امامت از دیدگاه اهل‌تسنن

توسط | دی ۶, ۱۳۹۳ | سنی‌شناسی, فروق فریقین

شیعه امامت را در راستای رسالت و هدف رسول خدا می‌داند و بعد از وجود مقدس پیامبر اکرم، خود را نیازمند به معلم و هدایت‌گر می‌داند اما دیدگاه اهل‌تسنن نسبت به مقام امامت، یک نگاه سطحی است و امام را صرفا یک خلیفه و پادشاه برای اداره امور جامعه می‌دانند.

نظام خلافت اهل‌سنت، فاقد مبنا و ضابطه نهایی است، زیرا تمام ملاک‌هایی که برای امام و خلیفه مطرح شده است، بر اساس نگرش بر تاریخ خلفا تدوین یافته است، و لذا نکته قابل توجه این است که خود این تعاریف و شرایط مطرح‌شده، شاهدی است بر چگونگی سیره و صفات خلفای ایشان، زیرا در جایی که فسق و فجور خلفای خویش را می‌بینند، منکر شرط عصمت، و وقتی نادانی‌های ایشان را دیده‌اند، عدم اشتراط علم و وقتی عدم تحقق اجماع را می‌بینند، قایل به عدم لزوم اجماع امت شده‌اند! در عبارات آتی دقت بفرمایید.

امامت و خلافت به معنی حکومت

اهل‌تسنن نیاز به امام را صرفا به‌جهت حفاظت از شریعت دانسته و او را حاکم در رتق و فتق امور دنیوی می‌دانند.

ابن‌خلدون: «الخلافة نیابة عن صاحب الشریعة فی حفظ الدین و سیاسة الدنیا»

دیدگاه اهل‌تسنن درباره انتخاب امام

انتخابی‌بودن امامت نه انتصابی

آن‌ها معتقدند که خداوند متعال اختیار انتخاب امام را به امت واگذار کرده است. (+)
(خلافت انتخابی دردیدگاه ایشان یعنی خلافتی که وظیفه به‌وجودآوردنش برعهده مردم است)

ابوالحسن اشعری: «کان جائزا ثبوتها بالنصّ، غیر ان النص لم یرد فیها علی واحد بعینه، فصارت الامه فیها الی اختیار»

کفایت قدرت و سیطره در شکل‌گیری

ابن‌تیمیه: «قال ائمه السنه: من صار له قدره و سلطان أن یفعل بهما مقصود الولایه، فهو من اولی الامر الذین امر الله بطاعتهم»

سلطه از هر طریقی حاصل شود

حصول غلبه و استیلا از هر طریقی که باشد کافی است.
تفتازانی: «تنعقد الامامه بطرق: … و الثالث القهر و الاستیلاء، فاذا مات الامام و تصدی الامامه من یستجمع شرائطها من غیر بیعه و استخلاف و قهر الناس بشوکته، انعقدت الخلافه له»

ابویعلی: «و من غلب علیهم بالسیف حتی صار خلیفه و سمّی امیرالمؤمنین، فلا یحلّ لاحد یؤمن بالله و الیوم الآخر أن یبیت و لا یراه اماماً»

دیدگاه اهل‌تسنن درباره عصمت

امام می‌تواند ظالم و فاجر باشد!

قلقشندی: «و لو کان المتغلّب فاسقاً أو جاهلاً انعقدت امامته»

تفتازانی: «و لا یشترط ان یکون هاشمیاً و لا معصوماً و لا افضل من یولّی علیهم … و لا ینعزل الامام بالفسق»

امامت از فروع دین

بر اساس دیدگاه اهل‌تسنن امامت مربوط به افعال مکلفین است، لذا بر عهده امت نهاده شده است.

ایجی: «لیست من اصول الدینیات و العقائد، خلافاً للشیعه»
«هی عندنا من الفروع المتعلقه بافعال المکلفین، اذ نصب الامام عندنا واجب علی الامه»
علت طرح در علم کلام: «انما ذکرناها فی علم الکلام تأسیاً بمن قبلنا، اذ جرت العاده من المتکلمین بذکرها فی اواخر کتبهم»

بلکه از فروع بی‌اهمیت

ابوحامد غزالی: «اعلم ان النظر فی الامامه ایضاً لیس من المهمات و لیس ایضاً من فنّ المعقولات، بل من الفقهیات»

۹۳۱۰۰۴ مظلومی گمشده در سقیفه، ج۴، ص۱۵۵

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *