ای روضهخوان فاطمیه
آقا بیا دعای مرا مستجاب کن
ما را برای نوکریت انتخاب کن
قلبم شبیه سنگ شد از کثرت گنه
امشب بیا و سنگ دلم را تو آب کن
تأثیر جرم و معصیتْ اشک مرا گرفت
دستی بکش بهروی دلم فتح باب کن
تا کی به لب دعای فرج؟ تا کی انتظار؟!
آقا بهحقّ فاطمه پا در رکاب کن
ای منتقم بیا که دلم سخت زخمی است
رحمی نما بر این دل زارم شتاب کن
ای روضهخوانِ فاطمیه روضهای بخوان
امشب میان سینۀ ما انقلاب کن
ما در پیِ تلافی سیلی کوچهایم
یعنی بهروی غیرت ما هم حساب کن
ای ز مادر مهربانتر خوبتر
عاقبت دردم دوا خواهد گرفت
دامنت دست مرا خواهد گرفت
هر شب «اللهم عجل…» خواندهام
روزی آخر این دعا خواهد گرفت
ای ز مادر مهربانتر خوبتر
کِیْ دلت از دست ما خواهد گرفت
چشمت این ایام خون خواهد شد و
قلبت از این روضهها خواهد گرفت
روشن است از حال و روز مادرت
زود بیمارت شفا خواهد گرفت
بعد از این همسایه راحت میشود
حیدر از فردا عزا خواهد گرفت
محمدعلی بیابانی
0 نظر