فهرست مطالب
سنّ متعارف ازدواج در جامعه کنونی
یکی از پدیدههای خطرآفرین در جوامع و جامعه ایران، مشکل سن بالا برای ازدواج میباشد، بهگونهای که به گزارش سازمان ثبتاحوال در سال ۱۳۹۰:
- ازدواج آقایان، ۸۶ درصد بین ۲۰ تا ۳۴ سالگی صورت گرفته است
- ازدواج بانوان، ۸۵ درصد بین ۱۶ تا ۳۰ سالگی صورت گرفته است
لذا این ۱۵ سال (در پسر و دختر) سنّ متعارف ازدواج در ایران محسوب میشود.
البته آمار تأخیر از سنّ ازدواج در مردان و زنان رو به افزایش است، بهطوری که:
- در سال ۱۳۹۳، حدود ۱۰% از مردان و ۱۴% از زنان در سن بالا تر از متعارف ازدواج کردهاند
- در سال ۱۳۹۴، حدود ۱۲% از مردان و ۱۶% از زنان در سن بالا تر از متعارف ازدواج کردهاند
علل و انگیزههای ازدواجنکردن دختران
متأسفانه بیشترین عاملی که باعث بهتأخیرافتادن ازدواج و سن بالا در دختران میشود، علاقه به ادامه تحصیل و گرفتن مدرکهای بالا است، غافل از اینکه بهدستآوردن این مدرک در مقایسه با آنچه که برایش از دست دادهاند، هیچ ارزشی ندارد.
ازدواج یا ادامه تحصیل؟
خواهر ارجمند، لطفاً خوب فکر کنید، اگر حرفدلی داشتید در دیدگاهها مطرح کنید.
اگر در افق دید شما، دخترانِ تحصیلکردهای دیده میشوند که تا دانشگاه تحصیلات خود را ادامه دادهاند و ازدواج موفقی نیز داشتهاند، گسترۀ دیدِ خود را کمی بیشتر کنید و دختران زیادی را ببینید که بهبهانههای مختلف، مانند:
- میخواهم تحصیلاتم را ادامه بدهم؛
- فعلاً قصد ازدواج ندارم؛
- اگر ازدواج کنم اسیر زندگی میشوم و آزادیام را از دست میدهم؛
- رفتوآمدها و نشستهای دوستانه با رفقایم تعطیل میشود؛
- من دنبال یک شوهر ایدهآل میگردم؛
- و…
خواستگارهای خود را ردّ کردهاند و پس از چندین سال در سن بالا با مشکلاتی مانند:
- نیاز به عواطف و احساس کمبود عاطفی؛
- آزار و اذیت و سوءاستفاده هوسرانان؛
- نیاز به پشتیبان برای زندگی؛
- نیازهای جنسی؛
- تمایل به داشتن فرزند؛
- احساس سرخوردگی و شرمساری در بین اطرافیان؛
- مشکلات و بیماریها و و شکستهای جسمی؛
- و…
روبهرو شده و تصمیم جدی به ازدواج میگیرند؛ اما کمی دیر شده! سن بالا و پایینآمدن مقدار خواستگار و تغییر معیارهای ازدواج، برای ایشان بحرانآفرین شده است.
همیشان وقتی با دختران کمسنوسالتر صحبت میکنند (اگر حسود نباشند!) خواهند گفت: «بابا درس میخونی که چی بشه؟ آینده خودت رو از دست میدی، پدر خودت رو در میاری آخرش هم نه شغل درستوحسابی گیرت میاد نه شوهر خوب! از من میشنوی تا خواسگار خوب گیرت اومد ازدواج کن، حالا اگه تونستی بعدش تحصیلاتت رو هم ادامه بده».
خواهر گرامی، اگر میخواهید درستان را ادامه دهید و به این خاطر ازدواجتان را بهتأخیر بیاندازید، میگویم: کاش شما پاسخگوی بخش مشاوره خانواده میبودید و سختیها و مشکلات فراروی یک خانم سیوپنج، چهلساله با تحصیلات بالا یا حتی موقعیت شغلی نسبتاً خوب را میشنیدید و از پیامدهای منفی ازدواج در سن بالا آگاهی پیدا میکردید، تا به بهانههای واهی زندگی خود را خراب نکنید.
توصیههایی برای دختران مجرد در سن بالا
اگر تحصیلات بالایی دارید توجه داشته باشید که کمتر مراجعه کردنِ خواستگار برای شما، صرفاً بهجهت سن بالا نیست؛ بلکه خیلی از مردها خود را همشأن شما نمیدانند و بهخاطر اینکه در زندگی احساس حقارت نکنند و حسّ برتریشان خدشهدار نشود، برای ازدواج با شما پا پیش نمیگذارند. پس احساس ضعف نکنید.
البته با توجه به اینکه غالباً علم، غرورآفرین است، مردی که تحصیلات پایینتری دارد، ترس از این را خواهد داشت که در زندگی پیش شما کم بیاورد و سرخورده شما قرار بگیرد.
حال باید چه کرد؟ دقت کنید که:
- سلامت روح و جسم شما مهمتر است: درست است که ازدواجنکردن یکی از مشکلات زندگی است؛ اما تمامِ زندگی نیست، نگذارید مجردبودن و ترس از آینده و نگرانی، همه زندگی شما را مختلّ کند، بهگونهای که سلامت روح و جسم خود را بهخاطر این مسئله به خطر بیاندازید؛
- از هول حلیم توی تیگ نیافتید: مراقب باشید سن بالا و کمبود خواستگار زمینهساز اشتباه شما در انتخاب همسرتان نشود. متأسفانه گاهی برخی از دختران بهخاطر زیادشدن سنّ و کمبودن خواستگار، اقدام به وصلتهایی ناهماهنگ کرده و زندگی و آینده خود را خرابتر میکنند؛
- باید ملاکهای انتخاب همسر شما بازبینی شود: سلیقههای بیست سال پیشِ خود را یدک نکشید، شما باید عاقلانه فکر کنید و واقعبینانه معیارهای متناسب با سنّ فعلی خود را مدّنظر بگیرید. مثلاً شما در بیستسالگی دوست داشتید با شوهری مجرد و سهچهار سال بزرگتر از خود ازدواج کنید، حال اگر بخواهید بر همان معیار در چهل سالگی تحفّظ کنید، معنایش این است که شوهری که برای شما میآید، چهل و سه چهار ساله و مجرد باشد!
- شرایط بهروزشده خود را اعلان کنید: توقعات جدید از همسر آیندهتان را در لفافه به اطرافیان منتقل کنید. نقش افراد دلسوز اطرافتان را بهعنوان معرف نادیده نگیرید؛ چراکه همیشه بنا نیست آسمان سوراخ شود یا معجزهای رخ دهد؛
- مثلاً اگر خواستگاری با سنّ بالا آمد ولی شرابخوار یا سیگاری بود، در صحبتهایتان بگویید: «گرچه حدود ده سال از من بزرگتر بود ولی با سنّش مشکلی نداشتم، سیگاریبودن و استفاده از مشروبات الکلی نگذاشت که بهش بله بگم»؛
- یا مثلاً اگر مردی با درآمد معمولی آمد ولی بینماز بود، بگویید: «شغلش بد نبود درآمد متوسطی داشت، ولی اهل نماز و روزه نبود…».
- نیاز شما به مشاور بیشتر است: وقتی کسی به خواستگاری شما آمد، چه نظرتان مثبت بود چه منفی، پیش از پاسخ نهایی از یک مشاور متدین مشورت بگیرید؛
- توکل و توسل را رها نکنید: قطعاً دعا و توسل زیاد دارید، نگذارید باورهای دینی شما ضعیف شود. بهصرف اینکه زود حاجت نگرفتید، آنها را رها نکنید. صلاح و مصلحت ما را خدای ما بهتر میداند.
منبع: کانون مهرورزی درر؛ شهاب مرادی و…
سلام علیکم.
علت مجرد ماندن دختران با سن بالا فقط تحصیل نیست.
بهتره به نگاه به آمار و نسبت تعداد افراد در این محدوده سنی هم داشته باشیم.
وقتی تعداد دختران در این محدوده سنی چند میلیون نفر بیشتر از پسران هست، طبیعیه که مجرد موندم خواسته یا ناخواسته به این قشر تحمیل میشه.
با توجه به همین مسئله، آقایون حق انتخاب خیلی بیشتر و وسیع تری دارن، و خانم ها فقط میتونن منتظر گزینه مناسب باشن، که گزینه مناسب هم تحت شرایط کنونی که خیلی از آقایون گرفتار مسائلی مثل اعتیاد و رفتارهای نامشروع و بیکاری و … هستن قطعا به این راحتی پیدا نمیشه.
با این اوصاف خانم ها به نوعی و از جهاتی مجبور شدن از خیر ازدواج تحت هر شرایطی بگذرن.
از طرفی اکثر آقایون به دنبال ظواهر هستن، و معیار و ملاک معقولی برای انتخاب ندارن.
و خیلی مسائل دیگه که اینجا جای بحثش نیست
با سلام
درسته بحثهای آماری هم در این جریان دخالت داره که اینجا مختصری دربارهش نوشتم: https://dorar.ir/5772
تغییر معیارها و گمشدن هدف اصلی ازدواج و ظاهربینی هم از نکات مهم این جریان هست که در نمایه: همسرگزینی بحثهایی رو مطرح کردم
همه این حرفها درست است. اما باور کنید فقط دخترها سخت گیر نیستن. بخدا ما دخترها هیچ چیز عجیبی نمیخوایم. بهتره کمی پسرها و خانواده هاشون رو هم نصیحت کنید تا کمی از اعتماد به سقفشون کم کنن.