علت تشتّت مسلمین و کمرنگشدن وحدت چیست؟ آیا احیای فاطمیه به وحدت مسلمین ضرر میرساند؟
عقاید ما به گونههای مختلف در معرض هجوم و تزلزل و القای شبهات قرار گرفته است؛ لذا تحکیم عقیده شخصی بر هر فردی واجب عینی است تا با نسیمی نلرزد. علاوه بر اینکه «احیای فرهنگ فاطمیه» احیای قلوب منحرف بیتعصب را بهدنبال دارد.
«رحم الله امرءا احیا امرنا»، احیای فاطمیه از مصادیق احیا و زندهکردن امر اهلبیت(ع) و فرصتی مناسب برای دعوت به معارف دین است. تلاش وهابیت نیز در کوبیدن فاطمیه است، زیرا بیشترین اثر را در تحکیم اعتقادات جوانان دارد. و من الله التوفیق، و علیه التکلان
فهرست مطالب
جستجو برای بازشناسی مسیر هدایت
سؤال: فایده تجدید خاطره آن حوادث تلخ صدر اسلام چیست؟
جواب: آن حوادث با باورهای اعتقادی ما ارتباط مستقیم دارد؛ لذا نمیتوان کالبدشکافی آن اتفاقات را بیثمر پنداشت.
اگر آب و غذای انسان در دست دو گروه باشد که یکی غذای مسموم و دیگری سالم تحویل میدهد، عقل حکم میکند که انسان تحقیق کند و غذای سالم را بهدست آورد! اگر حال غذای جسم این است، سلامت غذای روح به مراتب مهمتر میباشد.
بعد از شهادت پیامبر اکرم(ص) دو گروه متضاد در عقیده، پدیدار شد و هر دو ادعا داشتند یگانه راه مستقیم بودهاند! حال دست در دست کدامیک از این دو گروه میتوان نهاد؟!
تبعیت از سیره حضرت زهرا(س) در مواجهه با اختلاف امت
به تواتر ثابت است که رسول خدا(ص) فرمود: «إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی أهل بیتی [ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی أبدا] و لن یفترقا حتى یردا علی الحوض» من دو چیز گرانبها میان شما باقی میگذارم، کتاب خدا و عترتم! تا زمانی که به این دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد! و این دو همیشه با هم هستند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
و نیز به تواتر معنوی وارد است که: غضب فاطمه، غضب رسولِ خدا است.
نتیجه: پیروی از مغضوب پروردگار، قطعاً انحراف از حقّ است. پس ما وظیفه داریم از حضرت صدیقه تبعیت کنیم و غضب ایشان بر یک شخص، خط بطلان بر او میباشد.
غضب حضرت فاطمه(س) بر ابوبکر
پرواضح است که حضرت صدیقه بر ابوبکر غضب کردهاند و این غضب تا پایان عمر شریفشان ادامه داشته است.
بخاری، ح۲۸۶۲: فغضبت فاطمه بنت رسول الله فهجرت ابابکر فلم تزل مهاجرته حتی توفیت.
بخاری، ح۳۹۱۳: فوجدت فاطمه علی ابیبکر فی ذلک، فهجرته فلم تکلمه حتی توفیت … فلما توفیت دفنها زوجها علی لیلا و لم یؤذِّن بها ابابکر و صلّی علیها.
بخاری، ح۶۲۳۰: فهجرته فاطمه فلم تکلمه حتی ماتت.
استمرار غضب تا زمان شهادت
وصیت به تدفین شبانه و خفاء قبر، به روشنی حاکی از غضبی پایدار است.
و اوصت ان تدفن لیلا، ففعل ذلک بها. نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۲، ص۳۵۲
دفنها علیّ لیلا و لم یؤذّن (با خبر نکرد) بها ابابکر. تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۸
و ان علیا دفن فاطمه لیلاً … و لم یعلم ابوبکر و عمر بموتها! انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۴۰۵
ابن ابی الحدید: و الصحیح عندی أنها ماتت و هی واجده على أبی بکر و عمر و أنها أوصت ألا یصلیا علیها.
و ذلک عند أصحابنا من الأمور المغفوره لهما و کان الأولى بهما إکرامها و احترام منزلها لکنهما خافا الفرقه و أشفقا من الفتنه ففعلا ما هو الأصلح بحسب ظنهما و کانا من الدین و قوه الیقین بمکان مکین لا شک فی ذلک و الأمور الماضیه یتعذر الوقوف على عللها و أسبابها و لا یعلم حقائقها إلا من قد شاهدها و لابسها بل لعل الحاضرین المشاهدین لها یعلمون باطن الأمر فلا یجوز العدول عن حسن الاعتقاد فیهما بما جرى و الله ولی المغفره و العفو فإن هذا لو ثبت أنه خطأ لم یکن کبیره بل کان من باب الصغائر التی لا تقتضی التبرؤ و لا توجب زوال التولی.
شرح نهج، ج۶، ص۵۰
همو: و قال البلاذری فی تاریخه إن فاطمه ع لم تر متبسمه بعد وفاه النبی ص و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.
و الأمر فی هذا أوضح و أشهر من أن نطنب فی الاستشهاد علیه و نذکر الروایات فیه. فأما قوله و لا یصح أنها دفنت لیلا و إن صح فقد دفن فلان و فلان لیلا، فقد بینا أن دفنها لیلا فی الصحه أظهر من الشمس و أن منکر ذلک کالدافع للمشاهدات، و لم یجعل دفنها لیلا بمجرده هو الحجه، لیقال لقد دفن فلان و فلان لیلا، بل یقع الاحتجاج بذلک على ما وردت به الروایات المستفیضه الظاهره التی هی کالتواتر أنها أوصت بأن تدفن لیلا حتى لا یصلی الرجلان علیها و صرحت بذلک و عهدت فیه عهدا بعد أن کانا استأذنا علیها فی مرضها لیعوداها فأبت أن تأذن لهما…
شرح نهج، ج۱۶، ص۲۸۰
و در روایات شیعه …
امام حسین علیهالسلام: لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَهُ ع دَفَنَهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا. ثُمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی، وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ عَنِ ابْنَتِکَ وَ زَائِرَتِکَ وَ الْبَائِتَهِ فِی الثَّرَى بِبُقْعَتِکَ وَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَهَ اللَّحَاقِ بِکَ، قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی… کافی، ج۱، ص۴۵۹
راوی از امام صادق علیهالسلام پرسید: لِأَیِّ عِلَّهٍ دُفِنَتْ فَاطِمَهُ ع بِاللَّیْلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ؟
حضرت: لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لَا یُصَلِّیَ عَلَیْهَا رِجَالٌ [الرَّجُلَانِ].
علل الشرایع صدوق، ج۱، ص۱۸۵
و لأیّ الامور تدفن سرّا *** بضعة المصطفی و یعفی ثراها؟
أم لایّ الامور تجهل قدرا *** بنت خیر الوری فتجهل قبرا؟
مسلمانان چرا شب دفن شد صدیقه کبری؟ *** چرا گم شد نشان قبر آن انسیه حوراء؟
هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ایامی *** نگین خاتم پیغمبران بشکست واویلا!
مغضوبِ فاطمه(س) مغضوبِ رسول است
«فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی»، «فاطمه بضعه منی یؤذینی ما آذاها»، «ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک»، «ان الله یغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها»
مغضوبِ رسولالله(ص) ملعون است
و طبق آیه شریفه «إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهیناً» اذیتکنندگان حضرت، ملعون هستند و بالتالی صلاحیت اداره حکومت اسلامی را نداشته و مکتبی که دستساخته ایشان باشد، مکتبی باطل خواهد بود.
نتیجه
پس اقامه عزای فاطمیه بهترین راه هدایت برای دینطلبان است. برافراشتن پرچمهای عزا و برپایی مراسم سوگواری بر مصائب جسمی و رنجهای روحی آن صدیقه شهیده، شاهد مظلومیت امیرالمؤمنین و وسیله اعلان بطلان مکتبی است که با غصب خلافت امیرالمؤمنین در مقابل مکتب اهلبیت روی کار آمد.
پس احیای فاطمیه، احیای امر امامت امیرالمؤمنین و اعلان حقانیت مکتب اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام است، وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَهِ.
برداشتی از شعلههای همیشه لباف و…