خانه » احکام » کلیات احکام » فلسفه عده و محلل

فلسفه عده و محلل

فلسفه و حکمت احکام

فلسفه احکام مربوط به طلاق

علت نیاز به محلل پس از طلاق سوم

یکی از مسائلی که در مسئلۀ فلسفه احکام مطرح است و بسیاری از مردم در این باره سؤال می‌پرسند، مسئلۀ لزوم محلل در طلاق است.

تعریف محلّل

مُحَلِّل به‌معنای حلال‌کننده است و در اصطلاح فقهی به مردی گفته می‌شود که واسطه حلّیّت ازدواجِ یک مرد با همسر سابقش می‌شود.

توضیح: مردی زنش را سه‌طلاقه کند دیگر نمی‌تواند با او ازدواج کند و اگر پس از سه مرتبه طلاق بخواهد مجدّد با همان زن باشد، باید مردی آن زن را به‌عقد خود در آورد و دخول صورت بگیرد، سپس طلاق دهد و شوهر سابق با وی ازدواج کند، که به این شوهر دوم مُحَلِّل گفته می‌شود.

دلیل لزوم محلل

«فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یَتَراجَعا إِنْ ظَنَّا أَنْ یُقیما حُدُودَ اللَّهِ وَ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ یُبَیِّنُها لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» سوره بقره۲، آیه۲۳۰

در طلاقِ رِجعی، اگر مرد برای بار سوم طلاقش داد، دیگر آن زن برایش حلال نیست؛ مگر اینکه زن با مرد دیگری ازدواج کرده و رابطه جنسی برقرار کند! اگر شوهر بعدی طلاقش داد، اشکالی ندارد که زن و آن شوهر قبلی دوباره ازدواج کنند؛ البته در صورتی که امیدوار باشند حقوق زناشویی را رعایت کنند. این‌ها خط‌قرمزهای الهی است که خدا برای مردمِ خوش‌فهم بیانشان می‌کند.

فلسفه لزوم محلل

  • کاهش طلاق

همان‌گونه که ازدواج، یک امر حیاتى و ضرورى است، طلاق نیز در شرایط خاصى، ضرورت پیدا مى‌کند؛ چراکه ارزندگیِ روابط خانوادگی بر اساس حاکمیت متقابل زن و مرد است، یعنی حاکمیت عاطفی و احساسی زن بر مرد و حاکمیت فکری و رهبری و مدیریتی مرد بر زن، نه باقی‌ماندن اجباری زن و شوهر در کنار یکدیگر!

لذا اسلام بر خلاف مسیحیتِ تحریف‌یافته، طلاق را (به‌عنوان مبغوض‌ترین و منفورترین حلال) مُجاز اعلان کرده است؛ ولى از آنجا که ازهم‌پاشیدن خانواده‌ها زیان‌هاى جبران‌ناپذیرى براى فرد و اجتماع دارد، با استفاده از عوامل مختلفى، طلاق را تا آنجا که ممکن است محدود ساخته و احکامى تشریع کرده تا طلاق به حداقل برسد.

مثلاً قانون عدّه را وضع کرده تا زن بلافاصله با مرد دیگریی ازدواج نکند و فرصت برای رجوع و بازگشت باشد.

و مثل همین قانون محلل که آمار و تجربه نشان می‌دهد این قانون اثری فوق‌العاده در جلوگیری از طلاق داشته و دارد.

  • مجازات عاطفی

قانون محلل که از توابع قانون طلاق است، نوعی مجازات عاطفی است. تدبیری است از مجرای احساسات برای جلوگیری از تکرار طلاق. عاملی است بازدارنده که جلوی طلاق‌های پی‌درپی مردان را بگیرد و شعلۀ عشق را در مرد زنده نگه دارد.

اسلام به کسى که مى‌خواهد دست به طلاق سوم بزند هشدار مى‌دهد که راه بازگشت براى او ممکن است براى همیشه بسته شود؛ زیرا راه بازگشت از مسیر یک ازدواج دایم با مرد دیگرى مى‌گذرد و همسر دوم ممکن است او را طلاق ندهد و به فرض که طلاق بدهد این هم‌بستری با دیگری وجدان و عواطف مرد را جریحه‌دار می‌سازد؛ لذا تا مجبور نشود، دست به چنین کارى نخواهد زد.

  • کاهش آسیب‌های بانوان

در حقیقت، موضوع محلل مانعى بر سر راه مردانِ مطلاق و ذوّاق است تا زن را بازیچه هوا و هوس و فریب خود نسازند و به‌طور نامحدود از قانون طلاق و رجوع استفاده نکنند و درعین‌حال پس از جداشدن زن از همسر دوم، راه بازگشت نیز به‌کلى بسته نشده است.

از امام هشتم پرسیدند: به چه علت اگر مردی سه بار زن خویش را طلاق داد آن زن بر او حرام است مگر آنکه مرد دیگری با آن زن ازدواج کند و طلاق دهد یا بمیرد؟ حضرت فرمود: برای اینکه آن مرد سه بار وارد کاری شده که مورد کراهت خداوندی است؛ ازاین‌رو خداوند این مجازات را مقرر کرد تا مردم طلاق را سبک نشمارند و زنان را آزار ندهند.

یعنی مردان بدانند زن مانند لباسی نیست که مرد هر ساعتی خواست آن را بپوشد و هر ساعتی خواست آن را از تن در آورد.

عقد محلّل باید عقد دائم باشد!

شرط دائم‌بودن که برای ازدواج محلل بیان شده، مى‌فهماند هدف ازدواج جدید این نبوده که راه را براى به‌هم‌رسیدن زن به شوهر اول، هموار کند؛ زیرا چه‌بسا شوهر دوم حاضر به طلاق نشود؛ بنابراین از این قانون نمى‌توان سوءاستفاده کرد.

اشکالِ مخالفین وارد نیست!

پس هیاهوى بعضى از مغرضان یا بى‌خبرانی که بدون آگاهى از فلسفه احکام و شرایط و ویژگى‌هاى این مسئله، به آن ایراد می‌گیرند ارزشى ندارد و تنها، دلیل بر جهل و کینه‌توزى آنها نسبت به اسلام است و گرنه این حکم الهى با شرایطى که دارد عاملى است براى بازداشتن از طلاق‌هاى مکرر و پایان‌دادن به خودکامگى بعضى از مردان و سامان‌بخشیدن به نظام نکاح و زناشویى.


فلسفه عده نگه‌داشتن

چرا زن باید بعد از طلاق عده نگه دارد؟

ما گمان می‌کنیم نگه‌داشتن عده برای این است که معلوم شود زن از شوهر قبلی خود باردار نیست؛ اما واقع این است که حکمتش تنها این مطلب نیست؛ بلکه اسرار دیگری نیز در آن نهفته است.

شاهدش اینکه چنانچه در احکام جامع عده گفتیم، عده مدت‌زمان مشخصی ندارد و مقدار آن به‌تناسب نوعِ جدایی زن و مرد متفاوت است! مثلاً عده یک زن در عقد دائم ممکن است حداقل ۶۰ روز باشد درحالی‌که عدۀ همان زن در عقد موقت می‌تواند کمتر از ۴۰ روز باشد و همین زن اگر شوهرش فوت کند عده‌اش حدود ۱۳۰ روز است!

می‌دانیم که خداوند دوست دارد بنیان خانواده گرم و پایدار باشد و طلاق زن و شوهر مبغوض و منفور پروردگار متعال است! ازاین‌رو قوانینی قرار داده که باعث سختی وقوع طلاق و جدایی و آسانی رجوع و بازگشت شود.

یکی از آن قوانین مسئلۀ عده است، به این معنا که زن چه به‌صورت تفاهمی طلاق رجعی گرفته یا از روی تنفّر طلاق خلع یا مبارات گرفته است! در هر صورت خداوند می‌فرماید مدتی صبر کند و اقدام به ازدواج نکند شاید پشیمان شود و به زندگی‌اش برگردد! چنانچه نمونه‌هایش بسیار زیاد است که زوجین در همان مدت عده به زندگی خود بازگشته‌اند.

پس باید اعتراف کنیم که فلسفه احکام را ما نمی‌دانیم و علمش نزد خدا و انبیا و اولیا است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *