ادب و آداب حضور
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ۞ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ۞ إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظيمٌ.
سوره حجرات۴۹، آیه۱و۲و۳
ترجمه روان: مسلمانان! قبل از آمدن حکم خدا و رسولش سرخود کاری نکنید و در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید؛ چون خدا شنوای داناست.
مسلمانان! صدایتان را از صدای پیامبر بالاتر نبرید و همانطورکه یکدیگر را بلند صدا میزنید، پیامبر را بلند صدا نزنید؛ مبادا کارهای خوبتان، بیآنکه بدانید، بیاثر شود!
البته خدا دلهای کسانی که پیش رسول خدا صدایشان را پایین میآورند، به ویژگیِ مراقبت تمرین داده است. در ضمن، آمرزش و پاداشی بزرگ نصیبشان میشود.
ترجمه روایی: به کسانی که (به ظاهر) ایمان آورده اید در هیچ کاری از خدا و پیامبرش جلو نیفتید و از (نافرمانی) خدا بپرهیزید که خدا شنوای داناست ( از نیاز و کارهای شما باخبر است) ( امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: این آیه درباره دو مرد از قریش نازل شده است).
ای کسانی که ایمان آوردهاید صدایتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید، و با او بلند سخن نگویید آنگونه که بعضی از شما بعضی دیگر را بلند صدا می کنید، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که شما نمیدانید ( ادب سخن و مجلس آن حضرت را رعایت کنید).
ادب حضور پیامبر
هر چیزی در عالم هستی ادب و آدابی دارد، از ادب در برابر والدین و دوست و رفیق گرفته تا ادب مجلس علم و شعائر دین و قرآن و ادب حضوریافتن خدمت معصومین علیهمالسلام.
در ادامه نکاتی درباره ادب حضور خدمت شما تقدیم میشود، باشد که خداوند متعال ما را متخلّق به بهترین آداب بگرداند.
داستان: براء بن معرور و گوشت مسموم |
المیزان: مراد از تقدم، تقدم در حکم است. یعنی قبل از گرفتن دستور از خدا و رسول، درباره حکم چیزی سخن مگویید؛ یا اینکه قبل از گرفتن دستور، عملی را انجام ندهید.
بالابردن صدا در مقابل پیامبر، یا به قصد توهین است که موجب کفر میشود؛ یا نشانه بیادبی است که منهی است.
أن تحبط، أی: لئلا تحبط/ کراهة أن تحبط
مراد، مطلق بلند صحبت کردن نیست، بلکه اگر موجب آزار پیامبر اکرم شود. در واقع، رفع صوت، بر دو قسم بوده، قسم اول موجب حبط است و آن در صورتی است که موجب آزار پیامبر شود، قسم دوم موجب حبط نیست و آن در صورتی است که موجب آزار نشود. و چون مؤمنین راهی برای تشخیص آن نداشتند یا در بیشتر مواقع، توجهی به رعایت آن نداشتند، آیه بهصورت مطلق نهی فرموده است.
و جمله «و أنتم لا تشعرون» نیز اشاره به همین قابل تشخیص نبودن این دو صورت دارد. و اگر مراد آیه، مطلق رفع صوت بود، ذکر این قید، جا نداشت؛ زیرا مؤمنین میدانستند که هر وقت صدایشان را در محضر پیامبر بلند کنند، عملشان باطل میشود.
مجمع البیان
این برداشت صحیح نیست. مخاطب این آیه، اعراب جاهلیتی بودهاند که ایمان آورده بودند و میدانستند که اینگونه اعمال، زشت و ناپسند است؛ ولی میزان قبح آن را نمیدانستند، لذا قرآن توجهشان میدهد که بدانید، این عمل آنقدر زشت است که اعمال صالح شما را نابود میکند ولی شما نسبت به این اثرش، شعور ندارید.
المیزان
غضّ صوت، در مقابل رفع صوت
دعوای ابوبکر و عمر در حضور پیامبر
ان الاقرع بن حابس قدم على النبی صلى الله علیه و سلم فقال أبو بکر یا رسول الله استعمله على قومه فقال عمر لا تستعمله یا رسول الله فتکلما عند النبی صلى الله علیه و سلم حتى ارتفعت أصواتهما فقال أبو بکر لعمر ما أردت الا خلافی قال ما أردت خلافک فنزلت هذه الآیه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ فکان عمر بعد ذلک إذا تکلم عند النبی صلى الله علیه و سلم لم یسمع کلامه حتى یستفهمه.
جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص۵۴
و همچنین در دوران خلافت ابوبکر، او سند مالکیت زمینی را به دو نفر داده و آنرا امضاء کرده بود و عمر در آن نامه و روی امضاء ابوبکر آب دهان انداخته و آنرا پاره کرد.
الدر المنثور
0 نظر