دادن جمل به مدعی ناقه – نماز جمعه در چهارشنبه
مسعودی در مروج الذهب مینویسد: پس از جنگ صفین مردی از اهل کوفه [شاید عدی بن حاتم] درحالیکه سوار بر شتر خود بود وارد دمشق شد، یکی از مردمان شام به او چسبید و گفت: «این ناقه از من است که تو در صفین از من گرفتهای»؛ ولی مرد منکر شد، تا اینکه نزاع را نزد معاویه بردند و مرد شامی پنجاه شاهد بر ادعای خود اقامه کرد که همگی گفتند این ناقه از مرد شامی است. معاویه نیز بر طبق همان ادعای مرد شامی و سخن گواهان به نفع مرد شامی حکم کرد و شخص کوفی را ملزم کرد که شتر را به مرد شامی بدهد. مرد کوفی گفت: «خدایت اصلاح کند، اصلا این شتر جمل است و ناقه نیست؟»
معاویه گفت: «حکمی است که گذشته است و باید اجرا شود…!».
پس از این ماجرا و پراکندهشدن مردم، مرد کوفی را بهطور خصوصی نزد خود طلبید و قیمت شتر او را پرسید و دو برابر قیمت آن شتر را به او داد و راضیاش کرد و به او گفت: «أبلغ علیا أنی أقابله بمأه ألف ما فیهم من یفرق بین الناقه و الجمل» یعنی؛ این خبر را به علی برسان که من با صد هزار نفر به جنگ او میروم که یک نفر میان آنها نیست که میان ناقه و جمل را فرق بگذارد. (و آن دو را از یکدیگر تشخیص دهد).
مسعودی پس از نقل این داستان میگوید: کار اطاعت بیچونوچرای (فرمانبرداری کور و کر) آنها از معاویه به جایی رسیده بود که وقتی میخواست آنها را به صفین ببرد نماز جمعه را در روز چهارشنبه خواند (و نفس کسی در نیامد که اعتراض کند) مروج الذهب، ج۲، ص۷۲.
فهرستی از خلافکاریهای معاویه
اگر بخواهیم تمامی خلافکاریهای معاویه را ذکر کنیم، باید یک کتاب جداگانه بهمنظور تحریر این خلافکاریها اختصاص دهیم. لذا فقط برخی دیگر از این خلافکاریها را بهطور فهرستوار ذکر نموده و برای شرح و تفصیل آن، شما را به مطالعه جلد دهم کتاب شریف الغدیر، ارجاع دهیم:
۱. تمام خواندن نماز در سفر؛ الغدیر، ج۱۰، ص۱۹۰
۲. گفتن اذان در نماز عید قربان و عید فطر؛ همان، ص۱۹۱
۳. فتوای جواز جمع میان دو خواهر و ازدواج با هر دو در یک زمان؛ همان، ص۱۹۹
۴. اقدام به قتل حجر بن عدی و رشید هجری و عمرو بن حمق خزاعی و جمع دیگری از صحابه بزرگوار و ارجمند رسول خدا(ص) که باعث اعتراض بسیاری از بزرگان اسلام نیز قرار گرفت؛
۵. تقدیم خطبه نماز عیدین بر نماز بر خلاف عمل رسول خدا(ص) و خلفای آن حضرت؛ همان، ص۲۱۱
۶. قطع مستمری بسیاری از مردم حجاز و عراق و مصر بهجرم طرفداری ایشان از امیرالمؤمنین و شیعهگری ایشان، و در مقابل توسعه بیحدّ و حصر و بذل و بخششهای بیحساب به مردم شام و اطرافیان جیرهخوار و فرماندهان حلقهبهگوش و ستمکار لشکر خود؛
۷. مصادره اموال مردم بهمنظور جبران کسر بودجه و تأمین ولخرجیهای بیحساب خود؛
۸. پوشیدن لباسهای حریر و دیبا و استفاده از ظروف طلا و نقره و زینتهای مرصع به طلا و جواهرات بر خلاف دستور اسلام؛
۹. وضع و جعل احادیث و روایات بهوسیله مزدوران جیرهخوار خود مانند ابوهریره و سمره بن جندب و مغیره بن شعبه و دیگران در مذمت علی(ع) و اهل بیت رسول خدا(ص) و مدح خود و پدرش ابوسفیان و دیگر شاخههای شجره خبیثه بنیامیه؛
۱۰. سب و دشنام امیرالمؤمنین و دستور به آن در منابر و مجالس، بر خلاف آن همه فضایل که رسول خدا(ص) درباره آن حضرت فرموده بود؛
۱۱. تبعید و تهدید و ارعاب شیعیان امیرالمؤمنین(ع) و مصادره اموال و خرابکردن خانهها و ضبط مستغلات ایشان بهجرم شیعهگری امیرالمؤمنین(ع) که از آن جمله بودند، عبدالله بن هاشم مرقال، عدی بن حاتم طایی، صعصعه بن صوحان، عبدالله بن خلیفه طایی، تا آنجا که دستور داد شهادت آنها را در محاکم قضایی و غیرقضایی نپذیرند و نام آنها را از دیوانهای حقوق حذف کنند و از استخدام در ادارات و واگذاردن مشاغل به آنها خودداری کنند و به هر ترتیب شده آنها را منزوی سازند.
سایت حضرت ولی عصر عج
۰ دیدگاه