خانه » داستان » شیخ جعفر کاشف الغطاء و نسبت فتوای بدون سند!

شیخ جعفر کاشف الغطاء و نسبت فتوای بدون سند!

علم و علما

احترام به علما احترام به علم و دانش است

در طول تاریخ غیبت کبری، علما و فقهای بسیاری تلاش‌ها کرده که این دین به‌دست ما برسد. ایشان پرچم‌داران مذهب شیعه و واسطۀ فهم علم و دانش دینی هستند و احترام به ایشان، باعث احترام به علم و احترام به دین و ائمۀ معصومین است.


شیخ جعفر کاشف الغطا و نسبت‌دادن فتوای بی‌دلیل به فقهای شیعه!

مؤلف کتاب «لمعات» می‌نویسد: استاد ما جناب شیخ حسن (فرزند شیخ جعفر کبیر صاحب کشف الغطاء) روزی در مجلسی فرمود: شیخ کبیر شب‌ها پس از اندکی خواب، بر می‌خاست و تا وقت نماز شب به مطالعه می‌پرداخت. بعد تا سپیدۀ صبح به نماز و تضرّع و مناجات مشغول می‌شد.

شبی نالۀ او را شنیدیم و مثل این بود که بر سر و روی خود می‌زند! ما برادران با نگرانی به سویش دویدیم، او را با حالتی منقلب مشاهده کردیم که دامنش پر از اشک بود و به سر و صورت خود می‌زد! دست او را گرفتیم و علت این حالت را از وی پرسیدیم.

فرمود: از من خطایی سر زده است؛ زیرا اول شب مسئله‌ای فقهی در نظرم بود که علمای بزرگ حکم آن را بیان کرده‌اند و می‌خواستم دلیل حکم را از احادیث اهل بیت(علیهم‌السلام) ملاحظه کنم! چند ساعت کتب اخبار را مطالعه کردم و سندش را نیافتم و خسته شدم و از روی خستگی گفتم: «خداوند علما را جزای خیر دهد، حکمی کرده‌اند بدون دلیل»! سپس خوابیدم.

در عالم خواب دیدم برای زیارت حضرت امیرمؤمنان(علیه‌السلام) روانۀ حرم مطهّر هستم! وقتی به کفش‌کن رسیدم، دیدم پیش صفّه، فرش است و منبری بلندپایه در صدر مجلس وجود دارد و شخص موقّری با صورت زیبا و نورانی بالای منبر قرار گرفته و مشغول درس‌دادن است! از کسی پرسیدم: این افراد کیستند و آن که بر فراز منبر است کیست؟

گفت: او محقّق اول، صاحب شرایع [الاسلام] است و این‌ها که زیر منبرند، علما و فقهای شیعه هستند! من خرسند شدم و با خود گفتم: چون من هم از این گروهم البته مرا احترام خواهند کرد.

وقتی از کفش‌کن بالا رفتم، سلام کردم؛ ولی با اکراه و ترش‌رویی به من جواب دادند و جایی برای نشستن به من نشان ندادند! از این پیشامد ناراحت شدم و رو به محقّق عرض کردم: مگر من از فقهای شیعه نیستم که با من این‌گونه رفتار می‌کنند؟!

محقّق با کمال خشونت فرمود: ای جعفر، علمای امامیه زحمت‌ها کشیده‌اند و خرج‌ها کرده‌اند تا اخبار ائمه اطهار(علیهم‌السّلام) را از اطراف شهرها از راویان جمع‌آوری کنند و هر حدیثی را در محل خود قرار دهند تا امثال شما بدون زحمت و مشقت آن را ببینید! شما به‌قدر چند ساعت روی فرش نشسته و اندکی از کتب حاضر را ملاحظه کرده‌ای و هنوز همۀ کتاب‌هایی را که نزدت موجود است ندیده‌ای! فوراً به علما اعتراض کردی و به آن‌ها نسبت دادی که بدون سند و دلیل فتوا داده‌اند! درحالی‌که همین مرد حاضر که پای منبر نشسته است (ملامحسن فیض کاشانی) در چند جای کتاب خود حدیث این حکم را نوشته و آن کتاب، بین کتب شما موجود است.

شیخ جعفر می‌افزاید: در این هنگام از کلام محقّق لرزه بر اندامم افتاد و از خواب پریدم.

سیمای فرزانگان، ج۳، ص۲۵۵

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *