شیعه امامت را در راستای رسالت و هدف رسول خدا میداند و بعد از وجود مقدس پیامبر اکرم، خود را نیازمند به معلم و هدایتگر میداند اما دیدگاه اهلتسنن نسبت به مقام امامت، یک نگاه سطحی است و امام را صرفا یک خلیفه و پادشاه برای اداره امور جامعه میدانند.
نظام خلافت اهلسنت، فاقد مبنا و ضابطه نهایی است، زیرا تمام ملاکهایی که برای امام و خلیفه مطرح شده است، بر اساس نگرش بر تاریخ خلفا تدوین یافته است، و لذا نکته قابل توجه این است که خود این تعاریف و شرایط مطرحشده، شاهدی است بر چگونگی سیره و صفات خلفای ایشان، زیرا در جایی که فسق و فجور خلفای خویش را میبینند، منکر شرط عصمت، و وقتی نادانیهای ایشان را دیدهاند، عدم اشتراط علم و وقتی عدم تحقق اجماع را میبینند، قایل به عدم لزوم اجماع امت شدهاند! در عبارات آتی دقت بفرمایید.
فهرست مطالب
امامت و خلافت به معنی حکومت
اهلتسنن نیاز به امام را صرفا بهجهت حفاظت از شریعت دانسته و او را حاکم در رتق و فتق امور دنیوی میدانند.
ابنخلدون: «الخلافة نیابة عن صاحب الشریعة فی حفظ الدین و سیاسة الدنیا»
دیدگاه اهلتسنن درباره انتخاب امام
انتخابیبودن امامت نه انتصابی
آنها معتقدند که خداوند متعال اختیار انتخاب امام را به امت واگذار کرده است. (+)
(خلافت انتخابی دردیدگاه ایشان یعنی خلافتی که وظیفه بهوجودآوردنش برعهده مردم است)
ابوالحسن اشعری: «کان جائزا ثبوتها بالنصّ، غیر ان النص لم یرد فیها علی واحد بعینه، فصارت الامه فیها الی اختیار»
کفایت قدرت و سیطره در شکلگیری
ابنتیمیه: «قال ائمه السنه: من صار له قدره و سلطان أن یفعل بهما مقصود الولایه، فهو من اولی الامر الذین امر الله بطاعتهم»
سلطه از هر طریقی حاصل شود
حصول غلبه و استیلا از هر طریقی که باشد کافی است.
تفتازانی: «تنعقد الامامه بطرق: … و الثالث القهر و الاستیلاء، فاذا مات الامام و تصدی الامامه من یستجمع شرائطها من غیر بیعه و استخلاف و قهر الناس بشوکته، انعقدت الخلافه له»
ابویعلی: «و من غلب علیهم بالسیف حتی صار خلیفه و سمّی امیرالمؤمنین، فلا یحلّ لاحد یؤمن بالله و الیوم الآخر أن یبیت و لا یراه اماماً»
دیدگاه اهلتسنن درباره عصمت
امام میتواند ظالم و فاجر باشد!
قلقشندی: «و لو کان المتغلّب فاسقاً أو جاهلاً انعقدت امامته»
تفتازانی: «و لا یشترط ان یکون هاشمیاً و لا معصوماً و لا افضل من یولّی علیهم … و لا ینعزل الامام بالفسق»
امامت از فروع دین
بر اساس دیدگاه اهلتسنن امامت مربوط به افعال مکلفین است، لذا بر عهده امت نهاده شده است.
ایجی: «لیست من اصول الدینیات و العقائد، خلافاً للشیعه»
«هی عندنا من الفروع المتعلقه بافعال المکلفین، اذ نصب الامام عندنا واجب علی الامه»
علت طرح در علم کلام: «انما ذکرناها فی علم الکلام تأسیاً بمن قبلنا، اذ جرت العاده من المتکلمین بذکرها فی اواخر کتبهم»
بلکه از فروع بیاهمیت
ابوحامد غزالی: «اعلم ان النظر فی الامامه ایضاً لیس من المهمات و لیس ایضاً من فنّ المعقولات، بل من الفقهیات»
۹۳۱۰۰۴ مظلومی گمشده در سقیفه، ج۴، ص۱۵۵
۰ دیدگاه