دوازده جزوه درباره تمرکز قوای دماغی

• جزوه اول: مقدمه و کلیات
• جزوه دوم: موانع تمرکز قوای دماغیه
• جزوه سوم: روش جمع‌آوری و تمرکز حالات شخص
• جزوه چهارم: مبارزه با تنبلی
• جزوه پنجم: تنفس و تمدد عضلات
• جزوه ششم: ژیمناستیک باطنی و تربیت اعضای سمت چپ
• جزوه هفتم: ترتیب غذا، کار و خواب
• جزوه هشتم: روش خواندن کتاب و فراگیری زبان‌ها
• جزوه نهم: تمرکز قوای دماغیه
• جزوه دهم: شناسایی اشخاص
• جزوه یازدهم: برطرف‌کردن ضعف قوای دماغی
• جزوه دوازدهم: ترتیب تکامل شخصیت و احراز تصمیم قوی

---

تمرکز قوای دماغی

این جزوات، یک دوره درس هستند؛ پس آنها را با تفکر و دقت بخوانید. هر هفته فقط یک جزوه را بخوانید. تا از یک جزوه نتیجه نگرفته‌اید، سراغ جزوه بعد نروید. من با چشمان باز، تمام مراحل زندگی را پیموده‌ام و اشخاص فوق‌العاده زیادی را دیده و وارد روحیاتشان شده‌ام، با دکترهای طب و علم الروح و علم النفس ارتباط داشته‌ام، به‌طوری که می‌توانم شماها را به بهترین راه‌ها هدایت کنم.

راین هلد – گرلینک، ابوالفضل شاهرخی، تمرکز قوای دماغی

---

جزوه اول: مقدمه و کلیات

گذشته را به‌یاد آورید، تمام خطاهای گذشته را یادداشت کنید، از خود بپرسید: چرا من به مقصودم نرسیدم؟ تمام بدبختی‌ها را ناشی از خودتان خواهید دید. بشر هر حادثه ناگواری را به علل خارجی نسبت می‌دهد. به اشتباهات گذشته، سطحی نگاه نکنید.

خبط‌هایی که به آن پی می‌بریم، ما را به شاه‌راه خوشبختی هدایت می‌کند. پشیمانی نباید برای ما جز فهم یک حادثه جدید، چیز دیگری باشد. نباید پشیمانی را همیشه به همراه داشت. از پشیمانی درس بگیرید و آن را دور بیاندازید و به آرزوهای آینده نگاه کنید.

گوته: هر چیز گذشته‌ای را باید در خاک مدفون کرد؛ زیرا خیال آن، جز ناراحتی چیزی تولید نمی‌کند. شخصی که زندگی می‌کند، باید امروز و فردا را در نظر داشته باشد و دیروز را به کلی از خاطر محو کند.

آمال و آرزوها، ریشه جدیت ماست و موجب تشکیل احتیاجات ما می‌شود و احتیاجات، اساس توجه است زیرا هر چیزی که مانع رسیدن به آن شود، توجه شخص را به خود جلب می‌کند و توجه، محور اصلی زندگانی مردم است.

گوته: جدیت، اولین تکلیف انسان است.

پس برای رسیدن به اهداف باید از جدیت و عمل استفاده کرد که شرط آن، تمرکز قوای دماغی است.

---

فراموشی

فراموشی یکی از بزرگترین احتیاجات بشر است. هر مغزی که بدون قوه فراموشی شروع به کار کند، ماشین بی‌روغنی است که به زودی سوخته و از کار می‌افتد. هر اندازه تأثیر ورود فکر در مغز قوی‌تر باشد، دوام آن در حافظه طولانی‌تر خواهد بود.

باقی‌ماندن افکار در مغز، به دو چیز نیاز دارد:

• قوه کامل اخذ فکر، که همان علاقه است
• تقویت فکر و اراده که با تکرار و اتصال افکار جدید با افکار قدیمی حاصل می‌شود.

قبول‌کردن هرگونه فکر بیهوده، مانند پر کردن معده با غذای بیهوده، مانع دریافت مطالب مفید می‌شود. فراموشی، گران‌بهاترین اسلحه حافظه ذهن ماست.

تصورات ما پس از مدتی محو و نابود می‌شوند، پس از مدتی به‌صورت ناگهانی در اثر یک اتحاد و اتصال افکار، مجددا با کمال قوت در ذهن ما جلوه‌گر می‌شوند. پس برای جلوگیری از فراموشی، باید تفکراتمان را با نظم و ترتیب وارد ذهن کنیم، با جست‌وگریخت‌های بیهوده کاری از پیش نمی‌بریم.

علمای علم الروح: انسان دارای دو قوه متخیله است:

• قوه متخیله خارجی: در هنگام بیداری کامل، تلقین‌های منافی تجربه و اصول عقلی را رد می‌نماید؛
• قوه متخیله باطنی: به هنگام بی‌هوشی و خواب و… خود را برای قبول هر چیزی آماده می‌نماید.

در حالت عصبانیت یا ترس، قوه متخیله باطنی بر انسان تأثیر می‌گذارد و همانند انسان خواب، قدرت تشخیص صحیح از سقیم را ندارد. اگر شخصی بتواند در عالم بیداری، همین قوه متخیله باطنی را توسط قوای متخیله خارجی مهار کند، نابغه خواهد شد. بروز آثار و شعرهای زیبا نیز از نویسندگان، شعرا، موسیقی‌دان‌ها، نقاشان و مجسمه‌سازان زبردست نیز در همین حالت است. و غالبا معتقدند که: شاهکار، فقط نتیجه تلقین روح است.

گوته، اکثر شاهکارهای خود را اثر الهامات باطنی می‌داند و از ترشحات قلم خود نمی‌داند.
هاینه (شاعر): همین‌طور که اشک‌های یک چشم متأثر، بی‌اختیار سرازیر می‌شود، اشعار من هم بی‌اختیار از روحم تراوش می‌کند.

افرادی که قوای دماغی خود را فقط روی یک موضوع متمرکز می‌کنند، نسبت به بقیه موضوعات مشوش الفکر به نظر می‌رسند. آدم عصبانی هم، قوای متخیله‌اش دارای تمرکز است؛ ولی تمرکز در اینکه ناخوشی به او رسیده است و این تمرکز در حدی است که هیچ فضای خالی برای بقیه افکار باقی نمانده است.

پس منشأ عصبانیت و گسیختگی افکار، تأثیر شدید قوه متخیله باطنی بر قوه خارجی است و باید همان‌طور که این حالت به تدریج در شما پیدا شده، به تدریج هم از بین برود.