داستان نجات زندانی از زندان ابن‌زیات

داستان نجات زندانی از زندان ابن‌زیات

نجات زندانی از زندان ابن‌زیات توسط جواد الائمه(علیه‌السلام) علی‌بن‌خالد (زیدی‌مذهب) می‌گوید: در سامرا بودم که شنیدم مردی را از طرف شام با زنجیر بسته و آورده و در زندان ابن‌زیّات زندانی کرده‌اند، و شایع شد که او ادعای پیامبری کرده است. به‌خاطر کنجکاوی به در زندان رفتم...

داستان کاتب دستگاه بنی‌امیه و همسایه ابوبصیر

داستان کاتب دستگاه بنی‌امیه و همسایه ابوبصیر

توبه و عاقبت‌به‌خیرشدن کاتب دستگاه بنی‌امیه علی‌بن‌حمزه گوید: دوستی داشتم که از کاتبان و نویسندگان دستگاه بنی‌امیه بود. روزی به من گفت: از امام صادق(علیه‌السلام) برای من اجازه ملاقات بگیر. من هم برایش اجازه ملاقات خواستم، حضرت اجازه دادند. وی پس از ورود سلام کرد و...

داستان‌های کودکانه یاری و کمک

داستان‌های کودکانه یاری و کمک

قصه‌های بچه گانه پیامبر اکرم درباره همکاری و اعانت مؤمنین داستان‌هایی که در ادامه می‌آید، از سری قصه‌های کودکانه است که می‌توان وقت خواب یا اوقات فراغت برای بچه‌ها تعریف کرد. چوپان کوچک محمد(ص) که پنج سال بیشتر نداشت، تنها مانده بود. برادرانش همراه با گله گوسفندان به...

داستان نجات زندانی از زندان ابن‌زیات

داستان نجات اباصلت از زندان مأمون

رهایی اباصلت از زندان مأمون توسط حضرت جواد الائمه از دیگر کرامات حضرت جواد الائمه، نجات جناب اباصلت از زندان است. اباصلت که از یاران نزدیک امام رضا(علیه‌السلام) بوده است می‌گوید: بعد از شهادت حضرت، به‌دستور مأمون زندانی شدم و یک سال در زندان بودم و به هر دری می‌زدم،...

داستان صفوان و کرایه‌دادن شتران به هارون

داستان صفوان و کرایه‌دادن شتران به هارون

امام کاظم(علیه‌السلام) و صفوان جمال صفوان‌بن‌مهران گوید وارد بر امام کاظم(ع) شدم، حضرت فرمود: اى صفوان! همه کارهای تو نیکو و زیبنده است مگر یک کار. گفتم: فدایت شوم، چه چیزی؟! فرمود: کرایه‌دادن شترانت به این مرد، یعنى هارون، (إِکَرَاءُکَ جِمَالَکَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ)...

نصرت و اعانت