیکم یا اتباع اهل البیت ورحمة الله وبركاته
با احترام
آدرس روایت ذکر شده است، مراجعه بفرمایید.
قرآن برای همگان است؛ اما معرفت و فهم عمق قرآن مخصوص مخاطبین خاصی است که ائمه معصومین هستند.
ربط ادامه نوشتارتان به مطلب را متوجه نشدم!
سلام علیکم
بحث من بر سر دلالت حدیث بود واینکه انما یعرف القرآن من خوطب به معنایش این نیست که در قرآن کس دیگری مورد خطاب قرار نگرفته است بلکه ارشاد به حکم عقل است که کلام را آنطور که باید مخاطب کلام میفهمد حال اگر جایی از قرآن ائمة علیهم السلام مورد خطاب بودند که طبیعتا ممکن است مراد را درست نفهمیم چرا که ممکن است مثلا الف ولام موجود در کلام عهد ذهنی بوده باشد .
مطلب دیگر اینکه قرآن برای همگان است اما در کنار مفسرش …لو وجدوا له مفسرا ، و لتبین للناس ما نزل الیهم . البته این به آن معنی نیست که ما هیچ چیز از قرآن نمی فهمیم .
مطلب سوم اینکه تعبیر به عمق را در متون دینی به خاطر ندارم ، آن چیزی که هست این است که قرآن ظاهر و باطن دارد و ما حتی در فهم ظاهر وتنزیل هم بی نیاز از اهل بیت نیستیم.
و مطلب آخر اینکه ربط ادامه نوشتار به ماقبل این است که ما که میگوییم در قرآن غیر از اهل بیت هم مورد خطاب قرار گرفته اند به این نکته هم تنبه میدهیم که حواسمان باشد قرآن سبک وسیاق خاصی دارد مثلا بعضی خطابات قرآن متوجه اهل بیت است وآنها مصداق خاص آن هستند نه اینکه فرد اکمل آن باشند و این مطلب را ضمن یک مثال توضیح دادم.