وحدت یک‌طرفه!

توسط | شهریور ۱۴, ۱۳۹۴ | سنی‌شناسی, شیعه‌شناسی

یکی از بلیّاتی که امروزه به آن مبتلا هستیم، جریان فکری و عملی وحدت یک‌طرفه بین شیعه و سنی است که آسیب‌های جبران‌ناپذیری برای شیعیان و اساس اسلام پدید آورده است.

وحدت شیعه و سنّی به چه معنا است؟

می‌دانیم که شیعه و سنی یک‌سری دشمنان واحد مانند وهابیت و بهائیت و یهود و… دارند! و اگر بخواهند در برابر ایشان پیروز شوند طبیعتاً باید در مقابل دشمنِ مشترک وحدت داشته و دوشادوش هم با آن‌ها مبارزه کنند. و به‌تعبیر شهید مطهری مسلمانان باید جبهه واحد باشد نه حزب واحد!

دقت: این گفتار دربارۀ همۀ اهل‌تسنن نیست؛ چراکه برخی از ایشان دارای اعتدال بوده و جاهل قاصرند!

وحدت یک‌طرفه!

گمان و عمل برخی این‌گونه است که ما دم از وحدت بزنیم و به‌خاطر خوشایند سنی‌ها مبانی اعتقادی و باورهای اصیل شیعه را به‌فراموشی بسپاریم و به نسل آینده نرسانیم؛ اما آن‌ها با اینکه هنوز در مملکتی به‌سر می‌برند که مذهب رسمی‌اش تشیع است و در حکومت شیعه به مقدسات شیعه توهین می‌کنند و توقع دارند شیعه یکی پس از دیگری دست از باورها و شعائر مذهبی‌اش بردارد.

نمونه‌های توهین اهل‌تسنن به مقدسات شیعه

  • علناً حضرت ابوطالب پدر بزرگوار امیرالمؤمنین(ع) را کافر و جهنّمی می‌خوانند!
  • علمایشان در شب عاشورا در مرکز شیعه جشن عروسی برگزار می‌کنند!
  • در شب شهادت رئیس مکتب شیعه، امام صادق(ع) مجلس عروسی و پایکوبی برگزار می‌کنند!
  • ابن‌ملجم (قاتلِ امیرالمؤمنین) را فردی مؤمن و صالح و قاری قرآن معرفی می‌کنند!
  • سایت سنی‌نیوز شیعیان را قبرپرست و بدبخت و بیچاره معرفی می‌کند!
  • از یزید (قاتلِ ابی‌عبدالله) تجلیل کرده و خیابان به نامش می‌گذارند!
  • دانشگاه الأزهر گفتن اذان شیعه را باعث ارتداد و کفر می‌داند!
  • و…

و خلاصه آن‌ها در خیال باطل خود معنایی جز «وحدت عقیده» را نمی‌پرورانند و تا زمانی که شیعه از اعتقادات خود دست برندارد، آرام نمی‌گیرند!

علمای شیعه در قبال حجم عظیم توهین‌ها و نگه‌نداشتنِ احترام‌ها که جای اعتراض و واکنش دارد، صبوری کرده و دم فرو بستند و صرفاً با پاسخ علمی وارد میدان شدند؛ اما علمای اهل‌تسنن به اندک مناسبتی بدون ذره‌ای سعه‌صدر و ملاحظۀ موقعیت شیعه، دم به اعتراض گشوده و گویی قصد آشوب‌گری فتنه‌افکنی و اختلال امنیت کشور را دارند.

عکس‌العمل اهل‌تسنن در قبال وحدت یک‌طرفه ما

متأسفانه شیعیانِ افراطی وحدتی حاضرند خودشان را در ظاهر زبون سازند تا باعث خوشایند اهل‌تسنن شود! این در حالی است که سنی‌ها هیچ‌گونه انعطافی از خود نشان نداده بلکه روزبه‌روز طلب‌کارتر هم می‌شوند!

  • روحانیون و مسئولین شیعه حاضرند پشت سر اهل‌تسنن نماز بخوانند درحالی‌که آن‌ها حاضر نمی‌شوند به شیعه اقتدا کنند!
    • وقتی به مولوی عبدالحمید گفته می‌شود چرا سنی‌ها پشت سر شیعه نماز نمی‌خوانند می‌گوید: «چون ما اعتقاد به تقیه نداریم». بی‌سوادی در این حدّ که فرق اقتدای برای حفظ وحدت و اقتدای تقیه‌ای را نمی‌فهمد! 🙂
    • سایر مفتی‌های سنی نیز نماز پشت سر شیعه را نه از نظر اعتقادی نه از نظر فقهی مجاز نمی‌دانند! 🙁
  • شیعه به‌خاطر خوشایند آن‌ها اذان بدون شهادت به ولایت را در مأذنه‌ها پخش می‌کند؛ اما آن‌ها حاضر نیستند شهادت به ولایت بگویند یا «حیّ علی خیر العمل» را بر زبان آورند!
  • شیعه برای خوشایند آن‌ها قرآن را با «صدق الله العظیم» ختم می‌کند؛ اما آن‌ها یکبار هم «صدق الله العلی العظیم» نمی‌گویند!
    • این علامت نهایت بغض اهل‌تسنن حتی نسبت به نام «علی» است، با اینکه «العلی العظیم» تعبیر قرآن است و منظور از آن، صفت خداوند متعال است!
    • به‌یقین اگر «عمر» معنای درستی پیدا می‌کرد در ختم قرآن‌شان می‌گفتند: صدق الله عمر!
  • شیعه دست از بسیاری از شعائر خود برداشته؛ اما مولوی اهل‌تسنن می‌گوید تا شیعه دست از این امور برندارد هیچ وحدت و تقریبی بین شیعه و سنی حاصل نمی‌شود:
    • شیعه نسبت به خلفای ثلاثه از تعبیر غاصب، کافر، ظالم و فاسق استفاده نکند؛
    • صحابه را مرتدّ ندانند؛
    • مسئلۀ غصب فدک را مطرح نکند؛
    • اهل‌تسنن را دشمن اهل بیت معرفی نکند؛
    • عمر را قاتل حضرت فاطمه ندانند و حضرت فاطمه را شهیده نگویند!

اینجاست که وحدت یک‌طرفه بیشتر نمود پیدا می‌کند!

جماعت نمک‌نشناس

با همۀ خدمات و امکاناتی که حکومت ایران در اختیارشان قرار داده، هنوز هم زبان ناشکری‌شان بلند است و دست از غرغر برنمی‌دارند! و مدام خواستار آزادی بیشتر در تبلیغ دین خود هستند و برخی مسئولین یا خوابند یا سنّی‌زده یا منافقین خائنی هستند که در پیکرۀ نظام نفوذ کرده‌اند!

جالب یا عجیب اینکه این رفتارهای زشت بدون دلیل و برهان و صرفاً بر اساس کینه‌ورزی و خبث درونی از آن‌ها سر می‌زند و کسی اعتراضی ندارد؛ اما وقتی شیعه با دلیل و مدرک حرفی می‌زند یا لعن می‌کند یا رذله‌ای را از کتاب‌های خود اهل‌تسنن نقل می‌کند، برخی مسئولین می‌گویند توهین نکنید و وحدت را حفظ کنید!

تشنه به مال و جان

شیعه هیچ‌گاه ریختنِ خون سنّی و حتی آسیب‌زدن به او را جایز نمی‌داند؛ اما بسیاری از اهل‌تسنن آنچنان بغضی از شیعه در دل دارند که اگر روزی در کشور آشوب شود و انقلابی رخ دهد، اولین دشمنانی که از داخل به جانِ شیعه افتاده و جان و مال و ناموسِ شیعه را به یغما می‌برند، همین برادران! اهل‌تسنن ما هستند که فعلاً به‌جهت قبض‌ید دورانِ مدارایشان با ما است.

چنانچه شیعیان مناطق سیستان و جنوب کرمان طعم تلخ این نابرادری را چشیده‌اند! زمانی که اوایل انقلاب پس از اتمام جنگ، شیعیان اسلحه‌های خود را تحویل دادند؛ اما سنی‌ها سلاح‌ها را نگه داشته و شیعیان تا نزدیکیِ جیرفت شاهد حملۀ گروهی و مسلحانۀ اهل‌تسنن و به‌غارت‌رفتن اموال و دارایی‌های خویش بودند!

  • مگر همین علمای اهل‌تسنن (پیش از پیدایش وهابیت) نبودند که علمای شیعه را به‌خاطر شیعه‌بودن به‌شهادت می‌رساندند؟
  • مگر همینان نیستند که مال و جان و ناموس شیعه را حلال اعلام کرده و زنان شیعه را به بردگی می‌بردند؟
  • آری اینان پیروان خالدها هستند که حاضر بود به‌خاطر رسیدن به یک زن زیبا گروهی را قتل‌عامّ کند!
  • اینان دوست‌دارانِ یزیدها هستند که در مدینه قتل‌عام عمومی کرده و زنان شیعه را بر لشکریان خود حلال کرد!
  • اکنون نیز امنیت کشور ایران برای این جماعت ذره‌ای ارزش ندارد!

چرا باید در جای‌جایِ این کشور شاهد کشف سلاح از خانه‌ها و مقرّ استقرار و مساجد این گروه باشیم؟ آیا این مسلّح‌شدن و تجهیزات برای چیست؟ برای جنگ با دشمنِ بیرونی؟! برای دفاع از امنیت ایران؟


ساده‌لوحانِ بی‌بصیرت طرفدار وحدت یک‌طرفه

و چه عجیب‌اند عوامّ و حتی خواصّی که منویّاتِ علما و مراجع عظام تقلید را به‌درستی نمی‌فهمند! و توقع دارند مراجع که حافظانِ و طلایه‌داران دین بوده و گفتارشان در جامعه موج ایجاد می‌کند، علنی بگویند «مقدسات ایشان را لعن کنید»!

عجیب‌تر اینکه خود اهل‌تسنن این‌گونه فرمایشات علمای شیعه را تصنّعی و صوری پنداشته و حتی علمایشان بر این باورند که با این حرف‌ها وحدت درست نمی‌شود؛ بلکه شیعه باید از فاطمیه و سقیفه و فدک دست بردارد؛ اما مع‌الأسف برخی ساده‌نگرانِ شیعه مواضع علما را تشخیص نداده و به‌شکل افراط‌گونه در مسیر وحدت یک‌طرفه گام برمی‌دارند.

  • چه کسی پاسخ‌گوی باورهای به‌هدررفتۀ جوانان و کودکان مظلوم شیعه است؟
  • در کدام مدرسه و جلسه و از کدام رسانه جوان شیعه اعتقادات صحیح خود را بیاموزد؟
  • تولّی و دوست‌شناسی و تبرّی و دشمن‌شناسی مگر شالودۀ دین نیست؟!
  • مگر دوستیِ دوستانِ خدا و بیزاری از دشمنان خدا نباید در سرشتِ مؤمن نهادینه شود؟
  • مگر خود اهل‌تسنن در کشورهایی که بسط‌ید دارند و اختیار، برائتِ علنی از ما ندارند؟
  • آیا بدون دشمن‌شناسی انسان در معرض افتادن به دام منافقان و دورویان نیست؟

اندکی فکر! فَأینَ تَذْهَبُونَ؟

آیت‌الله صافی گلپایگانی فرمودند: دو تا اتحاد است که برای ما بد تمام شد، یکی وحدت یک‌طرفه شیعه و سنی که ضررش به شیعه رسید، یکی وحدت حوزه و دانشگاه که ضررش به حوزه رسید!

درس خارج آیت‌الله اشرفی شاهرودی دام‌ظله

چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۰/۱۷

با کمال اسف هرگاه شیعه خواسته دم از وحدت بزند و تقریب ایجاد کند، بازنده شیعه بوده است!

یک زمانی آقای خالصی در بغداد و کاظمین در صدد بر آمد که تقریب کند و دستور داد «اشهد أنّ علیاً ولیّ الله» را از مأذنه‌ها بردارند به‌شرطی که آن‌ها هم «حیّ علی خیر العمل» را بگویند. آن‌ها نگفتند ولی این‌ها برداشتند! مدتی این‌طور بود، مرحوم آیت‌الله حکیم فرمود: «اشهد انّ علیاً ولی الله» رمز شیعه است و باید گفته شود.

الآن هم در جمهوری اسلامی ما از اول به این آقایان بهای زیادی دادیم، من شنیدم که مرحوم رجایی در اول انقلاب که رییس‌جمهور شده بود، وقتی به گنبد رفته بود، آخوندهای سنی دورش جمع شده بودند و تقاضاهایی داشتند که بالاخره ما هم شهروند هستیم و انقلابی هستیم و… گفته بود: همین‌که ما می‌گذاریم شما در این مملکت بمانید بسه، شما با اساس انقلاب ما مخالفید چون اساس انقلاب ما بر محور مذهب شیعه حرکت کرده و شما حتی قبل از انقلاب، ایام نهضت، با ما همکاری نکردید، حالا چه چیزی از ما می‌خواهید!

در یکی از سفرهایی که آیت‌الله خامنه‌ای آمده بودند اینجا، یک جلسه‌ای در اتاق بالا بود، من بودم و آقای سیدان و مرحوم آقای [سید محمدمهدی] خلخالی و سه چهار نفری بودند و بنا بود بنشینیم و یکسری مطالب را مطرح کنیم. من آنجا گفتم: آقا شما در این شکّ دارید که در تمام ایام نهضتی که در ایران اتفاق افتاد، از زمانی که در روزنامه به آقای خمینی جسارت کردند و تا ۲۲ بهمن که ایام نهضت بود، آیا یک شهر از شهرهای سنی‌نشین قیام کردند و در تظاهرات شرکت کردند یا نه؟ گفتند: نه.

گفتم: در طول این هشت سال دفاع مقدس، درسته که ممکنه چند تا از این‌ها سرباز بودند و به‌زور به جبهه رفتند، وگرنه مثل بچه‌های بسیجی که این همه بچه‌های نازنین و جوان‌های متدین کشور رفتند و شهید شدند، از بین بیش از ۵۰۰ هزار شهیدی که دادیم، پنجاه نفر از این‌ها پیدا می‌شود که تبرعاً به جبهه رفته باشند؟ نیست.

بنابراین این‌ها نه سهمی در انقلاب داشتند، نه سهمی در پیروزی انقلاب داشتند، این همه بهادادن به این‌ها!

در زمان شاه در همین زاهدان این‌ها ۵۰۰ تا طلبه داشتند، یک مدرسه مخروبه هم بیشتر نداشتند که برای امرار معاش گدایی می‌کردند. حالا این‌ها مدرسه‌ای دارند که مدرسه مکی‌شان ۱۰۰۰۰ طلبه دارد و حدود ۳۰۰ مدرسه در زاهدان تشکیل دادند و دارند از امکانات جمهوری اسلامی، شهریه‌ها و بیمه طلبه‌ها استفاده می‌کنند، در صورتی که ما یقین داریم این‌ها مرتّباً علیه شیعه و معتقدات شیعه کار می‌کنند و اعتراض می‌کنند، بلکه حتی با کمال وقاحت بین خودشان مطرح است که کشتن شیعه مباح است و این‌ها خونشان هدر است! این‌ها تفکرشان این است، چه خبر است این‌همه بهادادن به این‌ها!

رفتار سنی‌ها در مقابل وحدت یک‌طرفه ما!

من زیاد به مسئولینی که منزل ما می‌آیند گفته‌ام: مع الاسف نه شما تاریخ را بلدید و خوانده‌اید و نه آنچه ما دیده‌ایم را دیده‌اید!

ما هفده، هجده سال در عراق بودیم، در طول مدتی که در آنجا ساکن بودیم، یک مدتی حکومت دست سنی‌ها افتاد، دست احمد حسن البکر و صدام خبیث. با اینکه حداکثر ۳۰% جمعیت عراق سنی هستند ۷۰% شیعه هستند، با این وجود یکی از آخوندهای مطلع به من می‌گفت: این‌ها شش میلیون شیعه کشتند! اکثر آخوندهای شیعه را کشتند و خیلی‌شان به ایران فرار کردند.

این‌ها با ما این‌گونه معامله می‌کنند و الآن هم اخبار صحیح به ما رسیده که این‌ها در جلسات خود می‌گویند که اگر دستمان به شیعه برسد دماری از شیعه خواهیم کشید و شیعه را سر خواهیم برید.

اصلاً ائمه اطهار را غیر از سنی‌ها چه کسی کشت؟! آیا یهود و نصاری کشتند! در طول تاریخ آن همه جنایاتی که در قرن سوم و چهارم هجری در بغداد اتفاق افتاد، آن همه قتل‌عام‌هایی که توسط سلطان سلیم عثمانی در حلب و غیر آن اتفاق افتاد، کجای تاریخ سراغ دارید که این همه جنایت علیه شیعه شده باشد، به‌قدری که این سنی‌ها شیعه را کشتند و در مضیقه قرار داند و چقدر کتابخانه‌های شیعه را آتش زدند.

این‌ها خودشان می‌گویند اگر حکومت به‌دست ما بیافتد اساس شیعه را نابود می‌کنیم، شاهدش هم عراق بود، عراق مرکز بزرگ نشر تشیع بود، تمام معتقدات شیعه از عراق به همه دنیا صادر می‌شد، در زمان صدام حتی یک مفاتیح در حرم‌ها پیدا نمی‌شد، تمام چاپخانه‌ها حتی از چاپ رساله عملیه ممنوع شدند. تمام مظاهر حسینی تعطیل شد!

و به‌قول مرحوم آقای خویی این‌ها حتی در صدد بودند قبور ائمه را مرکز توریستی قرار بدهند و از بین ببرند! این‌ها با ما این‌گونه معامله می‌کنند و الآن هم در صددند که جمعیتشان را زیاد کنند و قدرت را از دست شیعه بگیرند.

من شدیداً از مسئولین مملکت گله‌مندم، اگر این‌ها دلشان برای مذهب سوخته، اگر دلشان می‌سوزد برای این همه شهید نازنینی که در راه نظام دادیم، اگر معتقد هستند، این همه به این آقایانی که در صدد اباده و هلاک‌کردن مذهب شیعه هستند بها ندهند.

اگر نمی‌دانند، تاریخ مقابل ماست، کمی مطالعه کنند، اگر می‌دانند که پس این‌ها متعمد هستند که مذهب شیعه از بین برود، از بین ۵۶ کشور مسلمان، در یک کشور «اشهد ان علیاً ولی الله» بلند است، به دست خودمان داریم دور می‌دهیم به دشمنانی که در صدد ازبین‌بردن مذهب و نظام شیعه هستند.

پروردگارا به آبروی امام زمان، به آبروی ائمه اطهار، خودت این پرچم تشیع را در این کشور پایدار بدار، از شرّ دشمنان محافظت بفرما. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

۰ دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *