اصطلاحات رساله احکام شرعی

توسط | آبان ۲۳, ۱۳۹۹ | احکام

اصطلاحات رساله توضیح المسائل و کتاب‌های فقه فتوایی فارسی و عربی مراجع تقلید

کتب فقه فتوایی در مقابل فقه استدلالی، به آن دسته از کتاب‌های فقهی گفته می‌شود که بیان‌گر وظیفه عملی مکلفین می‌باشد.

حالات مختلف دیدگاه فقیه

هنگامی که مجتهد می‌خواهد برداشت خود از مدارک را بیان کند، ممکن است به یکی از چهار شیوه نظرش را اعلان نماید:

فتوای قطعی

فتوای قطعی زمانی صادر می‌شود که فقیه پس از بررسی ادله به نتیجه قطعی برسد. عبارات دالّ بر فتوای قطعی:

  • جائز، یجوز، لا یجوز
  • واجب، یجب، لا یجب
  • حرام، یحرم، لا یحرم
  • مستحب، یستحب
  • مکروه، یکره
  • باطل، صحیح
  • الافضل، الاکمل، الاولی
  • یغتسل، توضّأ و…

فتوای ترجیحی

فتوای ترجیحی زمانی صادر می‌شود که فقیه خدشه و مناقشه‌ای در ادله ببیند. عبارات دالّ بر فتوای ترجیحی:

  • الاقوی، قویّ
  • الاقرب، قریب
  • الاظهر، الظاهر
  • لا یبعد، بعید
  • لا یخلو عن قوّة
  • یجب علی اشکال و…

احتیاط واجب

احتیاط واجب در جایی است که فقیه به نتیجه قطعی نمی‌رسد؛ اما روی جهاتی اجازه مخالفت نیز نمی‌دهد. عبارات دالّ بر احتیاط واجب:

  • الاحوط، الاحوط وجوباً
  • فیه اشکال، فیه تأمّل
  • لا یخلو من اشکال
  • المشهور، قیل و…

احتیاط مستحب

احتیاط مستحب در جایی است که فقیه به نتیجه قطعی و ترجیحی نرسیده و اجازه مخالفت می‌دهد. عبارات دالّ بر احتیاط مستحب:

  • الاحوط الاولی
  • الاحوط استحباباً و…

نکته: باید دقت داشت که واژۀ «اشکال و تأمل» هم در فتوا هم در احتیاط به‌کار می‌رود با این تفاوت که:

  • فتوای قطعی: لا اشکال فیه، لا مجال للاشکال فیه.
  • فتوای ترجیحی: یحرم علی اشکال، یجب علی تأمل.
  • احتیاط واجب: فیه اشکال، فیه تأمل، لا یخلو من اشکال، محلّ تأمّل، یُشکل، مشکلٌ.

احتیاط همراه فتوا و بدون فتوا

واژه احتیاط اگر به‌تنهایی استعمال شود، به‌معنای احتیاط واجب است.

اگر قبل یا بعدش فتوای مخالفِ آن باشد، به‌معنای احتیاط مستحب است؛ مانند: «الاقوی کفایة المرة فی التسبیحات الاربعة و ان کان الاحوط ثلاثاً» و «الاحوط ثلاث مرّات فی التسبیحات فی التسبیحات الاربعة و ان کان الاقوی کفایة المرة».

اگر قبل یا بعدش فتوای موافقِ آن باشد، به‌معنای عدول از احتیاط به فتوا است و رجوع به فالاعلم جایز نیست؛ مانند: «الاحوط ثلاث مرّات فی التسبیحات الاربعة و هو الاقوی».

وظیفه مکلف در موارد احتیاط واجب

در جایی که مجتهد حکم را به‌صورت احتیاط واجب بیان می‌کند، مقلد می‌تواند به همان حکم احتیاطی عمل کرده یا به «فالاعلم» مراجعه کند.

اگر فالاعلم در آن زمینه فتوا داشت، باید به فتوای او عمل کند؛ اما اگر احتیاط واجب داشت، می‌تواند به فالاعلمِ بعدی رجوع کند.

* اصطلاحاً فالاعلم به مجتهدِ اعلمِ پس از مجتهد شخص گفته می‌شود.

تفاوت احتیاط مستحب و فتوا به مستحب

هنگامی که استحبابِ یک کار برای فقیه ثابت می‌شود، فتوا به مستحب‌بودن آن می‌دهد؛ اما زمانی که به نتیجه قطعی نرسیده باشد، احتیاط استحبابی صادر می‌کند.

البته از نظر عملی تفاوتی بین این دو وجود ندارد و در هر دو حالت مکلف می‌تواند آن عمل را انجام دهد یا ترک کند.


تفاوت و فرق «فتوا» و «احتیاط واجب»

مجتهدین پس از بررسی آیات و روایات و حکم عقل، گاهی به نتیجه صددرصدی می‌رسند و بر اساس آن فتوا صادر می‌کنند.

اما گاهی علی‌رغم جدّوجهدی که به خرج داده‌اند، هاله‌هایی از ابهام اطراف مسئله را فرا گرفته که باعث می‌شود فقیه نتواند فتوا صادر کند؛ اما چون احتمال حرمت بیشتر است، می‌فرمایند: «احتیاط واجب در ترک آن است»، یا احتمال وجوب بیشتر است، پس می‌فرمایند: «به‌احتیاط واجب انجام شود».

البته در این قسم دوم، دست مکلف باز است و اختیار دارد که بر اساس احتیاط واجب مرجع تقلیدش عمل کند یا اینکه به فتوای مجتهد اعلم بعدی مراجعه کند که از آن به «الأعلم فالأعلم» تعبیر می‌شود.

فرق فتوا و احتیاط واجب

توضیحِ تصویرراهنما: مثلاً من تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که مجتهد «الف» اعلم است و مجتهد «ب» اعلمِ پس از اوست و مجتهد «ج» اعلمِ پس از آن دو می‌باشد.

پس مرجع «الف» مثلاً می‌گوید: «فروبردن سر به زیر آب به‌احتیاط واجب روزه را باطل می‌کند»، پس در این مسئله می‌توانم به مجتهد «ب» مراجعه کنم، اگر او نیز احتیاط واجب داشت، می‌توانم به مجتهد «ج» رجوع کنم. اما اگر مجتهد «ب»  فتوا به باطل‌کننده‌بودن داشت، دیگر حقّ رجوع به مجتهد «ج» را ندارم.

متأسفانه برخی افراد وقتی می‌بینند مرجع تقلیدشان احتیاط واجب به حرمت داده است، می‌گردند تا یکی از مجتهدین را بیابند که قائل به جواز باشد و به فتوای او عمل کنند؛ اما این شیوه صحیح نبوده و جایز نمی‌باشد.


فرق «احتیاط واجب» و «احتیاط مستحب»

همان‌طور که بیان شد، احتیاط واجب مثل فتوا است و عمل‌کردن بر اساس آن لازم هست، با این تفاوت که در احتیاط واحب می‌توان به فقیه دیگری مراجعه کرد ولی در فتوا نمی‌توان.

احتیاط مستحب یعنی عمل‌کردن بر طبق احتیاط، بهتر است.

  • مثلاً مجتهد می‌فرماید: احتیاط مستحب این است که روزه را قضا کند، یعنی قضاکردن بهتر است ولی واجب نیست.
  • و مثلاً می‌فرماید: احتیاط مستحب این است که با او ازدواج نکند، یعنی ازدواج‌نکردن بهتر است ولی جایز است.

راه تشخیص فتوا و احتیاط واجب و مستحب

در عبارات فارسی: معمولاً قیدِ واجب یا مستحب وجود دارد و تشخیص آن آسان است! اما چند تعبیر هست که باید به آن دقت داشت:

  • بعید نیست = فتوا
  • خالی از اشکال نیست = احتیاط واجب
  • محلّ تأمل است = احتیاط واجب

در عبارات عربی: تعبیر «الأحوط لزوماً» مخصوص احتیاط واجب و «الأحوط الأولی» مربوط به احتیاط مستحب است.

اما اگر تعبیر «الأحوط» بدون قرینه آمد:

  • اگر قبلش فتوا نقل شده، احتیاط مستحب است
  • اگر قبلش فتوا نقل نشده، احتیاط واجب است

فرق «جایز نیست» و «حرام است»

در بحث تقلید عبارت «جایز نیست» گاهی در احکام تکلیفی و گاهی در احکام وضعی به‌کار می‌رود!

  • عدم جوازِ تکلیفی = حرمت
  • عدم جواز وضعی = بطلان

اگر تعبیر «جایز نیست» در احکام تکلیفیه به‌کار برود، با عبارت «حرام است» تفاوتی ندارد! پس اگر مجتهدی فرمود: فلان کار جایز نیست، مثل این است که بگوید: آن کار حرام است.

اگر عبارت «جایز نیست» در مقام بیان حکم وضعیه استفاده شد، یعنی «صحیح نیست»؛ مثلاً وقتی مجتهد بگوید: در وضو شستن دست‌ها از پایین به بالا جایز نیست، یعنی این‌گونه وضوگرفتن باطل است.

البته: گاهی نیز به معنای حرمت و بطلان هر دو است؛ مثل اینکه بفرماید: ازدواج با دو خواهر جایز نیست.

شبیه همین تفاوت در بحث «لازم» و «واجب» نیز مطرح است.

حکم وضعی و تکلیفی

نمایه: اصطلاحات و مصطلحات


فرق «فتوا به احتیاط» و «احتیاط در فتوا»

در بحث «فتوای به احتیاط» مجتهد به‌طور قطعی می‌داند که وظیفۀ مکلف، احتیاط است؛ مثلاً در جایی که مکلف می‌داند یکی از دو لباسش نجس است، مجتهد فتوا می‌دهد که باید احتیاط کنی و با هیچ‌کدام نماز نخوانی.

در بحث «احتیاط در فتوی» مجتهد بر اساس ادله به نتیجۀ قطعی نرسیده است؛ اما به‌جهتی مانند مخالفت‌نکردن با فتوای مشهور فقها، فتوا به جواز نداده و می‌فرماید احتیاط در این است که آن کار انجام بشود یا نشود.

مثلاً فقیه یقین دارد که کشیدن مسح پا تا برآمدگی لازم است ولی نسبت به کشیدن تا مفصل یقین ندارد، پس می‌فرماید: مسح پا باید تا برآمدگی کشیده شود و بنابر احتیاط واجب تا مفصل نیز کشیده شود.

انهار؛ استخراج نظرات فقهای معاصر، ترسلی

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *