فهرست مطالب
زیربنای زندگی در بیان امام صادق(علیهالسلام)
قِیلَ لِلصَّادِقِ علیهالسلام: عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَ؟
فَقَالَ عَلَى أَرْبَعَهِ أَشْیَاءَ:
عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ؛
وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ؛
وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ؛
وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ. بحار، ج۷۵، ص۲۲۸
عوامل مؤثر در موفقیت و رشد و بهکمالرسیدن
علت پدیدآمدن موجودات، به کمال رسیدن. بذر گل، نطفه برّه.
انسان هم برای تکامل آفریده شده، اما تفاوتش با سایر اینکه: دو نوع کمال: جسمی و روحی
تفاوت رشد جسمی و روحی:
۱. رشد جسدی جبری ولی روحی بستگی به همت انسان دارد
۲. رشد جسمانی آغاز و پایان داشته و محدود است، وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً، همه قوای انسان گرفته میشود. ولی رشد روحی تسامحاً بینهایت است. تا جایی که خداوند میفرماید: «یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا حَیٌّ لَا أَمُوتُ أَطِعْنِی فِیمَا أَمَرْتُکَ أَجْعَلْکَ حَیّاً لَا تَمُوتُ»، مثل ابیعبدالله الحسین علیهالسلام که بعد شهادتش زندگی تازهای را آغاز کرد.
«یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا أَقُولُ لِلشَّیْءِ کُنْ فَیَکُونُ أَطِعْنِی فِیمَا أَمَرْتُکَ أَجْعَلْکَ تَقُولُ لِلشَّیْءِ کُنْ فَیَکُونُ»،
میتواند به جایی برسد که از مخیله افراد خبر بدهد، چه رسد به پشت دیوار! جریان جناب میثم و حبیب (+)
چه کنیم تا در جنبههای معنوی قوی شویم؟ فقط به فکر بدن نباشیم.
حدیث حضرت جواد علیهالسلام، حاوی سه عامل رشد و کمال (+)
عامل چهارم: انتخاب اسوه و الگوی مناسب (+)
این حدیث شریف، بیانگر یک اسوه خوب در امور زندگی است. راوی راز موفقیت حضرت را میپرسد. حضرت هم یک خط فکری ارائه میدهند برای کسانی که میخواهند یک مسیر سالم داشته باشند.
انسان بر خلاف حیوانات، تربیتپذیر است. تکامل در هر زمینهای به چهار عامل نیازمند است:
۱. معلم و راهنما
جریان استاد عمر بن عبدالعزیز و انقراض بدعت لعن امیرالمؤمنین علیهالسلام (+)
وَ سَأَلْتُ شَیْخَنَا مُحَمَّدَ بْنَ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِیدِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَمَّا یَسْتَعْمِلُهُ الْعَامَّهُ مِنَ «التَّهْلِیلِ وَ التَّکْبِیرِ» عَلَى أَثَرِ الْجُمُعَهِ مَا هُوَ؟ فَقَالَ رُوِّیتُ أَنَّ بَنِی أُمَیَّهَ کَانُوا یَلْعَنُونَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع بَعْدَ صَلَاهِ الْجُمُعَهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَلَمَّا وُلِّیَ عُمَرُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ نَهَى عَنْ ذَلِکَ وَ قَالَ لِلنَّاسِ التَّهْلِیلُ وَ التَّکْبِیرُ بَعْدَ الصَّلَاهِ أَفْضَلُ. الفقیه
ابوجعفر نقیب، استاد ابنابیالحدید معتزلی (+)
۲. محیط سالم
محیط نامناسب بالاخره انسان را تغییر میدهد. گرچه محیط سالم نداریم اما سالمتر داریم.
۳. توفیق الهی
یعنی مهیاشدن شرایط برای انسان. خداوند توفیق را به کسی میدهد که بخواهد، اگر توفیق ندارم، خیال کردهام که خواستهام. اگر ناخواسته باشد که میشود جبر.
مثل کسی که به رستوران میرود و به او میگویند چه میخواهی تا برایت بیاوریم.
داستان دو قاضی و فرستادن یکی برای مأموریت و خیانت دیگری، قضاوت دانیال نبی علیهالسلام، زن نخواست گناه کند، خدا هم کمکش کرد (+)
۴. اسوه و الگو
گفتگوهای ما تئوری است ولی در مقام عمل گاهی به بنبست میخوریم و گمان میکنیم برخی دستورات در این دوره و زمان غیر عملی است. در اینجا نیاز به عامل چهارمی بهنام الگو داریم تا بفهمیم که ما بیعرضهایم.
HSAH 831203
۰ دیدگاه