خانه » اعلام‌شناسی » اولین کسی که …

اولین کسی که …

ابلیس

ابلیس، اولین کسى بود که …

– اولین کسی که قیاس نمود و خود را از حضرت آدم علیه‌السلام برتر و بالاتر دانست و گفت: من از آتشم و او از خاک در حالى که آتش از خاک بالاتر است. (۱)
– اولین کسی که در پیشگاه الهى تکبر نمود و به دستور خالق خود عمل نکرد. (۲)
– اولین کسی که معصیت و نافرمانى خدا را کرد و آشکارا با او مخالفت نمود. (۳)
– نخستین کسى که به دروغ گفت: خدا گفته از این درخت نخورید، چون درخت جاوید است و اگر کسى از آن بخورد تا ابد زنده مى‌ماند و با خدا شریک مى‌شود. (۴)
– اولین کسی که قسم به دروغ خورد و گفت: من شما را نصیحت مى‌کنم. (۵)
– اولین کسی که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید. (۶)
– اولین کسی که غنا و آواز خواند، همان زمانى که آدم علیه‌السلام از درخت نهى شده خورد. (۷)
– نخستین کسى که نوحه خواند و گریست؛ چون او را به زمین فرستادند، به یاد بهشت و نعمت‌هاى آن نوحه و گریه کرد.
– نخستین کسى که لواط کرد، آنگاه که به میان قوم لوط آمد. (۸)
– نخستین کسى که دستور ساختن منجنیق را داد تا حضرت ابراهیم علیه‌السلام را با آن در آتش اندازند.
– نخستین کسى که دستور ساختن نوره را در زمان حضرت سلیمان داد، براى این که موهاى اضافى پاى بلقیس پادشاه سبا را از بین ببرند. (۸)
– اولین کسی که دستور ساختن شیشه را داد تا حضرت سلیمان علیه‌السلام آن را روى خندق گذارد و بلقیس را آزمایش کند. (۹)
– اولین کسی که عبادت و بندگى او، فرشتگان را به تعجب در آورد!
– اولین کسی که به خداى خود اعتراض کرد. (۱۰)
– اولین کسی که شبیه‌شدن به دیگران را مطرح و مردم را به آن تشویق کرد. (۱۱)
– اولین کسی که سحر و جادو کرد و آن دو را به مردم یاد داد. (۱۲)
– نخستین کسى که براى زیبایى، زلف گذاشت. (۱۳)
– نخستین کسى که نقاشى کرد و چهره کشید. (۱۴)
– نخستین کسى که آتش حسدش شعله‌ور شد. (۱۵)
– نخستین کسى که به‌ناحق مخاصمه و جدال کرد.
– اولین کسی که خداى تعالى به او لعنت نمود (و از ناراحتى فریاد کشید). (۱۶)
– اولین کسی که به خدا کفر ورزید. (۱۷)
– اولین کسی که گریه دروغى نمود. (۱۸)
– نخستین کسى که عبادت و خلقت خود را ستود.
– نخستین کسى که صورت‌هاى مجسمه و بت را ساخت. (۱۹)
– و نخستین کسی که در سقیفه با ابوبکر بیعت نمود. اسرار آل محمد، حدیث چهارم


پی‌نوشت‌ها:
۱- اعراف (۷)، آیه ۱۲.
۲- تفسیر قمى، ص ۳۲، بحار، ج ۶۰، ص ۲۷۴؛ المیزان ، ج ۸، ص ۵۹.
۳- حجر(۱۵)، آیه ۳۱.
۴- طه (۲۰)، آیه ۲۰.
۵- اعراف (۷)، آیه ۲۱.
۶- نهج البلاغه، خطبه قاصعه .
۷- تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۴، بحار، ج ۶۰، ص ۱۹۹، ۲۱۹.
۸-علل الشرایع، ج ۲، ص ۲۳۳، بحار، ج ۹۳، ص ۳۰۶.
۹- بحار، ج ۱۴، ص ۱۱۲.
۱۰- سوره نمل، آیه ۴۴.
۱۱- کتاب سلیم بن قیس.
۱۲- بقره (۲)، آیه ۱۰۲.
۱۳- کتاب ابلیس، ص ۱۶۴ و ۱۶۵.
۱۴- مکاسب، شیخ انصارى، مکاسب محرمه.
۱۵- در المنثور، ج ۱، ص ۵۱؛ خصال ، ج ۱، ص ۵۰؛ بحار، ج ۶۰، ص ۲۲۲ و ۲۸۱.
۱۶- ص (۳۸)، آیه ۷۸.
۱۷- ص (۳۸)، آیه ۷۴.
۱۸- تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۴۰؛ خصال؛ ج ۱، ص ۵۰؛ بحار، ج ۶۰؛ ص ۱۹۹، ۲۱۹.
۱۹- مائده (۵)، آیه ۸۹.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *