فرهنگ اصطلاحات و واژگان مترادف
برخی از اصطلاحات و واژههایی که بهطور مترادف و هممعنا در کتابهای فقهی و حقوقی و غیره بهکار میروند:
الفاظ مترادف مرتبط با مسائل جنسی
جِنابت: حالت خروج منی از انسان
اصطلاحات مترادف: جنابت / احتلام / به جدول زدن
جُنُب: شخصی که در حالت لذت جنسی منی از او خارج شده است.
اصطلاحات مترادف: جنب (jonob) / محتلم (mohtalem)
حیض: خونی است که خانمها در چند روز از هر ماه میبینند.
اصطلاحات مترادف: عادت / عادت ماهانه / عادت ماهیانه / حیض / قاعدگی / پریود / مریضی ماهانه
جماع: رابطه جنسی خاص بین دو مذکر و مؤنث
لواط: رابطه جنسی خاص بین دو مذکر و مذکر
مساحقه: رابطه جنسی خاص بین دو مؤنث و مؤنث
اصطلاحات مترادف: جماع | دخول / آمیزش / نزدیکی / رابطه جنسی / همخوابی / همبستری / سـکـس / مجامعت / مقاربت / مباشرت / کردن / گاییدن / خفتوخیز
نمایه: جماع و آمیزش
اصطلاحات مترادف: معاشقه / عشقورزی / عشقبازی / مهرورزی
اصطلاحات مترادف: ملاعبه / ملاعبت / لاسیدن / لاسزدن / بازیکردن با زن / مداعبه (اصل: خوشطبعی و مزاح و ممازحه)
استمنا: انجامدادن کاری که باعث تحریک شهوت و خارجشدن منی شود.
مصطلحات مترادف: استمناء | خودارضائی | خودارضاعی (غلط) | استشهاء (در زنان) |
اصطلاحات مترادف: فرج (farj) | قبل (qobol) | واژن | واژینال | مجرای جنسی | زهدانراه (zeh) | مهبل (mahbel) (البته مهبل به قسمت انتهاییِ فرج و بخشی که پس از پرده بکارت قرار میگیرد گفته میشود)
اصطلاحات مترادف: دبر (dobor) | مقعد | پشت | نشستنگاه | آنال
اصطلاحات مترادف: بیضه | خصیه | بیضتین | خصیتین | تخم | دنبلان | خایه
اصطلاحات مترادف: رحم | بچهدان | زهدان (zehdan)
اصطلاحات مترادف: باردار | آبستن | بارور | حامله | حبلی (hobla)
اصطلاحات مترادف: وضع حمل | زایمان | تولد فرزند
الفاظ مترادف متفرقه
نوره: پودری است مرکب از آهک و زرنیخ که برای زدودن موهای زائد بدن استفاده میشود.
اصطلاحات مترادف: نوره | واجبی | داروی حمام | موبر |
سایت: ویکیفقه