خانه » سبک زندگی برتر » کانون مهرورزی » ازدواج » چندهمسری و خیانت مردان به زنان!

چندهمسری و خیانت مردان به زنان!

خیانت

آیا ازدواج مجدد و تجدید فراش، خیانت است؟

دربارۀ چندهمسری و گرفتن چند زن حتماً شما هم این عبارات را زیاد شنیدید و دیدید که:

چرا مردها به همسرشان خیانت می‌کنند؟

عوامل و انگیزه‌های خیانتِ مردان چیست؟

راه‌های پیشگیری از چندهمسری و خیانت مردها!

و تصاویر زیادی هم در زمینه خیانت مرد به زن مشاهده کردید.

  • اما حقیقت چیست؟
  • آیا اگر مردی زن دوم اختیار کرد، نسبت به همسر اولش خائن محسوب می‌شود؟
  • آیا عقد موقت و رابطه عاطفی یا جنسی با زن دیگر را می‌توان خیانت به همسر اول نام‌گذاری کرد؟

لطفاً دقت بفرمایید (مخصوصاً خانم‌های محترم): من در این نویسه در صدد بیان این مطلب نیستم که ازدواج مجدد یا موقت خوب یا بد هست و در چه شرایطی و با چه انگیزه‌هایی و با وجود چه ضوابطی مُجاز و درست هست!


خیانت چیست؟ و آیا تعدد همسر خیانت مرد به زن است؟

در رابطه با روابط مرد و زن، از قدیم واژۀ خیانت دربارۀ زنانی به‌کار می‌رفته که با غیر شوهر خودشون رابطۀ عاطفی یا جنسی داشته باشن؛ اما چندین سال هست که در ایران (به‌تبع محاورات غربی‌ها) نسبت به مردانی که با غیر همسرِ خودشون رابطۀ عاطفی یا جنسیِ مشروع یا نامشروع داشته باشند نیز از اصطلاح «خیانت مردان» یا «خیانتِ عاطفی» استفاده می‌شه.

اصطلاحِ «خیانت عاطفی» برگردانِ اصطلاح انگلیسیِ «Emotional affair» هست. شما وقتی به ویکی‌پدیای انگلیسی مراجعه کنین، مطالب مفصلی راجع به این اصطلاح مشاهده می‌کنین.

و معادلِ اون رو در ویکیِ فارسی، تحت عنوان «خیانت عاطفی» می‌یابید و می‌بینید که این‌طور تعریف شده:

خیانت عاطفی (به انگلیسی: Emotional affair)، خیانتی است که در آن یکی از زوجین از نظر احساسی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه‌مند می‌شود. فرد از صحبت‌کردن با شخص دوم لذت می‌برد و تمایل دارد که اوقات فراغت خود را هم با او بگذراند.

ولی آیا استفاده از این تعبیر که به‌شدّت نیز رواج پیدا کرده و گستره‌اش کتاب‌ها و مقالات و سایت‌های مذهبی و نیمه‌مذهبی رو تحت پوشش قرار داده، درست هست یا خیر؟!


آیا ترجمۀ درستِ «Emotional affair»، «خیانت عاطفی» است؟

این اصطلاح نسبتاً درست ترجمه شده و از این نظر مشکلی نداره؛ زیرا واژۀ «Affair» به‌معنای «رابطه نامشروع» و «Emotional» به‌معنای «احساس و عاطفه» است.

آیا اصطلاح «خیانت عاطفی» در جامعۀ ما دارای استعمال صحیحی است؟

به‌طور مختصر باید بگم: حقیقت اینه که این اصطلاح، در بین ما فارس‌زبانان استعمال صحیح خودش رو از دست داده؛ زیرا گرچه یهود تعدد زوجات تا بی‌نهایت را قبول دارند؛ اما مسیحیت (بر پایۀ تحریفِ کتاب مقدس) قائل به جواز تک‌همسری هستند؛ ازاین‌رو در ادبیات مسیحیان به کلیۀ روابط زن با غیرشوهر و همۀ روابط مرد با غیرزنِ خود، خیانت اطلاق می‌شه.

اما در ادبیات یهودیان و مسلمانان، با توجه به نادرستیِ چندشوهری، هرگونه رابطه زنِ شوهردار با غیرشوهر، مصداقِ خیانت هست؛ لکن با توجه به اینکه تعدد زوجات و چندهمسری رو مجاز می‌دونند، نمی‌توان تمامیِ روابطِ مرد با غیرهمسر رو خیانت نامید.

بله، اگه مردی متأهل از طریق غیرشرعی با زنی رابطۀ عاطفی یا جنسی برقرار کرد، می‌توان از اصطلاح «Emotional affair» استفاده کرد؛ زیرا می‌توان گفت: این مرد نیاز عاطفی یا جنسی خود را به‌طور نامشروع تأمین کرده است.

اما اگه مردی متأهل با زنی مجرد به‌طور مشروع و قانونی ازدواج دائم یا موقت کرد، استفاده از واژۀ خیانت غلط خواهد بود.


اسلام دربارۀ چه اموری از واژۀ خیانت استفاده کرده است؟

خیانتدر منابع اسلامی خیانت در مقابل امانت هست، و کسی که در قبال امانتی که به او سپرده می‌شه، حقّ امانت‌داری رو رعایت نکنه، خیانت‌کار محسوب می‌شه. و فرقی نمی‌کنه که:

  • پول یا وسیله‌ای امانت قرار گرفته باشه؛
    • مانند امانت‌داریِ فوق‌العادۀ وجود نازنین پیامبر اکرم، در حدّی که حتی مشرکین مال و اموال خودشون رو نزد ایشون به امانت می‌سپردند، تا جایی که ایشان ملقب به «محمد امین» گشته بود.
  • یا اسرار سیاسی و امنیتی به‌طور امانت نزد افرادی قرار گرفته باشه؛
    • مانند جریان محاصرۀ یهودیان بنی‌قریظه و خیانت ابولبابه و افشا و اعلان اسرار نظامی به یهودیان؛ (سورۀ توبه۹، آیه۱۰۲)
    • و مانند خیانتِ زن حضرت نوح(واغله) و زن حضرت لوط(واهله) به آن دو پیامبر بزرگوار، به‌گونه‌ای که اخبار نزول وحی و مسلمان‌شدن افراد و جلسات و میهمانی‌های ایشان را به‌گوش مشرکین می‌رساندند؛ (سورۀ تحریم۶۶، آیه۱۰)
    • و مانند خیانتِ حفصه و عایشه که نبی‌اکرم حوادث غصب خلافت را به‌طور سرّی به حفصه اعلام کردند و از او پیمان گرفتند که به کسی بازگو نکند؛ اما او به عایشه گفت و به پدرانشان منتقل ساختند و…؛ (سورۀ تحریم۶۶، آیه۳)
  • یا اینکه رازی بین همسران یا بین چند نفر باشه؛
    • مانند روایاتی که اهل‌تسنن از عایشه نقل می‌کنند و گویای کیفیت معاشقه و رابطه خصوصی نبی‌اکرم با وی می‌باشد. البته فعلاً کاری به راست یا دروغ‌بودن این روایت و محتواش ندارم، صحبت من اینه که زن یا مرد اگه چگونگی رابطه بین خود و همسر رو برای دیگران بازگو کردند، به همدیگه خیانت کردند.

و در هیچ‌جای منابع اسلامی نمی‌بینیم که از ازدواج دوم، تعبیر به خیانت شده باشه؛ بلکه اسلام این اجازه رو به مردها داده که تا چهار زن اختیار کنند.

  • چرا؟! چرایش را اینجا بحث کردم.
  • تحت چه شرایطی؟ شرایطش رو هم همون‌جا به‌طور خلاصه نوشتم.

∴ پس به این نتیجه رسیدیم که اگه مردی همسر دوم برگزید، نمی‌توانیم از واژه خائن استفاده کنیم و به او بگوییم: «تو به همسر اولت خیانت کرده‌ای».

بله اگه مردی به همسرش قول داد و تعهّد کرد که جز او با زن دیگه‌ای رابطه نداشته باشه، و درعین‌حال با زن دیگری ازدواج کرد، پیمان‌شکنی و خُلف‌عَهد کرده و اگر مردی بی‌دلیل به‌سمت زنی غیر از همسر خودش گرایش پیدا کرد و با او ازدواج دائم یا موقت کرد، می‌توان کار او را مصداق تنوع‌طلبی یا شهوت‌رانی و هوس‌رانی قلمداد کرد، ولی بازهم نه خیانت مرد به زن.


در پایان به برخی روایات در زمینۀ ازواج مجدد و موقت اشاره می‌کنم:

آیات و روایاتی که اشاره به چندهمسری و تعدد زوجات دارد

  • آیات چندهمسری

«وَ آتُوا الْيَتامى‏ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ، وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى‏ أَمْوالِكُمْ، إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبيراً (۲) وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ، فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى‏ أَلاَّ تَعُولُوا (۳)»

یعنی: اموال یتیمان را وقتی بزرگ شدند به خودشان برگردانید؛ بی‌آنکه اموال نامرغوبتان را با اموال مرغوبشان عوض کنید یا اموالشان را با اموالتان یکجا بالا بکشید! این کار گناهی بزرگ است.

اگر واقعاً می‌ترسید که با دختران بدون‌پدر به‌عدالت رفتار نکنید، با آن‌ها ازدواج نکنید؛ بلکه با دو یا سه یا چهار زنِ دیگری که بر شما حلال‌اند ازدواج کنید.

باز اگر می‌ترسید که بین چند همسر به‌عدالت رفتار نکنید، به یک زن آزاد یا کنیزها که حقوق کمتری دارند، اکتفا کنید. عمل به این سفارش‌ها از بی‌انصافی و انحرافتان جلوگیری می‌کند.

نکات

  1. فرزندانی که یتیم هستند چون حامی و سرپناهی ندارند، شاید زودتر کلاه سرشان برود، مواظب اموالشان باشید؛
  2. دخترانی که یتیم هستند و پدر ندارند، روحیه حساس‌تری دارند، پس اگر نمی‌توانید حقوقشان را رعایت کنید با ایشان ازدواج نکنید، و اگر ازدواج کردید خیلی مراقب عواطفشان باشید؛
  3. با توجه به یکسری حکمت‌ها، مردها می‌توانند دو یا سه یا چهار همسر داشته باشند؛
  4. البته به‌شرطی که با همه همسران در مسائلی چون لباس و خوراک و مسکن و هم‌خوابی با عدالت برخورد کنند؛
  5. اگر نمی‌توانند عدالت داشته باشند، پس بیش از یک همسر اختیار نکنند؛
  6. اگر به این شیوه عمل کنید، کمتر مبتلا به بی‌انصافی می‌شوید.

  • روایات چندهمسری

منظور از رعایت عدالت بین همسران

روزی گفت‌وگویی بین ابن‌ابی‌العوجاء (که آتئیسم بود) و هشام‌بن‌حکم (که از اصحاب امام صادق علیه‌السلام بود) سر گرفت:

– آیا خدای شما حکیم است؟

– بله

– پس چگونه بین این دو آیه جمع می‌کنی: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» و «وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ». از طرفی می‌گوید اگر از بی‌عدالتی نمی‌ترسید، دو یا سه یا چهار زن بگیرید و از طرفی می‌گوید هرگز نمی‌توانید عدالت را بین همسران خود برقرار کنید! آیا فرد حکیم این‌گونه سخن می‌گوید؟!

هشام که جوابی حاضر نداشت، سکوت کرد و برای رسیدن به پاسخ، راهیِ مدینه شد.

وقتی به مدینه رسید و خدمت امام صادق(علیه‌السلام) رسید، حضرت فرمودند: چه شده در غیر ایام حجّ و عمره به مدینه آمده‌ای؟!

هشام عرض کرد: بله، مطلب مهمی برایم پیش آمده است. ابن‌ابی‌العوجاء از من سؤالی پرسید که نتوانستم جواب بدهم و جریان را برای حضرت بازگو کرد.

حضرت فرمود: منظور از عدالت

  • در آیه اول، عدالت در نفقه (خوراک و پوشاک و مسکن)،
  • و در آیه دوم، عدالت در مودت و دوستی و محبت است.

مراتب همسرگزینی در یادداشت هشام‌بن‌حکم

این بیان ظاهراً از خود جناب هشام‌بن‌الحکم است که از مجموع آیات و روایات این‌گونه برداشت کرده است:

پروردگار متعال به‌میزان قدرت مردها در پرداخت مهریه و نفقه به ایشان اجازه ازدواج داده است، پس…

  • کسی که قدرت مالی زیادی دارد، چهار زن بگیرد؛
  • کسی که قدرت کمتری دارد، سه زن بگیرد؛
  • کسی که قدرت کمتری دارد، دو زن بگیرد؛
  • کسی که قدرت کمتری دارد، یک زن بگیرد؛
  • کسی که توان ازدواج را ندارد، کنیز بگیرد؛
  • کسی که نمی‌تواند کنیز بگیرد، متعه بگیرد، که مهریه‌اش سبک‌تر بوده و نفقه‌اش واجب نیست.

خلاصه راه‌های مختلفی برای ارضای مردان قرار داد تا مبتلا به فجور و انحراف جنسی نشوند، سپس حدّ زنا را قرار داد. و اگر این راه‌های متعدد را برای ارضای از طریق حلال قرار نمی‌داد، جریمه‌ای نیز در قبال زنا قرار نمی‌داد.

خداوند متعال احکامش را طوری جعل می‌کند که فقیر و غنی بتوانند به آن عمل کنند؛ ازاین‌رو هم ازدواج دائم و هم متعه را قرار داد تا همگان بدین وسیله خود را از گناه حفظ کنند؛ چنانچه در مراسم حجّ نیز متعه حج را قرار داد تا فقیر و غنی بتوانند آن را انجام دهند. در نماز نیز مقداری را واجب قرار داد که همگان از عهده آن بر می‌آیند و مقداری را جزو نوافل و مستحبات قرار داد تا کسانی که توان بیشتری دارند، بدان‌ها مشغول شوند.

ازدواج دائم برای مردم شفاف و روشن است؛ اما بسیاری از مردم به‌خاطر نهی عمربن‌خطاب از ازدواج موقت چشم‌پوشی می‌کنند (و آن را بد می‌پندارند) با اینکه دستور متعه در قرآن و روایات مطرح شده است! الکافی، ج۵، ص۳۶۳


مرتبط: فلسفه تجویز ازدواج مجدد و موقت |

 

4 در مورد “چندهمسری و خیانت مردان به زنان!”

  1. فرمودید:
    “اگر مردی بی‌دلیل به‌سمت زنی غیر از همسر خودش گرایش پیدا کرد و با او ازدواج دائم یا موقت کرد، می‌توان کار او را مصداق تنوع‌طلبی یا شهوت‌رانی و هوس‌رانی قلمداد کرد، ولی بازهم نه خیانت مرد به زن.”

    این فرمایش شما بر چه اساس شرع است؟
    برای چه کسی که با غیر از همسرش بی دلیل ازدواج موقت یا دایم کند هوس ران باشد؟
    اگر چنین شخصی هوس ران بود چرا باید خود را مشغول مسوولیت در قبال روابط شرعی بکند، خب از نفس خود پیروی و زنا می کرد و تمام، بدون دردسر!
    در ضمن اگر کسی در خود نیازی نمی دید دیگر چه نیازی به ازدواج موقت و…! پس همیشه همراه با دلیل است!

    وقتی خدای متعال برای کسی کاری را جایز دانسته پس به آن راضی است، انگ زدن به آن شخص در هر حال به هوس رانی، دور از تقواست!
    هوس ران کسی است که به جای تبعیت از خدای تعالی، از نفس خود تبعیت می کند.

    تنوع‌طلبی و شهوت رانی هرچند فی نفسه بار منفی ندارد ولی در جامعه امروز بار منفی به خود گرفته. مومن نباید با نادانان و جهال همراه شود و به سایر مومنین طعنه زند.

    1. تنوع طلبی و شهوت رانی بار منفی ندارد؟ پس غلط میکنید از خارجیا ایراد می گیرید که روابط خارج از ازدواج دارن

  2. سیدجوادهاشمی

    سلام خسته نباشید بنده همسر اولم فوت کرده وهمسردوم گرفتم که بعللی طلاق گرفتیم ومن همسر سوم گرفتم اماخیلی زود باهمسردومم رجوع شرعی نه قانونی نمودیم والان گرفتار شدم بین همسر سومم که به هیچ عنوان حاضر به پذیرش همسر دومم نیست وهمسردومم هم میگه من اگه واردزندگیت بشم اه ونفرین همسرسومم گریبانگیرش میشه واین وسط منم اصلا نمیتونم ازاون بگذرم وبیخیالش بشم وهمسرسومم هم میگه منوطلاق بده بروبگیرش ولی من نمیتونم ونمیخوام که اونم طلاق بدم چکارکنم؟لطفاراهنمایی کنید ممنونم

    1. با سلام و احترام
      نکته اول اینکه این مقاله در صدد اثبات این است که استفاده از خیانت برای تعدد زوجات صحیح نیست؛ اما تشویقی به این جنبه نیز نداریم.
      نکته دوم اینکه ازدواج مجدد زمانی درست است که به زندگی اول انسان آسیب نرسد؛ ازاین‌رو اگر با همسر سوم مشکلی ندارید اولویت با حفظ زندگی سوم هست.
      البته تصمیم‌گیری دقیق در این زمینه حتماً نیاز به مشاوره حضوری و تشریح جوانب مختلف خواهد داشت.
      موفق باشید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *