فهرست مطالب
- فرهنگ املایی ویراستاران
- قواعد نگارشی ویراستاران
فرهنگ املایی ویراستاران
کلمۀ مدّنظر را در کادر جستجوی فرهنگ املایی ویراستاران بنویسید. پس از اینتر، به سایت ویراستاران منتقل میشود.
با سپاس فراوان از جناب سید حمید حیدریثانی عزیز و استاد محمدمهدی باقری ارجمند و تیم قدرتمند ویراستاران.
قواعد نگارشی ویراستاران
چند مبنای دستورخط
تر، ترین | در صفتها، همیشه نیمجدا با قبل نوشته میشود؛ البته بهجز در بیشتر و کمتر و بهتر. |
می، نمی | در فعلها، همیشه نیمجدا با فعل پس از خود نوشته میشوند. |
ابن / بن | در اسمها، همیشه با قبل و بعدش نیمجدا نوشته میشود. |
اِیْ (حرف ندا) | همیشه جدا از منادا نوشته میشود. |
اعراب | فقط برای پیشگیری از بدخوانی اعرابگذاری میشود. از ساکن بهندرت استفاده میشود. |
تنوین | درج تنوین در کلمات تنویندار، اجباری است. |
ــهٔ یا ــهی | فقط «ـهٔ» درست است و آن را همیشه باید درج کنیم. |
بناهای اختیاری دستورخط
در بناهای اختیاری دستورخط، اینها را برگزیدهایم:
دستورخط | انتخاب «ویراسـتاران» |
---|---|
ابن = بن | در میانهٔ اسم، الف «بن» را درج نمیکنیم. |
ـها = ها | «ها»ی جمع را همیشه با قبل نیمجدا مینویسیم. |
املاء = املا | بعد از کلمات عربی مختوم به الف و همزه، همزه را درج نمیکنیم: املا. در این صورت، وقتی این کلمات کسرهٔ اضافه بگیرند، یای میانجی بعدشان قرار میگیرد: املای من. |
املایی = املائی | قبل از یای نسبت و یای نکرهساز، ی میگذاریم، نه همزه: املایی. |
دوصورتهها
در فرهنگ املایی خط فارسی، اگر برای یک واژه دو صورت املایی آمده باشد، معمولاً نخستین صورت املایی را ملاک گرفتهایم. این از آن روست که در خود فرهنگ املایی خط فارسی نیز صورت اول بهواسطهٔ رجحانش در ابتدا قرار گرفته است.
درر: مگر در برخی واژگان که به دل نچسبید؛ مانند: پاسخگو، خرابکار، خوشحال، خوشمزه، دلنشین، سالخورده، گمشده و… که گزینه دوم پسندیده شد.
فاصلهگذاری کلمات
- درون یک کلمه:
- فاصله: نباید
- نیمفاصله: در صورت نیاز، باید
- بـیـن دو کلـمه:
- یک فاصله: باید
- بیش از یک فاصله: نباید
- نیمفاصله: نباید
عددنویسی
عددنویسی نیز از نظر فرهنگ املایی دارای ضوابط خاصّ خود میباشد:
۱. عدد و معدود ← جدا: یازده تومان، ۲۵ تومان، کوچهٔ ۲۲
- نکته: «بار» و «تا» هم معدود محسوب میشود: اولین بار.
۲. هر تکواژهٔ ترکیبی ← نیمجدا: ۲۵تومنی، پنجاهتومنی، سیساله، هشتادنفری، صددروازه، هشتدری، ۳۲۰برگی
۳. هر عدد ترکیبی ← نیمجدا: دویستوسیوششمین نفر، ۴۳۵هزار نفر، ۵میلیارد و ۴۴۰میلیون و ۳۲هزار نفر
۴. کوتهنوشتها ← به عدد میچسبد: ص۲۳، ۱۴۹۷م، ۱۳۴۲ش، ش۶۶، ج۷، س۹
۵. در تاریخنویسی ← ماهها و فصلها به عدد میچسبد: ۱۳خرداد۱۳۸۹، ۱۲ذیقعده۱۳۶، تابستان۱۳۹۲
۶. عدد احتمالی ← نیمجدا و طبق قاعدهٔ عددنویسی، اگر واودار بود، با رقم و اگر بیواو بود، با حرف : دوسه نفر، ۱۲۰۰ – ۱۳۰۰ کیلومتر
۷. کسرها ← بهحرف و نیمجدا: دوسوم، سهچهارم
- تذکر:
۱. «و» و «تا» بین دو رقم ← جدا: ص۴۵۶ و ۴۵۹، پنج تا شش نفر.
۲. اعشار: فقط /
قواعد مربوط به «به»
ببینید: فاصله و نیمفاصله و به
نشانهها
۱. در نشانههای درنگ . ، ؛ : … ! ؟ قبل: بیفاصله؛ بعد: فاصلهٔ کامل.
۲. در نشانههای دربَرگیر «» () ﴿﴾ [] {} < > با درون: بیفاصله؛ با بیرون: فاصلهٔ کامل.
نکته: اگر نشانهٔ درنگ و دربرگیر کنار هم آمدند، قاعدهٔ دومی را اعمال میکنیم: ). .)
۳. در نشانههای ریاضی تنیده در متن فارسی + – = / ÷ × با قبل و بعد: یک فاصله.
قیدسازها
«در» و «بر» و «با» و «از» قیدساز و متممساز جدا نوشته میشود. «به» متممساز نیز جدا نوشته میشود.
فقط «به» قیدساز استثناست و با بعدش نیمجدا میشود.
منفیسازها در واژههای مرکب
نیمجدا با بعد: بی، نا، ضدّ (همیشه با تشدید)، غیر (مگر اینکه به حرف برسد: غیر از).
جدا از بعد: عدم، نبود، فقدان، فاقد، بدون.
مصدر
مصدر و شبهمصدر همیشه نیمجداست: ناکامشدن.
مگر اینکه در میانهاش واژهای دیگر بیاید: نگاه ناپسند انداختن.
یک واحد خواندنی
معمولاً عبارتهای با یک واحد خواندنی نیمجدا نوشته میشوند. البته بعضی عبارتهای با یک واحد خواندنی جداست: مجموعه کتب، سلسله جلسات، سری فیلمهای بتمن، بهترین شکل، دیگر افراد، خیلی خنک، اندک دقت، این نوع.
اجزای فعل
اجزای فعل همیشه جداست.
پیشوندها در فعلهای پیشوندی نیمجدا نوشته میشود. فعل پیشوندی فعلهایی هستند تشکیلشده از دو تکواژ که با این پیشوندها آغاز میشوند: در، بر، ور، فرا، فرو، فرود، باز، وا
همچنین «به» در عبارتهای فعلی نیمجدا نوشته میشود.
حرف پسینی
حرف بعد از کلمه، همیشه جدا نوشته میشود: نسبت به، در مقایسه با، مبنی بر، مربوط به، با توجه به، بنا بر، بنا به.
صفت اشاره در ترکیبها
«این» و «آن» و «همان» و «همین» در میانهٔ ترکیبها باعث جداشدن نیمجداها میشوند: بهجهتِ ← به این جهت.
جدا از بعد
اینها را جدا از بعدشان مینویسیم: تحت، مورد، زیر، عدم، نبود، فقدان، فاقد، بدون، اهل، هیچ، هر، آن، این.
«قابل» و «غیرقابل» با بعدشان نیمجدا نوشته میشوند.
القاب
در فرهنگ املایی لقبهای آغازین با بعدشان جدا نوشته میشوند: مرحوم، دکتر، شهید، شیخ، آیتالله، حجتالاسلام، مهندس، آقای، خانم و… .
مگر اینکه آن لقب جزء نام آن فرد شده باشد.
عطف وند
اگر کلمهای به کلمهٔ پیشوند یا پسونددار عطف شد، جدا نوشته میشود: بیدقت و ملاحظه، پیشوند و پسونددار، غیرآبی و خاکی، پررنج و زحمت.
نیمفاصله در عربی
در فرهنگ املایی متون عربی، هیچکجا نیمفاصله وجود ندارد. عنوان کتابهای عربی نیز باید کاملاً جدا نوشته شود: غرر الحکم و درر الکلم، نهج البلاغه، بحار الانوار.
عربی در فارسی
عبارتها و اسامی عربی در فرهنگ املایی متن فارسی، نیمجدا نوشته میشوند: انشاءالله، دارالحدیث، دارالقرآن.
قواعد همزه (ء)
حرف همزه (ء) یک حرف عربی است و جزو الفبای فارسی نیست. بنابراین، هر کلمهای که در آن همزه دیده شود، یک کلمه عربی است که وارد فارسی شده است و در کلمات فارسی نباید همزه به کار رود.
پس، کلماتی مثل: پایین، بفرمایید، مینمایید و… نباید با همزه نوشته شوند. (پائین، غلط است)
همزه به چهار شکل نوشته میشود: ء أ ئ ؤ
قواعد پایۀ همزه:
- اگر همزه، حرکت فتحه (ـــَــ) بگیرد، باید با پایۀ «الف» نوشته شود؛ مثل: هیأت. (البته اگر مراد از هیئت، اصطلاح علم نجوم باشد، برای ایجاد تفاوت، با پایۀ «ی» نوشته میشود)؛
- اگر همزه، حرکت کسره (ـــِــ) بگیرد، باید با پایۀ «ی» نوشته شود؛ مثل: مسائل، خائن، مائده، ائمه، جوائز و… (مسایل و جوایز هم درست هستند)؛
- اگر همزه، حرکت ضمه (ـــُــ) بگیرد، باید با پایۀ «و» نوشته شود؛ مثل: آباؤُکم.
استثنائات و بقیۀ قواعد همزه:
- اگر حرف قبل از همزه، مفتوح باشد، همزه با پایۀ «الف» نوشته میشود؛ مثل: رأفت، مأخذ، تأخیر؛
- اگر همزه با صدای «ای» همراه شود، همزه بر پایۀ «ی» مینشیند؛ مثل: جبرائیل، رئیس، لئیم، اسرائیل؛
- اگر حرف قبل از همزه، ضمه باشد، بر تمامی قواعد، اولویت پیدا میکند و همزه بر روی پایۀ «و» نوشته میشود؛ مثل: مؤسس، سؤال، مؤید، مؤمن؛
- اگر همزه با صدای «او» همراه شود، بر پایۀ «واو» نوشته میشود؛ مثل: مسؤول (مسئول، غلط است)، شؤونات؛
- تمامی کلمات لاتین که شامل همزه میشوند، باید بر پایۀ «ی» نوشته شوند؛ مثل: ناپلئون، سوئد، ئیدروژن، ژوئن.
قواعد همزه بدون پایه:
- همزه بدون پایه، فقط در آخر کلمات عربی میآید؛ مثل: سوء، اعضاء، املاء، انشاء؛
- کلماتی مثل «انشاء» که در انتهای آنها، الف و سپس همزه بدون پایه میآید، الف و همزه آنها، در فارسی، یک حالت اضافی است و همزه تلفظ نمیشود؛ بنابراین حذف میشود. پس در فارسی، «املا و اعضا» درست است نه «املاء و اعضاء»؛
- در این کلمات، اگر یک مضافالیه به کلمه اضافه شود، یک «ی» میانجی به انتهای کلمه اضافه خواهد شد؛ مثل: اعضای مجلس.
مهمترین قواعد اتصال
- پسوند «ها» علامت جمع فارسی است که باید حتما جدا نوشته شود؛ مثل: درختها، انسانها و… (در کلمۀ تنها، «ها» نشانۀ جمع نیست، پس جدا نوشته نمیشود)؛
- پسوند «مند» در ترکیبش با اسم، مفهوم «دارا بودن» را میرساند؛ مثل: نیرومند؛
- اگر کلمهای به «ـه بیان حرکت» ختم شود و بخواهد پسوند «مند» بگیرد، باید جدا نوشته شود؛ مثل: علاقهمند، اندیشهمند (به کسی نگویید: اندیشمند، چون «اندیشمند» یعنی «ترسو»! اندیشهمند، درست است)
- پسوند «تر» و «ترین» همیشه و در همۀ حالات جدا نوشته میشوند مگر در سه مورد: بهتر، کهتر و مهتر؛ مثل: بزرگترین، زیرکتر.
- پیشوند «هم» معمولاً متصل نوشته میشود، مگر در صورتی که شکل نوشتاری نازیبایی پیدا کند؛ مثل: همراه، همدل، همدم، همصحبت، هماهنگ، همانند؛
- پیشوند «بی» معمولاً جدا نوشته میشود، مگر در کلماتی که تغییر معنی ایجاد میشود؛ مثل: بیسواد، بیدل، بیزار، بیکار، بیچون.
قواعد فعل «است»
- اگر در انتهای یک کلمه، صدای «آ» باشد، نیازی به آوردن «الف» در فعل «است» نیست؛ مثل: تواناست، داناست، بیناست؛
- اگر در انتهای یک کلمه، صدای «او» باشد، نیازی به آوردن «الف» در فعل «است» نیست؛ مثل: اوست، بهخلاف رادیو و تو و… که صدای «او» ندارند.
قواعد «چنانکه» و «چنانچه»
– کلمات «چنانچه» و «چنانکه» بهتر است جدا نوشته شوند؛ اما اگر سر هم نوشته شوند، ایرادی ندارند
– «چنانچه» یک حرف شرط است بهمعنی «اگر»
– «چنانکه» یک حرف ربط است بهمعنی «همانطور که»
پس؛
– عبارت «چنانچه میدانیم» غلط است؛ – عبارت «اگر چنانچه…» غلط است. (=اگر اگر…) – جمله «چنانچه درختی را آب ندهیم، خشک میشود» درست است.
علامات
- کاربرد نقطهویرگول/ نقطهکاما (؛)
- این علامت بهنام «مکث میانه» شناخته میشود؛
- اگر جمله ما تمام شد و مقصود، رسید، در انتهای جمله نقطه میگذاریم؛ مثل: «همۀ مواد از ذراتی بهنام اتم تشکیل شدهاند.» اما اگر قرار باشد یک مثال برای ادامه جمله بیاوریم، از علامت «؛» استفاده میکنیم؛ مثل: «یک سازمان از بخشهای مختلفی تشکیل شده است؛ همچون: مدیریت، معاونت و…»
- نکتهای مهم در کاربرد علامت سؤال (؟)
- جملاتی مثل: «معلم از علی پرسید، چرا دیر آمدی» یک جمله خبری بهحساب میآیند، چراکه هیچ جوابی قرار نیست به آن داده شود. بنابراین، در انتهای این نوع جملات، نباید از علامت سؤال استفاده شود.
- کاربرد علامت (؟!)
- مواقعی که سؤالی را برای تنبه میپرسیم و در حقیقت جواب سؤال را میدانیم، از این علامت استفاده میکنیم؛ مثل: مگر نگفته بودم درس بخوانید؟!
- نکتهای در کاربرد علامت تعجب (!)
- علاوه بر اینکه در انتهای جملاتی که تعجبآور است استفاده میشود، گاهی اوقات این را به خواننده یادآوری میکند که این جمله باید با احساس خوانده شود؛ مثل: خداحافظ!
منبع: ویراستاران؛ نیرومند؛ فلاح
درود بر شما، مطالب، گویا و مفید .
مانا باشید!
۱۲جولای ۲۰۲۱ در ۱۴:۳۰
با سلام و تشکر از مطالب بسیار خوب مختصر و مفید.
در قسمت مهم ترین قواعد اتصال، جدا یعنی فاصله ی کامل یا نیم فاصله؟
——
با سلام و احترام
بنابر اصطلاح ویراستاران، جدا یعنی فاصلۀ کامل و نیمجدا بهمعنی نیمفاصله میباشد.
وای خیلی خوبه ساییتون
اقا لینک مطلبو من پیدا نکردم.میشه راهنماییم کنید؟
خسته نباشید مرسی به خاطر این وبسایت زیبا